چرخش قدرت اقتصادی از غرب به شرق

۱۳۹۶/۰۹/۰۸ - ۰۰:۰۰:۰۰
کد خبر: ۱۱۱۸۷۱
چرخش قدرت اقتصادی از غرب به شرق

گروه جهان

بانک کردیت سوییس در گزارش خود موسوم به «چشم‌انداز سرمایه‌گذاری در ۲۰۱۸» پیش‌بینی کرده رشد تولید ناخالص داخلی جهان در سال آینده میلادی به 3.8درصد افزایش پیدا کند. براساس اعلام این بانک، حتی اگر سیاست پولی جهان با اقتصاد جهانی هم کمتر تطابق داشته باشد، باز هم شاهد رشد اقتصادی پایدار خواهیم بود. میشل اسپنس برنده جایزه نوبل اقتصاد نیز با پیش‌بینی ادامه تغییر الگوی قدرت و نفوذ اقتصادی از غرب به شرق، آینده اقتصاد جهان در ماه‌ها و حتی سال‌های آینده را پرچالش اما پایدار ارزیابی کرده است.

به گزارش رویترز، کردیت بانک سوییس تصریح کرده هزینه سرمایه‌یی شرکت‌ها به‌عنوان کلید رشد اقتصادی در سال آینده میلادی افزایش خواهد یافت؛ این شاخص در سال‌های اخیر کاهش پیدا کرده بود. همچنین این نهاد بانکی اعلام کرده، سرمایه‌گذاران باید در سال ۲۰۱۸ میلادی نسبت به بازگشت سرمایه در دارایی‌های ریسک‌دار امیدوار باشند؛ ضمن اینکه برآورد از نرخ تورم جهانی در سال آینده میلادی سطح مطلوب 2.7درصد است.

این بانک سوییسی در برآورد خود اعلام کرده، انتظار می‌رود رشد اقتصاد جهانی در ماه‌های آینده با حمایت بازارهای نوظهور و پیشرفته با قدرت پیش برود و این تداوم رشد اقتصادی حاکی از ریسک بسیار پایین برای وقوع رکود اقتصاد است. کردیت بانک سوییس پیش‌بینی کرده سهم خاورمیانه از بازارهای نوظهور بین 7 تا 8درصد در سال ۲۰۱۸ خواهد بود و برآورد خود از رشد اقتصادی امریکا، اروپا و چین را در سال آینده میلادی به‌ترتیب 2.5درصد، بیش از ۲درصد و 6.5درصد اعلام کرده است.

 راه درازی در پیش است

میشل اسپنس برنده جایزه نوبل اقتصاد در سال 2000 میلادی نیز سه‌شنبه در مطلبی با عنوان «اقتصاد جهان در 2018» در پراجکت سیندیکت می‌نویسد: اقتصاد جهان در ماه‌ها و سال‌های پیش‌رو با چالش‌های جدی روبه‌رو خواهد شد. این چالش‌ها به‌دلیل حجم گسترده‌یی از بدهی‌هاست که بازارها را ناآرام کرده و بنابراین آسیب‌پذیری نظام اقتصادی را در برابر شوک‌های بی‌ثبات‌کننده افزایش می‌دهد. با این حال چشم‌انداز کلی رشد اقتصادی جهان نسبتا تداوم خواهد داشت. در این مطلب آمده است: «اقتصاددان‌هایی مثل من همواره با سیلی از سوالات درباره شرکت‌ها، موسسات و نهادهای سرمایه‌گذاری روبه‌رو می‌شوند، اینکه کدام شرکت برای سرمایه‌گذاری مناسب است یا نیست، کدام شغل بهتر است و چه انتخابی می‌تواند بیشترین سود را به‌دنبال داشته باشد. اما در بیشتر موارد پاسخ روشنی وجود ندارد. حتی با وجود اطلاعات کافی تنها می‌توان حدس‌ و گمان‌های منطقی داشت. سال 2017 در کشورهای توسعه‌یافته احتمالا یادآور تضاد شدیدی است. اقتصاد‌های بسیاری در کنار گسست‌های سیاسی، جوامع چندپاره و آشوب‌های داخلی و بین‌المللی شاهد رشد شتابنده بودند که البته در بلندمدت بعید است که عملکرد‌های اقتصادی بتواند همچنان از تنش‌های سیاسی و اجتماعی مصون بمانند. با این حال حداقل در کوتاه‌مدت به نظر می‌رسد که بازارها و اقتصادهای خسته از بی‌نظمی‌های سیاسی تلاش داشته‌اند تا این تنش‌ها را نادیده بگیرند. در این میان تنها یک استثنا وجود داشت: بریتانیا، کشوری که حالا با فرآیند آشفته و چندپاره برگزیت روبه‌روست. در جاهای دیگر در اروپا آنگلا مرکل صدراعظم آلمان گرچه ضعیف‌تر از گذشته اما همچنان برای تشکیل دولت ائتلافی مبارزه می‌کند. هیچ یک از اینها برای اروپا که به فرانسه و آلمان نیاز دارند تا اتحادیه اروپا را شکل دهند، خوب نیست. اما یکی از شوک‌هایی که بیشترین توجه‌ها را به خود جلب کرد، تشدید تدابیر مالی در اروپا بود. در آسیا شی جین‌پینگ رییس‌جمهوری چین، انتظار می‌رود که قدرتمندتر از همیشه سکان مدیریت اقتصادی کشورش را برعهده بگیرد. هند نیز به‌نظر می‌رسد که رشد پایداری را تجربه کرده و در اجرای اصلاحات اقتصادی نقطه عطفی را پشت‌سر بگذارد. زمانی که این قدرت‌های اقتصادی رشد داشته باشند باقی اقتصادهای منطقه نیز حرکت روبه رشدی خواهند داشت.

در سال‌های آینده اقتصادهای توسعه‌یافته و در حال توسعه مجبورند که به سختی تلاش کنند تا به سوی الگوهای رشد فراگیرتر حرکت کنند. من در اینجا پیش‌بینی می‌کنم که دولت‌ها ممکن است در کسب و کارها نقش کمتری داشته باشند، اتحادیه‌های کارگری و سازمان‌های غیرمردمی و مرد‌م‌نهاد بیش از گذشته نقش‌های اقتصادی به‌عهده بگیرند، به‌ویژه در جاهایی که آسیب‌های ناشی از تشتت سیاسی جدی‌تر بوده و تشکیلات سنتی سیاسی به‌طور جدی آسیب‌ دیده است (به‌عنوان مثال ایالات‌متحده امریکا) دلایلی وجود دارد که باعث خوش‌بینی محتاطانه ما نسبت به آینده می‌شود ازجمله اینکه هنوز طیف گسترده‌یی از سیاستمداران در اقصا نقاط جهان وجود دارند که به اقتصاد باز جهانی عمیقا معتقدند. البته یک استثنای قابل‌توجه وجود دارد؛ ایالات‌متحده. گرچه هنوز مشخص نیست که دولت دونالد ترامپ به‌راستی قصد دارد تا از همکاری‌های جهانی عقب‌نشینی کرده و در راستای شعار «اول امریکا» حرکت کند یا اینکه سخنانش تنها موضع‌گیری‌هایی تند و تیز برای گرفتن امتیازهای بیشتر از طرف‌های مقابل است.

اما آنچه تا امروز مشخص شده، این است که دیگر نمی‌توان ایالات‌متحده را حامی اصلی و معمار نظام جهانی در حال تکوین وابستگی متقابل منصفانه به‌شمار آورد. این شرایط را در زمینه کنترل تغییرات آب و هوایی نیز شاهد هستیم. ایالات‌متحده حالا تنها کشوری است که به توافق آب و هوایی پاریس متعهد نیست، توافقی که ترامپ پس از روی کار آمدن امریکا را از آن خارج کرد. حتی در داخل ایالات‌متحده شهرها، ایالت‌ها و کسب‌وکارها و سازمان‌های مدنی هستند که اعلام کرده‌اند با یا بدون دولت فدرال، به تعهدات امریکا (پیش از ترامپ) در این توافق عمل خواهند کرد. با این حال هنوز به‌دلیل وابستگی انسان امروز به سوخت‌های فسیلی، جهان راه درازی در زمینه مبارزه با تغییرات آب و هوایی در پیش دارد... باتوجه به آنچه گفته شد اقتصاد جهان روزهای پرچالش اما نسبتا پایداری را در پیش دارد. قدرت و نفوذ اقتصادی به حرکت خود از غرب به سوی شرق ادامه خواهد داد بدون اینکه کشورهای توسعه‌یافته شاهد تغییر ناگهانی در الگوی شغل، درآمد یا شرایط سیاسی خود باشند.