صادرات هیجانی

۱۳۹۶/۰۹/۱۱ - ۰۰:۰۰:۰۰
کد خبر: ۱۱۲۰۲۶
صادرات هیجانی

گروه تشکل‌ها|

هر سال اهدافی مقداری درخصوص صادرات اخذ می‌شود اما کمتر شاهد تحقق این اهداف هستیم. روند صادرات به دلیل اینکه ناشی از دو عامل مسائل درونی و هم مسائل خارجی است در خصوص اهداف صادراتی دارای مشکلات زیادی است. در حقیقت هم مشکلات درونی کشور و هم شرایط بازارهای جهانی وضعیتی را ایجاد می‌کند که تحقق اهداف صادراتی را به چالش می‌کشد. شاید دلیل اصلی این موضوع را بتوان در مساله نوع نگاه به صادرات دید. هر چند وقت یک‌بار یک فرصت صادراتی در کشوری ایجاد می‌شود و شور و هیجانی برای استفاده از بازار پیش آمده و گسترش صادرات به آن بازار مطرح می‌شود. با این وجود استفاده از این بازارها معمولا ابتر باقی می‌ماند چرا که ساختار صادرات امکان استفاده کوتاه‌مدت از بازارها را نمی‌دهد. به نظر می‌رسد امروز نیاز به تغییر در ساختار نگاه به صادرات کاملا احساس می‌شود. باید این واقعیت را پذیرفت که صادرات مقطعی و بر اساس هیجانات اتفاقات محکوم به شکست است و نمی‌تواند باعث موفقیت ما شود.

 بازارهایی که کوتاه ‌مدت هستند

موقعیت سیاسی ایران باعث می‌شود که هر از گاهی یک فرصت صادراتی شکل گیرد. ماجرای تحریم روسیه توسط غرب یک فرصت خاص بود. اخیرا نیز بحث صادرات به قطر به خاطر اختلافات سیاسی میان این کشور و سایر کشورهای عربی رخ داد. در هر دوره نیز مسوولان بحث استفاده از این فرصت‌ها را مطرح می‌کنند حتی در جلسه‌یی رییس‌جمهور این بحث که بخش خصوصی ضعیف عمل می‌کند و از این فرصت‌ها استفاده نمی‌شود را مطرح کرد.

دلیل این موضوع را باید در مدل نگاه به بحث صادرات دید. نگاه‌ها به بحث صادرات اصولا موقتی است. قوانینی که در خصوص صادرات مطرح می‌شود گاهی به سرعت و بدون در نظر گرفتن شرایط بلندمدت تغییر می‌کند. در حقیقت نه مدل هیجانی صادرات و نه مساله جلوگیری از صادرات با هدف تنظیم بازار داخلی نمی‌تواند مفید باشد.

هر چند دولت تلاش زیادی دارد که برنامه‌هایی را برای صادرات بلندمدت در نظر بگیرد اما این تلاش‌ها موفق نیستند. برای مثال در سفر اخیر وزیر اقتصاد قطر به ایران یک تفاهم‌نامه تا سقف 5 میلیارد دلار در جهت افزایش سطح تعاملات تجاری دو کشور به امضا رسید. اما این سوال مهم مطرح است که آیا در آینده با حسنه شدن روابط قطر و شورای همکاری خلیج فارس، این کشور به مفاد قراردادهای خود با ایران متعهد می‌ماند یا خیر؟ باید این واقعیت را پذیرفت که در دنیای تجارت، منافع اقتصادی در اولویت قرار دارد. این تجربه‌یی است که ایران در بازارهایی همچون عراق آن را تجربه کرد.

از زمانی بحث صادرات به قطر در دستور کار قرار گرفت این موضوع از سوی کارشناسان مطرح بود که به دلیل فراهم نبودن زیرساخت‌های صادراتی فرصت صادرات به قطر را هم مثل روسیه از دست می‌دهیم. در حقیقت ما برای صادرات منتظر فرصت‌های مناسب هستیم ولی این فرصت‌ها صرفا امکان افزایش لحظه‌یی و تکانه‌یی صادرات را می‌دهد و در روند بلندمدت موثر نیست. از سوی دیگر شرایط اقتصاد ایران نیز به گونه‌یی است که نمی‌توان براساس همین شرایط اتفاقی از فرصت‌ها به خوبی استفاده کرد.

 چالش قیمت تمام شده، پاشنه آشیل فرصت‌های صادرات

در همین رابطه مجیدرضا حریری، عضو هیات رییسه اتاق بازرگانی مشترک ایران و چین می‌گوید: بررسی صادرات کشور در این سال‌های اخیر نشان می‌دهد؛ عمده صادرات صنایع پتروشیمی، مواد خام و منابع معدنی است که در بیشتر موارد بدون ارزش افزوده به صورت خام فروشی به کشور‌های دیگر صادر می‌شود.

حریری با بیان اینکه قیمت کالا مهم‌ترین عامل در صادرات است، بیان کرد: به دلیل نداشتن ثبات در بازار و برخی از مشکلات موجود قیمت تمام شده کالا‌های تولیدی در کشور بالاتر از میانگین جهانی است، درحالی که یکی از اصلی‌ترین پیش شرط‌های حضور در بازار‌های جهانی، ارائه کالا با قیمت مناسب است. حریری در پایان با بیان اینکه تقویت تولیدات داخلی اقتصاد کشور را در مقابل بازار‌های جهانی بیمه می‌کند، گفت: تقویت تولیدکنندگان داخلی باعث می‌شود که بازار‌های داخلی تاثیر کمتری از شرایط جهانی بپذیرد که از نمونه‌های آن می‌توان به تولید زعفران و پسته در ایران اشاره کرد که با توجه به اینکه ایران بزرگ‌ترین تولیدکننده زعفران و پسته در جهان است؛ وضع تحریم‌های گسترده پیش از برجام تاثیری در صادرات این دو محصول نداشته و این نشان می‌دهد که در صورت تولید کالایی با کیفیت عالی تحریم و محدودیت نیز نمی‌تواند بر اقتصاد کشور تاثیرگذار باشد.

بر این اساس؛ تولید کالا در داخل کشور با پیچیدگی‌های خاصی رو به رو است که باعث کاهش تولید و روی آوردن به واردات کالا می‌شود. از میان برداشتن موانع تولید باعث اشتغالزایی و تقویت منابع داخلی ثبات در تولید می‌شود، این پایداری اقتصادی بازار کشور را نیز در مقابل تاثیرات بازار‌های خارجی بیمه می‌کند.

ضرورت حمایت ملت ایران از چرخه‌های تولیدی و کالای ایرانی راه‌حل اساسی برحرکت و جهش اقتصاد کشور است. موضوعی که با رویکرد خرید کالای ایرانی می‌توان حمایت از کار و سرمایه ایرانی را تحقق بخشید و با رفتاری مثبت نسبت به ارتقاء کیفیت و بهره تولیدات داخلی نیز گامی اساسی را اعمال کرد. دراین رویکرد توجه به خرید کالا‌های مورد نیاز از بازار داخلی و تولید ملی به عنوان گام اساسی درحمایت از چرخه‌های تولید و درخواست بجای مردم برای بهبود کیفیت و ارتقای اجناس ایرانی است.

 مشکلات صادرات ریشه‌ای است

با وجود تمام تلاش‌های دولت اما مشکلات ریشه‌یی صادرات با مسائل هیجانی و استفاده از فرصت‌ها و اتفاقات رخ نمی‌دهد. در سه دهه اخیر هر گاه صحبت از دلایل پایین بودن صادرات کشور شده است، غیرواقعی بودن نرخ ارز به عنوان نخستین و مهم‌ترین عامل معرفی شده و بلافاصله نیز افزایش نرخ ارز به عنوان راهکار اصلی بهبود تراز تجاری کشور مطرح شده است. هیچ‌کس شک ندارد که پایین نگه داشتن نرخ ارز سبب کاهش صادرات می‌شود اما سوال این است که آیا تنها عامل رقابت‌پذیر نبودن محصولات ایرانی، پایین بودن نرخ ارز است؟ آیا صرفا با واقعی شدن نرخ ارز محصولات ایرانی قدرت رقابتی پیدا خواهند کرد؟ آیا دیگر عوامل آنقدر نقش کمرنگی دارند که تنها با افزایش نرخ ارز می‌توان اثر آنها را از بین برد؟ آیا افزایش نرخ ارز سبب شکل‌گیری مشکلات جدیدی برای صادرکنندگان نمی‌شود؟ اینها سوالاتی است که در بسیاری موارد به آنها پاسخ داده نمی‌شود.

یکی از دلایل مهم و اصلی نبود قدرت رقابت در محصولات داخلی، پایین بودن کیفیت آنهاست. به طوری که بسیاری از کالاهای تولید داخل حتی اگر قیمت مشابهی با کالای خارجی داشته باشند، باز هم مشتری در بازارهای داخلی خارجی نخواهند داشت. زیرا کیفیت آنها فاصله بسیار زیادی با یکدیگر دارد. این فاصله به اندازه‌یی است که حتی قیمت پایین‌تر نیز نمی‌تواند آن را پر کند به طوری‌ که در بسیاری موارد در داخل کشور مشاهده می‌کنیم با وجود قیمت بالای محصولات خارجی، مردم به دلیل کیفیت مناسب آنها اقدام به خرید این کالاها می‌کنند. شاید یکی از مهم‌ترین دلایل این موضوع که تقریبا در اکثر صنایع کشور نیز وجود دارد، پایین بودن تکنولوژی تولید و قدیمی بودن ابزارها و ماشین‌آلات صنعتی کشور باشد. متاسفانه تکنولوژی‌ که در بسیاری از کارخانه‌ها مورد استفاده قرار می‌گیرد برای سال‌ها پیش است و فاصله زیادی از تکنولوژی روز دنیا دارد. ماشین‌آلات و ابزارهای مورد استفاده نیز وضعیتی مشابه دارند و بسیاری از آنها سال‌ها قبل خریداری شده‌اند، بدیهی است در این شرایط نباید انتظار داشت محصولی باکیفیت تولید و عرضه شود.

ساختار اقتصاد ایران نیز چندان آماده افزایش صادرات نیست. هرچند به صورت کلی از صادرات غیرنفتی حمایت می‌شود اما همیشه در بحث صادرات پشت آمارهای پتروشمی و میعانات گازی مخفی می‌شویم بدون آنکه متوجه باشیم که هدف از افزایش صادرات گسترش تولید کشور برای دستیابی به سطح بالاتری در اشتغال است. در حقیقت برنامه‌ریزی بخشی برای صادرات بسیار ضعیف انجام می‌شود و کمتر متوجه اتفاقاتی هستیم که برای صادرات باید اولا هر بخش را به صورت جداگانه برنامه‌ریزی کرد و در کنار آن مساله تداوم بخش‌های مختلف مطرح است. نمی‌توان انتظار داشت که با یک سیاست کلی و بدون در نظر گرفتن جزییات وضعیت صادرات بهبود قابل توجهی داشته باشد و به همین دلیل کمتر شاهد تحقق اهداف صادراتی هستیم.