کارکردهای پول در ارزهای رمزی
پوریا چوبچیان| کارشناس اقتصادی|
هر آیندهیی که برای ارزهای رمزی تصور شود، آنها باید بتوانند کارکردهای خود را به عنوان پول به تثبیت برسانند.
برای پول در حالت کلی میتوان سه کارکرد متفاوت از هم برشمرد. در کارکرد اول پول وسیله مبادله است. یک کشاورز میتواند گندم خود را به یک مشتری بفروشد و از او پول بگیرد و همان پول را در ازای خرید میوه به باغدار بدهد. در این میان، پول استفاده شده توسط هر دو طرف باید به رسمیت شناخته شود و آن را معتبر تلقی کنند. همچنین استفاده از این وسیله مبادله نباید مستلزم صرف هزینه و وقت زیاد باشد.
کارکرد دوم پول، شمارندگی آن است. بدین منظور، پول کمیتی گسسته را به هر کالا یا خدمت نسبت میدهد و به کمک آن میتوان دریافت ارزش یک کالا یا خدمت چقدر بیشتر از کالا و خدمتی دیگر است. لازمه این کارکرد، پوشایی واحد پول برای کالاها و خدمات متفاوت است.
در نهایت کارکرد سوم پول ذخیرهسازی ارزش است؛ با کمک پول، یک تولیدکننده میتواند محصول تولیدی خود را بفروشد و پول حاصل از فروش آن را در آینده خرج کند؛ آیندهیی که اگر میخواست تا آن زمان صبر کند، محصول از بین میرفت و دیگر ارزشی برای فروش نداشت. ذخیرهسازی ارزش نیازمند ثبات نسبی ارزش پول در گذر زمان است. هرگونه نوسان (چه منفی و چه مثبت) این کارکرد را تحتالشعاع قرار میدهد.
پولهای سنتی فیزیکی این سه کارکرد را با کمک نظام سیاسی حاکم بر کشور تامین میکنند؛ رژیم حاکم بر کشور تضمین میکند که به ازای پول چاپ شده، میتوان وسایل مبادله دارای ارزش دیگر (همچون طلا و پولهای رایج سایر نظامها) را دریافت کرد. مردم نیز به اعتبار رژیم سیاسی حاکم و تولید ناخالص داخلی، پول چاپ شده را برای مبادله معتبر میدانند. به تبع آن، هر چه از اعتبار و اقتدار رژیم سیاسی حاکم بر کشور نزد مردم کم شود یا تولید ناخالص داخلی پایین بیاید، به رسمیت شناخته شدن و معتبر دانستن پول نزد مردم کاهش مییابد و از کارایی پول به عنوان وسیله مبادله کم میشود.
برای کارکرد دوم پول، رژیمِ پولی حاکم تضمین میکند که به اندازه کافی واحد پولی را ریز و دقیق بگیرد تا ابزار مقایسه ارزش، با دقت کافی برای مردم فراهم شود؛ دو کالایی که تا رقم ریال با یکدیگر برابر باشند، تقریباً نزد همه مردم همارزش تلقی میشوند. پس میتوان دریافت واحد پولی کشور به اندازه کافی امکان شمارش را فراهم میکند.
برای کارکرد آخر نیز رژیم سیاسی حاکم بر کشور باید بتواند با سیاستهای پولی و مالی مناسب، ارزش پول کشور را در گذر زمان حفظ کند. اگر دولت از طریق چاپ غیرمتناسب پول با رشد تولید ناخالص داخلی کشور، حجم پولِ در گردش را افزایش دهد، از ارزش پول کم میشود و کارکرد ذخیره ارزش پول تضعیف میشود. این تضعیف در حالت بسیار بحرانی میتواند موجبات اسقاط پول از چرخه مبادلات مردم را فراهم آورد. با توجه به این چند نکته میتوان وارد دنیای پولهای غیرمتمرکز و ارزهای رمزی شد. به تمامی پولهایی که کارکرد آن توسط نظام سیاسی متمرکزی تضمین میشود، پول متمرکز یا پول سنتی میگویند؛ حال آنکه دسته دیگری از پولها وجود دارند که کنترل حجم و مبادلات آن توسط نهادی متمرکز صورت نمیگیرد و طبیعتا کارکردهای آن توسط نظامی متمرکز تضمین نمیشود.
دستهیی از این پولها رمزی هستند که مشهورترین آنها ارز رمزی موسوم به بیتکوین است. هر بیتکوین سلسلهیی از ارقام است که ویژگی خاصی دارند. اگر این اعداد را درون یک عملگر معلوم وارد نماییم، خروجی آن عددی به اندازه کافی رند خواهد بود. هر آیندهیی که برای ارزهای رمزی متصور باشیم، آنها باید بتوانند کارکردهای خود را به عنوان پول به تثبیت برسانند. برای کارکرد اول، باید بتوان تخمینی از میزان به رسمیت شناخته شدن ارزهای رمزی به عنوان وسیله مبادله داشت. به نظر میرسد در مناطق کمتر توسعه یافته، پذیرش ارزهای رمزی به عنوان وسایل مبادله معتبر کم باشدهمچنین مبادله ارزهای رمزی به قوانین کشوری و بینکشوری وابسته است که میتواند به رسمیت شناخته شدن و معتبر دانستن آن را به خود مربوط سازد. امّا آمار جهانی نشان از پیشرفت غیرقابل کتمان پذیرش ارزهای رمزی به عنوان وسایل مبادله طی زمانی کوتاه (کمتر از یک دهه) دارد. در خصوص کارکرد دوم، به نظر میرسد قیمت فعلی هر بیتکوین بیش از مقداری است که کالاها و خدمات ریز با آن قابلیت تمایز داشته باشند؛ اما با توجه به آنکه بیتکوین به اندازه کافی (تا نسبت یک به 10میلیون) ریز میشود، میتوان برای شمارش از آن استفاده نمود. به هر حال ارزهای رمزی با توجه به نوسان شدیدی که در قیمت خود دارند، هنوز برای کارکرد سوم مناسب نیستند.