امریکا؛ بهشت جدید مالیاتی جهان
گروه جهان طلا تسلیمی
7 سال پیش امریکا رهبری تلاشهایی را برای رسیدگی به مشکل پیش روی دولتهای سراسر جهان در ارتباط با فرار مالیاتی برعهده گرفت. هر ساله بسیاری از افراد از پرداخت مبلغی حدود 2.5تریلیون دلار مالیات بر درآمد طفره میروند؛ سرمایه عظیمی که میتواند برای مبارزه با فقر، ارتقای زیرساختها یا کاهش مالیات وارده بر شهروندان کمدستمزد، مورد استفاده قرار بگیرد. اما اکنون به نظر میرسد امریکا، خود به یکی از بهترین مکانها در جهان برای پنهانسازی سرمایهها از دریافتکنندگان مالیات تبدیل شده است. در حالی که بسیاری از کشورها به دلیل سطوح پایین مالیاتی مورد توجه سرمایهگذاران قرار میگیرند، امریکا به دلیل رازداری مالی اهمیت یافته است.
بهطور کلی، بهشت مالیاتی کشوری است که نظام قضایی آن امکان پرداخت کمترین سطوح مالیاتی و در برخی موارد پنهانکاری درباره داراییها را فراهم میآورد؛ اگرچه پرداخت اندک مالیات یا در برخی موارد عدم پرداخت مالیات برای بسیاری اهمیت دارد و سودآور است، اما آنچه این بهشتهای مالیاتی را به مکان مورد علاقه سرمایهداران و فعالان در تجارتهای غیرقانونی تبدیل میکند، رازداری مالی است که امکان پنهان کردن داراییها یا دستمزدها را برای افراد خارجی فراهم میآورد تا بدینترتیب از پرداخت مالیات در کشور خودشان معاف شوند. فرار از پرداخت مالیات بر املاک یکی از متداولترین دلایل استفاده از بهشتهای مالیاتی است. بسیاری از سرمایهگذاران در بازار املاک در کشورهایی سرمایهگذاری میکنند که مالیات بر ملک در قانون آنها معنایی ندارد. در همین حال، اشخاص و شرکتهایی هم هستند که شعبههای پوششی تاسیس یا دفاتر خود را به مناطقی منتقل میکنند سطوح مالیاتی در آنها پایینتر از سطح مالیاتگذاری بینالمللی است. همین مساله در برخی کشورها به رقابت مالیاتی در دستگاه قضایی منجر شده و هر یک سعی دارند شرایط را برای زمینه خاص فعالیت افراد و شرکتها مهیا کنند. طبق یافتههای اداره ملی تحقیقات اقتصادی امریکا، 15 درصد از کشورهای جهان بهشتهای مالیاتی محسوب میشوند که بیشتر آنها کشورهایی کوچک، ثروتمند، قانونمدار و با ثبات هستند. سوییس، لوکزامبورگ، هلند و ایرلند از جمله این کشورها هستند.
رویکرد دوگانه امریکا
به گزارش بلومبرگ، در سال 2009 با وجود کسری بودجه فزاینده و رسواییهای کلاهبرداری مالیاتی در سویس بانک (یوبیاس اِیجی)، گروه بیست کشور توسعهیافته و در حال توسعه به توافقی دست یافتند مبنی بر اینکه دیگر شبکه بهشتهای سرمایه، شرکتهای پوششی و حسابهای پنهانی را که از مالیات فرار میکردند، تحمل نکنند. یک سال پس از این اتفاقات امریکا قانون مالیاتی مربوط به حسابهای خارجی را تصویب کرد که طبق آن نهادهای مالی خارجی میبایست هویت و داراییهای پرداختکنندگان مالیات در امریکا را به خدمات درآمد داخلی معرفی میکردند. در پی تهدید به مصادره داراییها توسط نظام مالی امریکا، بیش از 100 کشور از جمله بهشتهای دیرینه فرار از مالیات از جمله برمودا و جزایر کیمن، مجبور به پذیرفتن این قانون شدند.
انتظار میرفت که امریکا با اشتراکگذاری اطلاعات حسابهای پرداختکنندگان خارجی مالیات (شهروندان خارجی) با دولتهای مربوطه، تلافی کند. اما کنگره امریکا درخواستهای مکرر دولت باراک اوباما رییسجمهوری پیشین را برای تغییرات لازم قوانین مالیاتی رد کرد. در نتیجه، وزارت خزانهداری نتوانست بانکهای امریکایی را به افشای اطلاعاتی همچون ترازنامههای مالی و نام ذینفعان، وادار کند. امریکا همچنین در عمل به آنچه «استاندارد مشترک گزارشدهی» خوانده میشد، شکست خورد؛ توافق بینالمللی که طبق آن بیش از 100 کشور جهان بهطور اتوماتیک اطلاعات مالی حسابهای خارجی را در اختیار یکدیگر میگذاشتند و با اجرای آن حتی به قانون مالیاتی مربوط به حسابهای خارجی امریکا نیازی نبود.
در حالی که باقی کشورهای جهان شفافیتی را که امریکا خواستار شده بود فراهم میآورند، امریکا بهطور فزاینده به سوییس جدید تبدیل میشود. نهادهای مالی همانند «روثچایلد و شرکا» و «صندوق اعتباری تریدنت» حسابهای خود در خارج از امریکا را به ایالتهای نوادا، وومینگ و داکوتای جنوبی منتقل کردهاند. وکلای نیویورک فعالانه سعی دارند برای امریکا به عنوان مامن سرمایههای خوابیده تبلیغات کنند. برای نمونه، یک میلیاردر روسی میتواند داراییهای خود در زمینه املاک را در صندوق اعتباری امریکا بگذارد و مطمئن باشد که نه مقامات مالیاتی امریکایی و نه مقامات دولت روسیه اطلاعاتی درباره آنها کسب نمیکنند. این سطح از رازداری را حتی جمهوری وانواتو در جنوب اقیانوس آرام فراهم نمیآورد.
از دیدگاهی خاص میتوان همه این اتفاقات را هوشمندانه توصیف کرد: تعطیل کردن بهشتهای خارجی مالیاتی و دزدیدن تجارت آنها! امریکا در بسیاری از زمینهها از تجارت گرفته تا تغییرات اقلیمی، با چنین تفکری موضعگیری میکند. امریکا به جای استفاده از قدرت خود برای ایجاد نظامی منصفانه در اداره جهان، از باقی کشورهای جهان میخواهد که استانداردی را در نظر بگیرند و آنگاه از عمل به آن خودداری میکند. اما این معنای رهبری نیست!
چندی پیش خبر انتشار اسناد موسوم به بهشت (پارادایز) سر و صدای زیادی به پا کرد؛ حدود 13میلیون و 400 هزار سند که از یک شرکت خارجی درز کردند و طبق آن، چهرههای سرشناسی همچون ملکه بریتانیا، سیاستمدارانی همچون مشاور جاستین ترودو نخست وزیر کانادا، لرد اشکرافت معاون پیشین حزب محافظهکار بریتانیا و ویلبر راس وزیر بازرگانی امریکا، شرکتهای چندملیتی و افرادی که سرمایههای زیادی دارند با استفاده از ساختارهای پیچیده صندوقهای اعتباری، بنیادها و شرکتهای صوری، پول خود را از مسوولان مالیاتی مخفی میکنند.
بروک هرینگتون در این باره میگوید: «وقتی ثروتمندان از پرداخت مالیات خودداری میکنند، فقرا هزینه آن را میپردازند. دولتها برای اینکه کارشان را انجام دهند به یک حداقل مالیاتی نیاز دارند و آنچه را که ثروتمندان و شرکتهای بزرگ به دولت نمیدهند، از ما میگیرند.»