در اهمیت کشور بودن!
حسین حقگو
تحلیلگر اقتصادی
1- «داگلاس نورث» اقتصاددان برجسته در تحلیلی تئوریک و تاریخی راجع به عوامل موفقیت یا شکست نظامهای اقتصادی و گذر آنها از «جوامع با دسترسی به حقوق مالکیت و قانون» به «جوامع با دسترسی همگانی به قانون» عنوان میکند که این تحول فرآیندی تدریجی و مرحلهیی است و یکباره امکانپذیر نیست و حتی میتواند به عقبگرد شدید در روند توسعهیی آنها منجر شود. وی درکتاب «در سایه خشونت» که این تحلیل در آن وجود دارد در سال 2013 منتشر شد) مینویسد:«بعید است برونداد یک درگیری انقلابی، دموکراسی مدرن و توسعه اقتصادی باشد.»
2- حوادث روزهای اخیر کشورمان این تصور یا توهم را شاید در بعضی از افراد ایجاد کرده که میتوان با جهشی یک باره از وضعیت موجود به وضعیتی مطلوب در عرصههای اقتصادی، سیاسی و اجتماعی گذر کرد. این درحالی است که چنانکه در فوق عنوان شد، تجارب جهانی و نیز نگاهی به گذشته تاریخی خودمان بطلان این سادهانگاری را نشان میدهد. در واقع بررسی جامعهشناسی کشورمان ازجمله نشان از «تضعیف هنجارها و همبستگیهای ایدئولوژیک» و «عدم شکلگیری هنجارها و همبستگی دموکراتیک» دارد.
در این شرایط گذار با اقدامات تند و رادیکال نه فقط نمیتوان انتظار بهبود وضعیت موجود را داشت بلکه این رفتار میتواند منجر به تضعیف شدید ساختارهای موجود و فرهنگ دموکراسیخواهی و دور شدن از «همبستگی دموکراتیک» شود. موضوع هم کاملا ساده است «دموکراسی» انسان دموکرات یا به عبارتی نیروی حامل دموکراسی را میخواهد که حوادث این روزها کمتر نشانی از وجود این افراد و نیروها دارد. به نظر آنچه در این دوران گذار لازم است: افزایش دامنه حاکمیت قانون، افزایش تعداد سازمانهای دارای روابط غیرخشونتآمیز، توسعه مناسبات نهادی بین نخبگان قدرت و... است.
3- رویکرد مثبت رییسجمهوری به وقایع اخیر و «انتقاد و اعتراض» را حق مردم دانستن ایشان و دستورشان به دستگاهها برای آنکه «زمینه نقد و اعتراض قانونی را فراهم کنند» و جهتگیری ایشان در «حل مشکلات اقتصادی و مبارزه با فساد و شفافیت» همه سخنانی بسیار مثبت است که میتواند سنگ بنایی باشد تا همه کسانی که به توسعه و پیشرفت و نه ضعف و ناتوانی و عقبگرد این سرزمین علاقهمندند را گردهم آورد و به چارهاندیشی برای حل مشکلات فرا بخواند.
4- در این چارچوب همچنین مناسب است رییسجمهوری گروهی از افراد مقبول و متخصص در امر اقتصاد و سیاست و موضوعات اجتماعی را در قالب ستادی گردهم آورد و از آنان بخواهد بسته سیاستی مشخصی را برای برونرفت از چالشهای مبتلابه تهیه و در اختیار ایشان قرار دهد. همچنین لازم است وزارت کشور امکان گردهمایی مسالمتآمیز احزاب و جریانهای شناخته شده را فراهم آورد و از صدا و سیما رسما بخواهد تا امکان حضور افراد و کارشناسان مورد قبول جامعه را در برنامههای مربوط به بررسی وضعیت کشور فراهم آورد. آنچه امروز به نظر همچون خوره روح و جسم انسان ایرانی را میخورد غیر از مشکلات و تنگناهای اقتصادی، سیاسی و اجتماعی موجود «نومیدی» و «سرخوردگی» از بهبود وضعیت آینده خود و کشورش است. باید به هر طریق «امید» به بهبودی را به جامعه به خصوص نسل جوان بازگرداند که این جز از طریق مشارکتدهی آنان در فرآیند اصلاحات ساختاری در قالب برنامهیی مشخص و برآمده از تجربه و دانش فرهیختگان و دلسوزان این ملک و میهن ممکن نیست. یادمان باشد در بینظمی جهان امروز به خصوص در این منطقه از جهان «کشور» بودن گوهری است کمیاب و حفظ این گوهر ممکن نخواهد بود مگر آنکه کشور، ملت و دولت در پیوندی منسجم با یکدیگر قرار گیرند چراکه نمیتوان از یکی از آنها حفظ و حراست کرد بدون آنکه به مقتضیات دو عنصر دیگر پاسخی قابل قبول نداد.