چرا قاره سبز به مرکل نیاز دارد؟
گروه جهان|
شاید آلمان بتواند مدتی را بدون دولت بگذراند اما منطقه یورو به یک رهبر در برلین نیاز دارد. بلومبرگ مینویسد، بیش از 3ماه از انتخابات فدرال گذشته است و آلمان هنوز دولت جدید ندارد. شاید تعجبآور باشد اما این مساله بیشتر از اینکه مشکلی برای آلمان باشد که همچنان رشد اقتصادیاش ادامه دارد، چالشی جدی برای اروپاست. منطقه یورو نیاز به اصلاحات دارد و این اصلاحات بدون رهبری آلمان عملی نخواهد شد.
آنگلا مرکل در سخنرانی سال نو میلادی خود وعده داد که به زودی دولت جدید را تشکیل خواهد داد. اما واقعیت این است، صحبت کردن در این باره به مراتب راحتتر از انجام دادن است. اواسط نوامبر بود که گفتوگوها برای تشکیل دولت ائتلافی میان حزب سوسیال دموکرات به رهبری مرکل، سبزها و حزب لیبرال دموکرات شکست خورد. مرکل از آن زمان تاکنون درحال مذاکره با سوسیال دموکراتهاست اما هیچ یک از دو حزب سوسیال دموکرات یا دموکرات مسیحی تمایل ندارند که قدمی پیش گذاشته و اختلافات عمیقی که ایجاد شده است را از میان بردارند. به همین دلیل است که پس از هفتهها مذاکره همچنان فاصله بسیار زیادی میان مواضع دو طرف درباره موضوعاتی چون مهاجرت و مالیات باقی مانده است. انتظار میرود که دور جدید مذاکرات با سوسیال مسیحیها این هفته آغاز شود. این امیدواری وجود دارد که این بار گفتوگوها به سرانجام برسد چراکه هر دو طرف اذعان دارند که ادامه شرایط فعلی و بنبست سیاسی در برلین میتواند موقعیت هر دو حزب را به شدت تهدید کند. با این حال این احتمال هم وجود دارد که مرکل مجبور باشد، دولت اقلیت تشکیل داده یا خواستار برگزاری انتخابات جدیدی شود؛ آن هم در شرایطی که نظرسنجیها از کاهش محبوبیت او خبر میدهند. شاید یک دلیل اینکه دولتمردان آلمانی تاکنون تعجیلی برای تشکیل دولت نداشتهاند، این بوده که اقتصاد آلمان همچنان با قدرت به کار خود ادامه داده است. رشد اقتصادی آلمان همچنان قوی است، بیکاری کاهش یافته و به پایینترین سطح خود از اوایل دهه 1990 رسیده است. بخشهای دیگر منطقه یورو ازجمله ایتالیا و پرتغال نیز رشد نسبتا خوبی داشتهاند. اما نظام تک ارزی اروپا هنوز نواقص جدی دارد و یک بحران مالی دیگر میتواند ضعفهای آن را آشکار کند؛ به ویژه فقدان یک سیستم مالی که بتواند منابع را از کشورهایی که در زمان رکود عملکرد بهتری داشتهاند به کشورهایی که دچار بحران هستند، سوق دهد.
مشکلات تقریبا شناسایی شدهاند و کمیسیون اروپا طرحی را برای رفع این نواقص تهیه کرده است. طرحها شامل یک مکانیسم جدید مالی برای مدیریت کردن بحرانهای مالی است اما هیچ یک از این طرحها تا زمانی که دولت جدید کاملا در برلین مستقل نشود و فعالیت خود را آغاز نکند به صورت جدی مورد بحث قرار نخواهد گرفت.
پایان کار مرکل؟
بلومبرگ در شرایطی از ضرورت رهبری آنگلا مرکل برای بقای اتحادیه اروپا صحبت کرده که نشریه واشنگتنپست در گزارشی پیشبینی کرده مرکل به پایان دوران رهبری خود در کشورش نزدیک میشود. در این مطلب آمده است: پایان دوران رهبری مرکل در آلمان ممکن است سریعتر از آنچه که هر کسی پیشبینی میکرد، اتفاق بیفتد و همه نشانهها حاکی از تضعیف قدرت و جایگاه سیاسی او هستند. این درحالی است که کنارهگیری او از قدرت منجر به یک خلأ ناگوار نه فقط در آلمان بلکه در جهان غرب شود؛ چراکه مرکل یکی از قدرتمندترین وزنههای متقابل حامی رویکرد بینالمللی در برابر رویکرد حمایت از داخل ترامپ است. دردسرهای مرکل با نتیجه مأیوسکننده او در انتخابات ماه سپتامبر آغاز شد و با شکست نخستین تلاشش در ایجاد یک دولت جدید در ماه نوامبر هر چه بیشتر تشدید شد. در روزهای اخیر بدترین خبر برای مرکل این است که نظرسنجیها نشاندهنده رویگردانی آلمانیها از او و خستگی آنها از رهبریاش است. اواخر ماه دسامبر یک نظرسنجی روزنامه بیلد نشان داد که حدود نیمی از آلمانیها نمیخواهند که مرکل دوره چهارم صدراعظمیاش را تکمیل کند. چند روز بعد نیز یک نظرسنجی روزنامه دیولت بدتر از آن نشان داد که حدود نیمی از آلمانیها میخواهند او فورا از قدرت کنارهگیری کند.
مرکل اکنون فقط یک شانس دیگر دارد تا برای تشکیل یک دولت ائتلافی و جلوگیری از یک تکرار فضاحتبار انتخابات در آلمان تلاش کند و اگر شکست بخورد دیگر باید با قدرت خداحافظی کند. استفان کرنلیوس نویسنده بیوگرافی گفته که زمان برای مرکل رو به پایان است و او تحت فشاری فزاینده قرار دارد تا چنین اتفاقی را رقم بزند. اما حتی تشکیل دولت ائتلافی همین امروز هم نمیتواند کار مرکل را چندان راحت نخواهد کرد زیرا حتی اگر او در این امر موفق شود، آسیب زیادی به جایگاهش وارد شده است. مرکل زمانی یک چهره شکستناپذیر در آلمان بود اما اکنون آسیبپذیری او به حدی رسیده که بحث سیاسی در آلمان سرانجام به این موضوع رسیده چه کسی بعد از او روی کار خواهد آمد؟
رقبای زیادی میتوانند برای جانشینی مرکل مطرح باشند اما آنچه تا حدودی خیال خانم صدراعظم را راحت میکند، این است که دستکم درحال حاضر هیچ جانشینی برای او در آلمان نیست و مطمئنا درحال حاضر هیچکس در این کشور وجود ندارد که بتواند کاملا نقش بزرگی را که او در امور جهانی ایفا میکرد، انجام دهد.