نبود بازارهای جذاب سرمایهگذاری برای بیمهها
طی سالهای ۱۳۸۷ تا ۱۳۹۲ بیشترین نرخ رشد بازده مربوط به سرمایهگذاری در سهام شرکتها بوده است
گروه بانک و بیمه| احسان شمشیری|
آییننامه سرمایهگذاری موسسات بیمه در راستای تامین نظر قانون برنامه ششم توسعه و با توجه به شاخصهای امنیت، خاصیت نقدشوندگی، متنوع بودن پرتفوی سرمایهگذاری، همخوانی پرتفوی سرمایهگذاری با ماهیت بدهیهای موسسه بیمه و... مورد بازنگری قرار گرفت.
به گزارش «تعادل» در راستای تامین نیازهای جدید نظارت بر سرمایهگذاری و رفع نواقص آییننامههای قبلی، طرح جدید آییننامه سرمایهگذاری شرکتهای بیمه از سوی پژوهشکده بیمه انجام شد. این طرح تامینکننده نظر قانون برنامه ششم توسعه است و در راستای بازنگری آییننامه سرمایهگذاری موسسات بیمه است.
در این طرح پژوهشی که از سوی پژوهشکده بیمه انجام شده، معیارهای اساسی برای سرمایهگذاری شرکتهای بیمه در حوزه امنیت، خاصیت نقدشوندگی، متنوع بودن پرتفوی سرمایهگذاری، همخوانی پرتفوی سرمایهگذاری با ماهیت بدهیهای موسسه بیمه و... لحاظ شده است. ضمنا در این طرح مقایسه نحوه سرمایهگذاری شرکتهای بیمه در فاصله سالهای 87 تا 95 صورت گرفته و براساس آن طرح مورد نظر ارائه شده است.
روند منابع سرمایهگذاری صنعت بیمه کشور طی سالهای 94-87 نشان میدهد، سهم نسبی ذخایر فنی در تامین منابع سرمایهگذاری بیشتر از حقوق صاحبان سهام است. همچنین میزان منابع سرمایهگذاری با رشد متوسط 32درصد در سال از سطح 3هزار و 150میلیارد تومان در سال 87 به 22هزار و 38میلیارد تومان در سال 94 رسیده است که از این میزان حقوق صاحبان سهام و جمع ذخایر فنی در سال 94 نسبت به سال 87 هر کدام به طور متوسط 27و 34درصد رشد سالانه داشتهاند. در منابع قابل سرمایهگذاری برای سال 94 حقوق صاحبان سهام نسبت به سال قبل 101درصد و ذخایر فنی سهم نگهداری نسبت به سال قبل 33درصد رشد داشته است که مهمترین دلیل رشد قابل ملاحظه در حقوق صاحبان سهام ناشی از تجدید ارزیابی داراییهای ثابت شرکتهای بیمه در سال مزبور بوده است.
نرخ رشد سالانه 32 درصدی سرمایهگذاری
سرمایهگذاری انجام شده توسط صنعت بیمه از 2هزار و 784میلیارد تومان در سال ۱۳۸۷ به 13هزار و 910میلیارد تومان در سال ۱۳۹۵ افزیش یافته است.
ذخایر فنی همواره بیشتر از ۶۰ درصد کل منابع سرمایهگذاری را به خود اختصاص داده و در سال ۹۳ و ۹۴ به ترتیب ۸۲ و ۷۶درصد کل سرمایهگذاری از محل ذخایر فنی بوده است. نرخ رشد سالانه سرمایهگذاریها طی دوره ۷ساله تقریبا 32درصد است. مقدار خرید داراییهای ثابت مشهود و نامشهود نسبت به کل مصارف سرمایهگذاری در دوره مورد بررسی به طور متوسط تقریبا ۲۷درصد بوده که تا سال ۹۱ تقریبا همواره زیر ۲۰درصد و از سال ۹۱تا ۹۴ همواره بیشتر از ۳۰درصد کل منابع سرمایهگذاری جهت خرید داراییهای ثابت مشهود و نامشهود استفاده شده است. طی دوره مورد بررسی، مبلغ سرمایهگذاری در ابزارهای پولی و مالی 88.16 درصد و وام کارکنان ۲۶،۴۱درصد افزایش یافته است. رشد سرمایهگذاری در سهام سایر شرکتها در دوره مورد مطالعه این طرح 25.09درصد و رشد میزان سرمایهگذاری در وام پرداختی به بیمهگذاران بیمههای زندگی از محلی ذخایر ریاضی در 3سال اخیر ۵۱،۳۷درصد بوده که نشاندهنده توجه شرکتهای بیمه به سرمایهگذاری در این دارایی بوده است.
تاثیر محدودیتهای آیین نامه ۶۰ بر پرتفوی
میزان استفاده از منابع ابتدای دوره در خرید هر یک از اقلام پرتفوی سرمایهگذاری صنعت بیمه طی سالهای ۹۵-۱۳۸۷ جهت مقایسه با محدودیتهای کمی آییننامه ۶۰ نشان میدهد که شرکتهای بیمه فعال در صنعت بیمه در سالهای مورد مطالعه در هر دارایی چند درصد سرمایهگذاری انجام دادهاند.
آنچه مشخص است بخش عمدهیی بالغ بر ۷۵ درصد سبد سرمایهگذاری شرکتهای بیمه، به سه دارایی سپردههای بانکی و اوراق مشارکت، داراییهای ثابت و سهام شرکتهای بورسی اختصاص یافته است.
البته محدودیت اعمال شده در آییننامه مبنی بر حداقل سرمایهگذاری تا ۳۰درصد کل منابع قابل سرمایهگذاری در سپردههای بانکی و اوراق مشارکت و همینطور حداکثر تا ۴۰درصد در سهام شرکتهای بورسی هیچ کدام محدودکننده نبوده است. در مقابل طبق دادههای موجود از سال ۹۱تا ۹۵ شرکتهای بیمه گرایش به سرمایهگذاری در داراییهای ثابت مشهود و نامشهود داشتهاند که در این سالها از سقف ۳۰درصد نیز تخطی کردهاند. بازده پرتفوی سرمایهگذاری شرکتهای بیمه از ۶٫۹ درصد در سال ۱۳۸۷ به ۱۹درصد در سال ۱۳۹۲ رسیده است. طی سالهای ۱۳۸۷تا ۱۳۹۲ بیشترین نرخ رشد بازده مربوط به سرمایهگذاری در سهام شرکتها بوده است. با مقایسه بازده سرمایهگذاری در سپردههای بانکی که یک دارایی بدون ریسک است و بازده سرمایهگذاری در سهام شرکتها متوجه میشویم که سرمایهگذاری در سهام شرکتها با وجود اینکه دارایی ریسکدار محسوب میشود و باید براساس اصول اولیه سرمایهگذاری، بازده آن بالاتر از دارایی بدون ریسک باشد ولی در سالهای ۸۷، ۸۸، ۹۰و ۹۱ از دوره زمانی مورد مطالعه، این موضوع بالعکس بوده و بازده سپردههای بانکی بالاتر از بازده سرمایهگذاری در سهام شرکتها بوده است. در همه سالها به غیر از سال ۱۳۹۰ بازده حاصل از پرتفوی سرمایهگذاری شده در بازار سرمایه کمتر از بازده بازار سرمایه بوده در نتیجه میتوان ادعا کرد که عملکرد شرکتهای بیمه در مدیریت پرتفوی سرمایهگذاری شده در بورس اوراق بهادار در این سالها ضعیف بوده است.
بازده بورس در سال ۱۳۸۹ نسبت به سال ماقبل خود افزایش یافته و از ۵۸٫۴ درصد در سال ۱۳۸۸ به سطح 88.3درصد در سال ۱۳۸۹ رسیده است اما بازده سرمایهگذاری در شرکتهای بورسی موسسات بیمه در سال ۱۳۸۹ نسبت به سال ۱۳۸۸ به جای افزایش از سطح 19.4درصد به سطح 18.8درصد کاهش یافته است. بنابراین براساس این مشاهدات نیز میتوان نتیجه گرفت که موسسات بیمه حتی در مدیریت کل پرتفوی سرمایهگذاری هم در سال ۱۳۸۹ عملکرد مناسبی از منظر کسب بازده نداشتهاند.
نظارت بر سرمایهگذاری منابع در اختیار شرکتهای بیمه یکی از دغدغههای اساسی نهاد ناظر بیمه است که به دلیل تاثیر آن بر توانگری مالی و توان ایفای تعهدات، رعایت حقوق بیمهگذاران، پوشش هزینههای عملیاتی شرکت بیمه و سودآوری شرکت بیمه اهمیت زیادی دارد. این پژوهش برای دستیابی به اصول علمی و حرفهیی نظارت بر سرمایهگذاری شرکتهای بیمه با استفاده از دیدگاههای مراجع بینالمللی مانند IAIS، مطالعه تجربه نظارت و مقرراتگذاری کشورهای دیگر در حوزه بیمه همچنین بررسی اجمالی موضوع در حوزه بانکداری، بازار سرمایه و صندوقهای بازنشستگی تلاشی جدی انجام شده است. با توجه به اهمیت این موضوع در صنعت بیمه و انتظار روزافزون جامعه از تقویت حضور صنعت بیمه در اقتصاد کشور به خصوص تامین مالی پروژههای ملی به نظر میرسد، طرح حاضر میتواند نیازهای تصمیمسازی بهینه در این زمینه را تا حد زیادی برطرف کند.
مقایسه نتایج بررسیهای این پژوهش با عملکرد سرمایهگذاری شرکتهای بیمه و وضعیت موجود مقررات و کلیت نظارت بر سرمایهگذاری شرکتهای بیمه نشانگر آن است که میتوان اقداماتی اساسی برای ارتقای سرمایهگذاری شرکتهای بیمه انجام داد.
هماکنون خلأهای بسیاری در آییننامه شماره 60 بیمه وجود دارد که قاعده محور بودن و اتکای کامل بر محدودیتهای کمی و مغفول ماندن برخی از اهداف نظارت بر سرمایهگذاری، کلی بودن حد نصابهای تعیین شده و محدودکننده نبودن آن به دلیل خلأهای زیاد، رویکرد سلبی آییننامه و صرفا امکان سرمایهگذاری در گزینههای ذکر شده در آن و منتفی کردن امکان استفاده شرکتهای بیمه از ابزارهای مالی برای اهدافی مانند مدیریت ریسک یا هجینگ، فقدان الزامات لازم برای وجود سازوکارهای تصمیمسازی موثر و توانمند در سرمایهگذاری بهینه، عدم الزام به تفکیک پرتفوی سرمایهگذاری از ذخایر بیمه عمر از منابع بیمههای غیرعمر را میتوان نام برد.
پرتفوی سرمایهگذاری موسسات بیمه باید دارای 3 ویژگی امنیت، نقدشوندگی و متنوع بودن باشد و شرکتهای بیمه باید در تصمیمات سرمایهگذاری خود آنها را مورد توجه قرار دهند. ویژگی امنیت پرتفوی با محدود کردن سطح پذیرش ریسک توسط شرکت بیمه در فعالیت سرمایهگذاری و متنوعسازی پرتفوی آن تامین میشود. ویژگی نقدشوندگی نیز از طریق سرمایهگذاری در داراییهای با قدرت نقدشوندگی بالا و متناسب با نیاز نقدینگی شرکت تامین میشود که برای تطابق جریان وجوه ناشی از داراییها با نیاز به نقدینگی جهت انجام تعهدات بنگاه بیمهگر ضرورت دارد.