بازیهای مشکوک مذاکرات صلح
گروه جهان| در روزهای گذشته، ویدیویی در شبکههای اجتماعی دست به دست شده که در آن دو نفر از شخصیتهای سیاسی افغانستان از جمله عباس بصیر مشاور ریاستجمهوری و از اعضای حزب وحدت اسلامی و همایون جریر از نزدیکان گلبدین حکمتیار به همراه جمعی دیگر که ظاهراً اعضای گروه طالبان هستند پشت یک میز نشسته و سرگرم گفتوگو هستند. همزمان برخی رسانهها گزارش دادهاند که مذاکرات صلح میان حکومت افغانستان و اعضای طالبان در ترکیه برگزار شده است. اما کمی بعد دولت افغانستان و طالبان اعلام کردند که نمایندهیی در مذاکرات استانبول نداشتهاند و از محتوای این نشست اطلاعی ندارند. روزنامه ماندگار افغانستان نوشته، این نکته که مسوولیت نشست را هیچ یک از طرفهای اصلی برای تحقق صلح بر عهده نگرفته است، در محافل سیاسی و اجتماعی افغانستان به شکلی گسترده بازخورد داشته است و پرسشهای متعددی را ایجاد کرده است. از جمله اینکه به چهدلیل و با اجازه چه کسی دو مشاور رییسجمهور در این نشست حضور داشتهاند و اکنون چه برخوردی با آنان خواهد شد؟ پیشتر هم گزارشهایی منتشر شده بود مبنی بر اینکه گلبدین حکمتیار رهبر حزب اسلامی تلاش دارد تا مذاکرات صلح را برگزار کرده و طالبان را پای میز مذاکرات بکشاند. حکمتیار از هنگام پیوستنش به روند صلح با انتقادهای زیادی روبرو بوده است. پس از حضور او (به عنوان یکی از جنگسالارانی که اسلحه خود را زمین گذاشته) در کابل، نه تنها در میدان جنگ تغییری به وجود نیامد، بلکه خشونتها به طرز قابل توجهی افزایش یافت. بسیاری از حکمتیار خرده میگیرند که به بهبود شرایط فعلی افغانستان هیچ کمکی نکرده است. حالا به نظر میرسد که حکمتیار با هدف کاستن از دامنه این انتقادها ابتکار عمل را به دست گرفته و شماری را زیر نام گفتوگوهای صلح در ترکیه گردهم آورده است.
از سوی دیگر، در 15 سال گذشته بارها چنین نشستهایی برگزار شده است، نشستهایی که هیچگونه تاثیر ملموسی بر روند صلح و آشتی با مخالفان مسلح نداشته است. این نشان میدهد که متاسفانه روند صلح به یک پروژه اقتصادی و منبع درآمد تبدیل شده است. آدمهای زیادی تحت عنوان صلح و به بهانه کشاندن پای طالبان به میز مذاکرات، میلیونها دلار به دست آورند. حتی کسانی آمدند و با رییسجمهور سابق مذاکره کردند که بعدها روشن شد، تجارتی بیش نبوده است. آدمهایی که در نشست گذشته ترکیه نیز حضور داشتهاند، شخصیتهایی بیریشه و فاقد اعتبار در میان طالبان عنوان شدهاند. این خود میرساند که بحث صلح در افغانستان و بحث مذاکرات به بازیهای بسیار مشکوکی تبدیل شده است.
از جانب دیگر مردم افغانستان به خوبی پی بردهاند که نشستهایی از این قبیل، جز هدر دادن وقت و هدردادن فرصتها نتیجه دیگری در پی ندارد. حتی نشستهای چهارجانبه میان کابل، اسلامآباد، پکن و واشنگتن نیز موفق نشدند که طالبان را به پای میز مذاکرات بکشانند چرا که اسلامآباد حاضر نیست به هیچ قیمتی ابزار خویش را در افغانستان از دست بدهد. بسیاری بر این باورند که طالبان و دیگر عناصر تندرو و خشونتورز بهطور مستقیم از طرف برخی کشورها بهویژه پاکستان هدایت و کنترل میشوند. بنابراین، تا زمانی که این کشورها روی این گروه هراسافگن فشار وارد نکنند و آنها را به نشستن پشت میز مذاکره وادار نکنند، طالبان حاضر به مذاکره و گفتوگو نخواهند شد. از طرفی ماهیت گروه طالبان با جنگ و خشونت گره خورده است. هرگونه آشتی، مذاکره و تفاهم، نقطه پایانی بر فعالیت و حضور این گروه محسوب خواهد شد؛ چیزیکه نه طالبان و نه حامیان منطقهیی آنها و نه حتی تاجران جنگ میخواهند. حتی فعالیت شورای عالی صلح نیز در روند صلح اثر نخواهد گذاشت، چنانچه در یک دهه گذشته نزدیک به ۹۰۰میلیون دلار در شورای صلح مصرف شده است، اما کمترین دستاوردی به دست نیامده است. بنابراین میتوانیم چنین نتیجه بگیریم که جنگ و صلح افغانستان برای برخی حلقهها و افراد ابزار پولآور و در عین حال بحث صلح افغانستان به بازیهای اطلاعاتی و کاملا مشکوک تبدیل شده است.