چرا «اشتغال» همگام با «اقتصاد» رشد نکرد
در حالی که ارتباط اشتغال با شاخصهای کلان اقتصادی از جمله نرخ رشد اجتنابناپذیر است اما با وجود تحقق رشد «مثبت» اقتصادی طی سالهای اخیر، شاخصهای بازار کار مثبت نشد.
اشتغال به عنوان یکی از مهمترین مطالبات اقتصادی و اجتماعی جامعه رابطه بسیار نزدیکی با متغیرهای اقتصادی از جمله رشد سرمایهگذاری، نرخ رشد بهرهوری و رشد اقتصادی دارد؛ در این بین بسیاری از کارشناسان معتقدند بین نرخ رشد اقتصادی و نرخ بیکاری به عنوان دو شاخص مهم اقتصادی رابطه مستقیم و معناداری وجود دارد به این معنی که رشد اقتصادی منجر به افزایش اشتغال میشود.
اما نگاهی به عملکرد اقتصادی دولتها و بررسی ۵ برنامه توسعهیی بعد از انقلاب نشان میدهد، سیاستگذاریهای انجام شده و اعداد هدفگذاری شده در برنامههای توسعهیی در زمینه بهبود وضعیت اشتغال، نقش موثری در بهبود اشتغالزایی نداشته است.
از سوی دیگر، «اهداف» پیشبینیشده در برنامههای توسعهیی در مقایسه با «تحقق» اهداف، این نکته را روایت میکند که هر چند این سیاستها روی کاغذ حاوی چشمانداز مثبت اشتغال و اقتصاد هستند اما در حوزه اشتغال عملگرا نبودهاند.
براساس گزارشات رسمی منتشر شده، توان اشتغالزایی به ازای هر ۱۰۰میلیارد تومان سرمایهگذاری از ۱۰۹هزار نفر در سال ۱۳۶۸ به ۵۱هزار نفر در سال پایانی برنامه پنجم توسعه (۱۳۹۴) کاهش یافته است. هر چند طی سالهای متمادی تا سال ۹۲ اقتصاد ایران، با رشد «منفی» مواجه بود بهطوری که در سال ۹۱ رشد منفی 5.8درصدی را تجربه کرد، اما از سال ۹۲ به استناد آمارهای رسمی به تدریج رشد اقتصادی ایران «مثبت» شد تا اینکه براساس آمار اخیر بانک مرکزی این رشد در ۶ ماهه نخست امسال به مثبت 4.5درصد رسید.
با وجود افزایش تدریجی رشد اقتصادی طی ۴ سال گذشته اما بررسی شاخصهای نیروی کار نشان میدهد رشد اشتغال در این سالها بعضا منفی و نرخ بیکاری نیز تقریبا بدون تغییر و از یک روند ثابت همراه با نوسان یک درصدی برخوردار بوده است.