جهان بدون امریکا پیش میرود
گروه جهان
مذاکرات برای بازنگری در پیمان توافق تجارت آزاد امریکای شمالی که از سال گذشته و به درخواست دونالد ترامپ رییسجمهوری امریکا آغاز شده است، این هفته بار دیگر دچار بنبست شد و بدینترتیب زمینه برای یک دور فشرده گفتوگوها در ماه آینده در مکزیک فراهم آمد.
دولت ترامپ همچنان سعی دارد، کانادا و مکزیک را به پذیرش توافق تجاری بازنگری شده ترغیب کند، اما هر دو کشور بیشتر از اینکه درگیر بررسی خواستههای رییسجمهوری امریکا باشند، مشغول مذاکره بر سر توافقهای جدید تجاری هستند. این مساله به وضوح نشان میدهد که اقتصاد جهانی از زمان امضای نفتا در حدود 25سال پیش تغییر کرده و با وجود شکگراییهای تجاری مرتبط با سیاست «اول امریکا»ی ترامپ، به سمت توافقنامههای تجارت آزاد چند جانبه پیش رفته است.
به گزارش «فارینپالیسی»، کانادا و مکزیک هفته گذشته یک همکاری جدید ترنس پاسیفیک را با 11 کشور دیگر حاشیه اقیانوس آرام به امضا رساندند؛ بسته تجاری بزرگی که امریکا را شامل نمیشود چرا که ترامپ سال گذشته کشورش را از مذاکرات در این زمینه خارج کرده است. توافق تجاری کانادا با اتحادیه اروپا نیز پاییز گذشته به اجرا درآمد؛ دستاوردی که امریکا هنوز نتوانسته است کسب کند.
انتظار میرود مکزیک نیز در بهار آینده توافق تجاری مختص به خود را با اتحادیه اروپا داشته باشد. هر دو کشور همچنین در مذاکرات برای تشکیل یک بلوک تجاری دیگر موسوم به اتحاد پاسیفیک مشارکت میکنند که دیگر اعضای آن کلمبیا، پرو، شیلی، سنگاپور، استرالیا و نیوزیلند هستند. اریک فرانسورث یکی از مذاکرهکنندگان بر سر توافق اصلی نفتا در این باره گفت: «نمیتوانیم فکر کنیم تنها به این دلیل که در امریکا هستیم، آنها با هر پیشنهادی که مطرح کنیم موافقت میکنند. بازار تجارت جهانی متنوعتر شده و دولت باید به شرایطی مقتضی این مساله بیاندیشد.»
از آغاز مذاکرات نفتا در سال گذشته، امریکا بر شرایطی اصرار ورزیده که از نظر کانادا و مکزیک غیرقابل قبول بوده است و از نمونه آنها میتوان به افزایش سهم امریکا از معاملات قطعات خودرو اشاره کرد. مذاکرهکننده تجاری پیشین مکزیک بر این باور است که رویکرد امریکا نشاندهنده درک اشتباه دولت این کشور از تحولات اقتصاد از دهه 1990 تاکنون و بهویژه مساله اهمیت امریکا برای همسایگانش است. آنتونیو اورتیز-منا ادامه داد: «دولت ترامپ فکر میکند، اهرمهای فشار زیادی دارد در صورتی که اینطور نیست. مکزیک گزینههای دیگری دارد که اگرچه ممکن است ایدهآل نباشند، اما گزینههایی هستند که 25 سال پیش وجود نداشتند.»
همین افزایش گزینههای جایگزین در تجارت یکی از دلایلی هستند که مکزیک و کانادا تاکنون در برابر سرسختانهترین خواستههای امریکا در دورهای پیشین گفتوگو بر سر بازنگری در نفتا مقاومت کردهاند. پس از آخرین دور مذاکرات رابرت لایتزر نماینده تجاری امریکا بلافاصله خبرهای خوشبینانه درباره نزدیک شدن سه طرف به حل اختلافنظرها را رد کرد.
او از بررسی پیشنهاد متقابل کانادا در بازنگری بخش مربوط به قطعات خودرو در نفتا بهطوری که این توافقنامه حق مالکیت معنوی و نرمافزار بیشتری را شامل شود، سر باز زد؛ اوتاوا بر این باور بود که این پیشنهاد به نفع امریکا خواهد بود و دولت ترامپ را به عقبنشینی نسبی از خواستههایش در زمینه قطعات خودرو ترغیب میکند. اما لایتزر گفت که پیشنهاد کانادا به کاهش سهم امریکا در تجارت قطعات خودرو میانجامد و دقیقا عکس کاری است که واشنگتن میخواهد انجام دهد. این مساله ناظران را که فکر میکردند تمرکز بر فناوری در پیشنهاد کانادا میتواند به حل یکی از مناقشهبرانگیزترین موضوعات در گفتوگوها بیانجامد، به کلی ناامید کرد.
چاد بون کارشناس تجاری در موسسه علوم اقتصادی بینالمللی «پترسون» گفت: «کانادا به وضوح یک بازنگری خلاقانه را ارائه کرده است در این زمینه که با توجه به 25 سال پیشروی فناوری از زمان مذاکره بر سر نفتای اصلی، کدام بخشهای خودرو ارزش حقیقی آن را تعیین میکنند.لایتزر این پیشنهاد را غیر قابل بررسی دانست.» (در حقیقت در بازارهای امروزی نرمافزارهای پیشرفته در خودروها هستند که آنها را متمایز میکنند و کانادا با ارائه پیشنهادی در این زمینه سعی داشته امریکا را به سازش ترغیب کند، اما ترامپ بدون توجه به تغییر شرایط در بازارها و تجارت همچنان در تجارت قطعات افزایش سهم میخواهد.)
در حالی که ترامپ خودش اغلب و اشتباها تجارت امریکا و مکزیک را هدف انتقادهای خود قرار میدهد، لایتزر این مرتبه کانادا را هدف اعتراضهای خود قرار داده است. تراز تجاری امریکا با کانادا صفر است که همین مساله در معیار سنجش دولت ترامپ قابل توجه است و شاید نه برای کارشناسان تجارت.
ترامپ پیشتر از کسری تجاری امریکا در تجارت کالا با کانادا اظهار تاسف کرده و گفته بود: «برایم جالب است که حالا همه به تجارت پر سود دوجانبه متعهد شدهاند.» فریلند در واکنش به این اظهارات از خلیج فلسفی سخن گفت که سبب فاصله گرفتن رویکرد دولت ترامپ به تجارت از دیگر شرکای نزدیک امریکا شده است: «کاناداییها به تجارت به مثابه بازی مجموع صفر نمینگرند که لازم باشد در آن یک طرف ضرر کند تا طرف دیگر بتواند منفعتی داشته باشد.» و در حالی که استفاده از تراز تجاری بهعنوان ابزاری برای سنجش رابطه تجاری را رد میکرد، افزود در حقیقت تراز تجاری کلی امریکا در زمینه کالا و خدمات با کانادا مثبت است. فریلند همچنین در زمینه مناقشههای بر سر قطعات خودرو هشدار داد پیشنهاد امریکا بیشتر قطعات تولیدی این کشور را در خطر بیمصرفشدن در زنجیره تامین فرامرزی قرار میدهد چرا که در چند دهه گذشته این کالاها بهشدت در بازار پر شدهاند.
در حالی که مناقشات عملا شدت گرفته و حل نشدهاند، تنها یک جلسه دیگر از مذاکرات بر سر بازنگری نفتا در مکزیکوسیتی و در ماه آینده باقی مانده تا شاید طرفین بتوانند همه اختلاف نظرهای خود را در آن حل کنند. لایتزر در عین اینکه دستیابی به برخی پیشرفتها را در زمینههای نه چندان مناقشهبرانگیز تصدیق میکرد، خشم خود را از پیشروی اندک و نامناسب گفتوگوها تا این لحظه اعلام کرد و گفت انتظار دارد روند مذاکرات در مکزیک تسریع و گشایشی عمده حاصل شود.
مشکل اینجاست که حتی اگر مذاکرهکنندگان بتوانند به راهحلهایی قابل قبول برای مشکلات فنی دست یابند، بازهم مذاکرات نفتا از سیاست جداییناپذیر خواهد بود. مکزیک در ماه جولای انتخابات ریاستجمهوریخواهد داشت که این مساله دو مشکل ایجاد میکند: زمان مذاکرهکنندگان برای دستیابی به توافق اندک و دست آنها در امتیازدهی به واشنگتن یا پذیرش پیشنهادات، بسته است. انتخابات میان دوره کنگره امریکا در پاییز نیز مشکل دیگری برای نفتا خواهد بود. ترامپ برای بازنگری یا پاره کردن توافقنامه تجارت آزاد امریکای شمالی تلاش میکند و نفتا به نقل سخنرانیهایش تبدیل شده است. اما آنهایی که از نفتا سود میبرند نیز بطور مکرر به ترامپ شکایت میکنند که از جمله آنها میتوان به شرکتهای مهم از نظر سیاسی همچون «فارم» و «راست بلتز» اشاره کرد.
این بدینمعناست که دولت با انتخاب میان عقبنشینی در مواجهه با یک کمپین جمع امضا یا تهدید به ایجاد خسارتی هنگفت به اقتصاد امریکا آن هم در سال انتخاباتی مهم، مواجه است. چارلز رو معاون مذاکرهکننده امریکا در توافق اولیه نفتا در اینباره گفت: «مشکل ترامپ این است که یک پیام ثابت از سوی صنعت و کشاورزی دریافت میکند: اگر نفتا را پاره کند، هیچ اتفاق مثبتی روی نخواهد داد. هیچ فرصت شغلی از دست رفتهیی نیست که به امریکاییها بازگردد؛ در مقابل شمار زیادی از این اتفاق خسارت خواهند دید. آنگاه مسوولیت همه عواقب این اتفاق برعهده ترامپ خواهد بود؛ درست همانطور که در خصوص خدمات بهداشت و درمان روی داد.»