جایگاه کریدورهای تجاری در«آسیای میانه»
تعادل|
کمیسیون حملونقل، لجستیک و گمرک اتاق ایران در جدیدترین گزارش خود به تحلیل جایگاه «بندر چابهار و گوادر» در عرصه تجارت خارجی پرداخته است. مطالعات صورت گرفته نشان میدهد در آینده کشورهای آسیای میانه و اروپای شرقی، تمامی مناسبات تجاری خود را از طریق کریدور شمال- جنوب انجام خواهند داد. به عبارتی دیگر کشورهای واقع شده در طول مسیر کریدور، یکی از دو بندر چابهار یا گوادر را برای اتصال به اقیانوس هند انتخاب خواهند کرد. دو بندر گوادر در پاکستان و چابهار در ایران با داشتن موقعیت استراتژیک و مهم، قابلیت تبدیل شدن به دروازه شاهراه اقتصادی آسیای میانه(کریدور تجاری شمال- جنوب) را دارند. هر چند که هنوز بر سر راه این دو بنادر برخی مشکلات و چالشها وجود دارد اما فعالان اقتصادی بر این باورند که با واگذاری طرحهای نیمه تمام به بخش خصوصی میتوان چشمانداز مطلوبی را برای حوزه حمل و نقل و توسعه آن متصور بود.
جایگاه دروازه ملل در تجارت منطقه
فعالیتهای تجاری جهان سریعا درحال افزایش است. سیاستهای دریایی، پیچیده و چند وجهی شدند. در میان راههای تجاری، مسیرهای دریا منبع اصلی فعالیتهای اقتصادی جهاناند. دو بندر گوادار و چابهار نه تنها در پاکستان و ایران بلکه در چشمانداز اقتصادی و جغرافیایی جهان برای چین، هند و جمهوریهای آسیای مرکزی بسیار اهمیت دارند. هر دو به لحاظ اقتصادی و استراتژیک، ورودی بدون مانع به اقیانوس هند دارند. براساس گزارش موسسه بروکینگز، روزانه حدود 36میلیون بشکه نفت(معادل 40درصد عرضه نفت جهان و 64 درصد تجارت نفت جهان) از طریق اقیانوس هند با در نظر گرفتن تنگه هرمز(30درصد)، تنگه مالاکا (27درصد) و تنگه بابالمندب(7درصد) ترانزیت میشود. این پژوهش با روش توصیفی- تحلیلی به بررسی جغرافیایی منطقه و ویژگیهای ژئوپلیتیکی موثر در طرح جاده ابریشم جدید و تاثیر آن بر دو بندر گوادر و چابهار و تجزیه و تحلیل آن میپردازد. روش جمعآوری دادهها، مطالعات کتابخانهیی و اینترنتی و استفاده از نظرات کارشناسان و منابع موجود در اینترنت است. در این پژوهش، ابتدا چگونگی شکلگیری جاده ابریشم جدید و پروژههای آن ازجمله کریدور اقتصادی چین- پاکستان و تاثیر آن بر دو بندر چابهار و گوادر شرح داده میشود. سپس به نقش ورود چین و هند به دو بندر سواحل مکران(گوادر و چابهار) و اثرات آنها بر توسعه دو کشور پرداخته خواهد شد. در آخر یک مقایسه از دو بندر و جمعبندی نظرات کارشناسان و صاحبنظران این حوزه در مورد توسعه این دو بندر ارائه خواهد شد.
براساس این تحلیل، گسترش تجارت در کریدورهای ترانزیتی درحال ظهور تاثیر متفاوتی بر کشورها خواهد گذاشت. این خطوط جدید چین، اروپا، هند و روسیه را قادر خواهد ساخت که کالاهای با ارزش بالا را به صورت کارآمدتری از انتقال آن با کشتی با خطوط ریلی مبادله کنند. منطقه اورال در روسیه و غرب سیبری به کریدورهای تجاری کارآمد در هند، جنوب شرق آسیا و خاورمیانه دسترسی خواهند یافت. ترکیه و جمهوری آذربایجان به کشورهای ترانزیتی مهم تبدیل خواهند شد که از طریق ایران و آسیای مرکزی، شرق را به غرب متصل میکنند.
کریدور اقتصادی «چین- پاکستان»
در 20 آوریل 2015 نخستوزیر چین هنگام ورود به اسلامآباد با استقبالی گرم و دوستانه مواجه شد. این سفر نخستین دیدار یک رهبر چینی از پاکستان در 9سال گذشته بود. سفری که به سرمایهگذاری چین در کریدور اقتصادی چین- پاکستان(پروژهیی 46میلیارد دلاری به طول 3هزارکیلومتر و مشتمل بر شبکهیی از جادهها و خطوط آهن) منجر شد. همچنین در تلاش برای خارج کردن پاکستان از فقر انرژی این پروژه زیرساختی خطوط لوله نفت و گاز و نیز منابع دیگر نیرو را در بر خواهد گرفت که میتواند هر چه بیشتر اقتصاد این کشور را تقویت کند. این کریدور اقتصادی شهر کاشغر در منطقه سینکیانگ در غرب چین را به بندرگوادر در جنوب پاکستان متصل خواهد کرد و در این مسیر از ایالت محروم بلوچستان و لاهور عبور خواهد کرد. سرمایهگذاران معتقدند، ارتباطات جادهیی باعث توسعه اقتصادی نواحی مختلف پاکستان خواهد شد و همزمان یک گذرگاه حیاتی برای صادرات چین به خاورمیانه و اروپا فراهم خواهد شد. کریدور اقتصادی چین- پاکستان یک برنامه 15ساله است؛ هدف اصلی پروژه کریدور اقتصادی چین- پاکستان توسعه استانهای غربی کشور چین است. بندر «گوادر» به عنوان محور اصلی این کریدور عمل میکند و قرار است تا پایان طرح به ظرفیت سالانه 400میلیون تن کالا در سال دست یابد. با توجه به سابقه بیثباتی و حملات تروریستی در پاکستان، امنیت این کریدور به یکی از اولویتهای اصلی گفتوگوها تبدیلشده است.
«گوادر» راه اتصال به بازارها
بندر «گوادر» در منتهیالیه جنوب غربی پاکستان و در ساحل خلیج گوادر در دریای عمان قرار گرفته است. فاصله این بندر تا کراچی مرکز ایالت سند 629 کیلومتر و با بندر چابهار 160کیلومتر(100مایل) است. این بندر تا شرق تنگه هرمز 624کیلومتر دریایی فاصله دارد. گوادر نیاز پاکستان است؛ زیرا تجارت دریایی پاکستان تا 95درصد افزایش پیدا کرده است. مردم پاکستان به گوادر به عنوان سرنوشتی برای رونق اقتصادی خود نگاه میکنند. به دلیل شرایط خاص آب و هوایی منطقه که گرم و بیابانی است و فاصله زیاد آن با مراکز سیاسی، اقتصادی و جمعیتی پاکستان همچنین محدود شدن کلیه فعالیتهای اقتصادی و تجاری پاکستان به بندر بزرگ و استراتژیک کراچی، توسعه بندر گوادر در گذشته مورد بیتوجهی مقامات پاکستانی قرار گرفته بود؛ اما از 1995 توسعه این بندر به دلیل برخورداری از سواحل عمیق مورد توجه قرار گرفت. اما به دلیل فقدان منابع مالی تا سال 1999 این مساله به تعویق افتاد. همچنین از سال 1999 مجددا توسعه این بندر و این بار در قالب ایجاد بندر آزاد به سبک مناطق آزاد چین در دستور کار قرار گرفت که با رایزنی مقامات پاکستانی، چینیها علاقهمند به همکاری و سرمایهگذاری در این بندر شدند. توافقات اولیه و کلی در این مورد در سفر سال گذشته نخستوزیر چین به پاکستان و دیدار او از منطقه انجام گرفت و نهایتا در فوریه سال 2002 توافقنامه نهایی مشارکت و سرمایهگذاری چین در توسعه و تجهیز این بندر در جریان سفر یک گروه چینی متشکل از وزیر ارتباطات و مدیرعامل بنادر و کشتیرانی چین به پاکستان به امضای طرفین رسید. مشارکت و سرمایهگذاری چینیها در دو طرح تعریف شده است. طرح اول، ایجاد منطقه آزاد تجاری و صنعتی «گوادر» و طرح دوم، ایجاد بزرگراه ساحلی مکران است.
اما در راه تبدیل بندر گوادر به دروازه ترانزیت محور شرق مشکلات فراوانی وجود دارد که تمامی آنها به مسائل داخلی کشور پاکستان و جنوب کشور افغانستان(محل عبور کریدور شمال- جنوب از بندر گوادر به آسیای میانه و اروپای شرقی) برمیگردد. کشور پاکستان دارای مشکلاتی چون عدم وجود زیرساختهای حملونقلی، ظرفیت صنعتی و تجاری، مشکل در ساختار اجتماعی خود و ناامنی در جنوب افغانستان است؛ اما مهمترین مشکل موجود برای هر دو کشور چین و پاکستان، بودن بندر «گوادر» در استان بلوچستان پاکستان است؛ چراکه این منطقه به دلیل درگیریهای قومی و طایفهیی، عقاید جداییطلبانه مردم بلوچستان، این تفکر که از پیشرفت بندر گوادر چیزی عایدشان نخواهد شد و وجود گروهکهای تروریستی چون القاعده و طالبان، همیشه صحنه درگیری مردم این منطقه با دولت مرکزی بوده است. «کمبودهای اساسی شبکه راهها و خطوط ریلی و سراسری پاکستان»، «معضل فقدان امنیت مناسب جهت انجام یک فعالیت ایمن اقتصادی و تجاری»، «معضل قدیمی کمبود منابع انرژی و بالا بودن قیمت سوختهای فسیلی»، «وجود اختلافات قومی، فرقهیی و مذهبی در بلوچستان پاکستان» و «ناسازگاری و عدم همکاری مردم این منطقه با دولت مرکزی»، «نبود زیرساختهای عمران شهری و صنایع کوچک و بزرگ که تامین هرکدام از آنها مستلزم صرف هزینههای گزاف است» از مهمترین مشکلات پیش روی توسعه «گوادر» است که میتوان برشمرد.
توسعه شرق ایران با «چابهار»
بندر چابهار به جهت برخورداری از موقعیت ممتاز در شرق تنگه هرمز و دریای عمان در مسیر خطوط اصلی کشتیرانی به آفریقا، آسیا و اروپا قرارگرفته و به عنوان کوتاهترین راه ارتباطی و ترانزیتی کشورهای آسیای میانه و افغانستان به بازارهای خلیجفارس، شرق آفریقا و دیگر نقاط جهان مطرح میشود. بندر چابهار دارای موقعیتی استراتژیک است که به عنوان مهمترین بندر در جنوب شرق ایران و تنها بندر اقیانوسی کشور مطرح است. این بندر تنها کلید توسعه شرق ایران است. با توجه به قرارگرفته بندر چابهار در مسیر ترانزیت شرق و کریدور شمال- جنوب همچنین تمایل کشور هند به سرمایهگذاری در این بندر موقعیت مناسبی جهت تبدیل به یک مرکز تجاری درحال ظهور پیداکرده است. به طور کلی کشور هند که درحال تبدیل به یکی از قطبهای اقتصادی آسیاست، قصد در دست گرفتن بازارهای آسیای میانه و از طرفی کوتاهتر شدن راه واردات انرژی به کشور خود را دارد. ازآنجاییکه اختلافات دو کشور هند و پاکستان مدتهاست ادامه دارد، این کشور قصد دور زدن پاکستان و عدم احساس نیاز به این کشور برای رسیدن به کشورهای آسیای میانه را دارد هر چند که هزینههای اضافی نیز در برداشته باشد. کشور هند که از طرفی به منابع اولیه و انرژیهای کشور روسیه نیاز دارد، روابط مناسبی را با این کشور برقرار کرده است.
چالشهای پیش رو
دو بندر گوادر در پاکستان و چابهار در ایران با داشتن موقعیت استراتژیک و مهم، قابلیت تبدیلشدن به دروازه شاهراه اقتصادی آسیای میانه(کریدور تجاری شمال- جنوب) را دارند. بندر کراچی و بندرعباس به عنوان رقبای این دو بندر مطرح هستند که بندر کراچی با تراکم نیروهای نظامی و بندرعباس به دلیل بسته شدن احتمالی تنگه هرمز توسط ایران همیشه در معرض خطر هستند. کشورهای چین و هند در رقابتی شدید قصد در دست گرفتن بازارهای افغانستان، آسیای مرکزی و روسیه و ایجاد روابط نزدیکتر با این کشورها را دارند. حملونقل از طریق بندر چابهار، کوتاه کردن هزاران کیلومتر از مسیرهای تجاری است. با ایجاد زیرساختها، آمادهسازی و فراهم کردن شرایط رقابتی، چابهار میتواند شاهراه اقتصادی آسیای میانه باشد.
با این حال، چابهار و هند نیز با چالشهایی مواجه هستند. در مورد وضعیت شرکای استراتژیک و اقتصادی ایران اختلاف نظر وجود دارد. وزارت اقتصاد هند بااحتیاط بسیار زیاد پیش میرود زیرا در مورد بازگشت سرمایه شک دارد. ناکارآمدی سازمانی هند منجر شده تا از تمام ظرفیتهای چابهار استفاده نشود و از حصول مزایای اقتصادی متمرکز آن ناتوان بماند. رویای هند برای دسترسی به افغانستان ممکن است نیمهتمام بماند زیرا افغانستان یک اقتصاد بسیار ناپایدار دارد و نقش آن در چابهار ممکن است به تعویق بیفتد. هند، قصد ایجاد یک میدان نفتی در ایران دارد، اما ایران از دادن امتیازات بازاریابی گاز خود به هند خودداری میکند؛ بنابراین، هند باید آماده باشد تا با چنین ناامیدیهایی در آینده روبهرو شود. مهمترین مشکلات پیش روی بندر چابهار را میشود در عوامل زیر جستوجو کرد: نبود زیرساخت ریلی در بندر چابهار، نبود زیرساخت حملونقل هوایی (فرودگاه) در چابهار، دور بودن از مراکز صنعتی، تجاری و جمعیتی، وجود موجهای بلند دریایی در 4 فصل سال، بالا بودن هزینههای حمل دریایی کانتینر به بندر چابهار، سهم ناچیز بندر چابهار در واردات کالاهای اساسی، سهم ناچیز بندر چابهار در صادرات کالای فله معدنی، عدم جذب کالاهای ترانزیتی، عدم استفاده از ظرفیت ایجاد شده جابهجایی مسافر از ترمینال مسافری.