بهدنبال فرمول برد - برد درمیدان گازی فرزاد b
گروه انرژی نادی صبوری
چالش ایران و هند بر سر مدل مالی توسعه میدان گازی فرزاد B آن قدر مهم شده است که پیش از سفر حسن روحانی رییسجمهوری ایران به هندوستان پر واضح بود که یکی از مهمترین مباحث میان او و نارندرا مودی نخستوزیر هند، بحث بر سر این میدان گازی مشترک با عربستان خواهد بود. بیژن زنگنه وزیر نفت که طبق اخبار دیروز تهران را به مقصد دهلینو ترک کرده است، چندی پیش از اعزام یک گروه ایرانی به هند برای مذاکره درباره این میدان گازی صحبت کرده اما گفته بود که ایران از مدل مالی شرکت او ان جی سی ویدش هند برای توسعه این میدان رضایت ندارد، چرا که این شرکت مشخص نکرده است گاز این میدان قرار است چه مصرفی داشته باشد؟ اکنون و به دنبال سفر زنگنه به هند برای پیوستن به حسن روحانی، این پرسش به وجود آمده است که آیا این سفر که نخستین سفر یک رییسجمهور از ایران به هند پس از 15سال به حساب میآید، میتواند گره کور توسعه فرزاد B و متعاقب آن فرزاد A را باز کند؟ یک منبع آگاه هندی گفته است که طرفین بهدنبال یک فرمول برد - برد در این دور مذاکرات هستند. در این گزارش نگاهی به سابقه اختلاف دو کشور بر سر این میدان انداختهایم.
آخرین روز از فروردین ماه سال 1394 و در حالی که فضای مذاکرات میان ایران و غرب مثبت بوده و عملا بسیاری از کشورها متوجه نتایج آن در آینده بودند، هیاتی هندی به ایران سفر کرده و از تمایل خود برای سرمایهگذاری در صنعت پتروشیمی ایران صحبت کردند. «تعادل» به همین مناسبت در گزارشی به تاریخ 31 فروردین ماه 1394 نوشت که هند در واقع از وعدههای بزرگ برای سرمایهگذاری در صنعت پتروشیمی به دنبال تحقق خواسته اصلی خود در میدان گازی فرزاد B است.
در عمل نیز همینطور شد و هند به طرق مختلفی از جمله کشیدن پای مراودات با ایران در زمان تحریم تلاش کرد، ایران را به واگذاری میدان گازی فرزاد B به یک شرکت هندی متقاعد کند. در حالی که هر از چندگاهی رسانههای هندوستان صحبتهایی را از طرف مسوولان این کشور مبنی بر انعقاد هر چه زودتر قرارداد توسعه میدان گازی فرزاد B مطرح میکردند. حدود 6 ماه پس از سفر نخستوزیر هند به ایران، بیژن زنگنه در جمع خبرنگاران گفت: «تاکنون چندین دور مذاکره با شرکت ONGC هند برای توسعه این میدان گازی انجام شده اما پیشنهاد هندیها برای مدل اقتصادی توسعه این میدان مورد تایید نیست.»
در این زمان هنوز فضای میان دو کشور به زبان «تهدید» در مورد این میدان تبدیل نشده بود و جزئیات چندانی نیز از دلایل اختلاف مالی برای افکار عمومی مشخص نبود. در ادامه اما ماجرا سمت و سوی متفاوتی یافت.
هند زبان خود را تندتر کرد و ایران نیز کمکم با صدای بلندتری دلایل نارضایتی خود از مدل مالی پیشنهاد شده از طرف هندی را عنوان کرد. اواخر سال 1395 بیژن زنگنه وزیر نفت ایران عنوان کرد: «پیشنهادی که طرف هندیها ارائه دادهاند، در طول ٣٠ سال هیچ عایدی برای ایران ندارد و هر چه تولید شود، هندیها به عنوان دستمزد و هزینه عملیات خود برمیدارند.» پس از این موارد در نهایت هند به ابزاری که در ابتدا برای تطمیع ایران استفاده مىکرد روی آورده و آن را به ابزاری برای «تهدید» تبدیل کرد؛ «کاهش خرید نفت از ایران». در واقع در روزهای ابتدایی سال 1396 بود که هند اعلام کرد در صورت عدم واگذاری میدان گازی فرزاد B به این کشور، واردات نفت خام خود از ایران را کاهش خواهد داد. در عمل نیز این اتفاق رخ داد. در خبری که روز گذشته از تازهترین آمارهای فروش نفت جهان منتشر شد، مشخص شده است که واردات نفت هندوستان از ایران در ماه ژانویه نسبت به همین ماه در سال گذشته میلادی 10.7 درصد کاهش داشته است. اما این تهدیدهای هند که در واقع در ابتدای سال 96 آغاز شد، از سوی ایران بیجواب نماند. چندی پس از این وزیر نفت ایران در اظهاراتی که از سوی بسیاری پاسخی به تهدیدات هند در نظر گرفته شد، عنوان کرد که شرکت ملی نفت در حال گرفتن مشاور برای برگزاری مناقصهیی در قالب EPCF برای واگذاری این پروژه بوده و از این مهمتر آنکه شرکت گازپروم روسیه یادداشت تفاهمی با شرکت ملی نفت امضا کرده و قرار است که برای دو میدان گازی فرزاد A و فرزاد B پیشنهادات خود را ارائه کند.
درست پس از این اظهارنظر روزنامه تایمز آو ایندیا در واکنش به امضای تفاهمنامه اولیه ایران با شرکت گازپروم برای توسعه نوشت که برخی در هندوستان بر این باور هستند که این اقدام ایران از «بازی کردن» سخت و هجومی با هند در فرزاد B حکایت دارد.
در نهایت هندوستان نیز هر چند با تاخیری چند ماهه تصمیم بگیرد تا به ایران نشان دهد که فرزاد B تنها گزینه آنها برای منابع گازی نیست. هندیها به همین منظور اخباری را پیرامون مذاکرات با رژیم اشغالگر قدس برای توسعه میدانی گازی در مناطق اشغال شده مطرح کردند. هر چند از ابتدا مشخص بود، این منابع گازی قابل قیاس با فرزاد B به شمار نمیروند.
پینگپنگ ایران و هند در فرزاد B در اردیبهشت ماه سال جاری دوباره به زمین دیپلماتیک بازگشت. در این زمان هیاتی از هند به همراه نمایندهیی از وزارت امور خارجه این کشور عازم تهران شدند. امیرحسین زمانینیا معاون امور بینالملل وزیر نفت در آن زمان در توصیف مذاکرات عنوان کرد: «در نشست امروز میان وزیر نفت ایران با هیات هندی، ایدههای جدیدی مطرح و بر اساس آن قرار شد، مدیران شرکت او.وی.ال درباره راهحلهای ممکن با «علی کاردر» مدیرعامل شرکت ملی نفت ایران و «غلامرضا منوچهری» معاون امور توسعه و مهندسی شرکت ملی نفت ایران دیدار و گفتوگو کنند.» اما این ایدههای جدید نیز در نهایت نتوانست تاثیری ملموس و عینی بر نتیجه مذاکرات ایران و هند در این میدان بگذارد. از سوی ایران نیز تا حدودی مشخص شد که گازپروم به زودی زود نخواهد توانست با ایران بر سر فرزاد B به نتیجه برسد. محمد مشکینفام مدیرعامل شرکت نفت و گاز پارس در حاشیه امضای قرارداد با توتال در تیر ماه به «تعادل» گفت: «با خیلیها در مورد میدان فرزاد B مذاکره کردهایم اما این مذاکرات هنوز جدی نشده است. در مورد گازپروم نیز این مساله صدق میکند. این شرکت آمده و درباره توسعه این میدان گازی صحبت کرده اما هنوز جدی نشده است.»
در نهایت شهریورماه امسال بیژن زنگنه در یک برنامه تلویزیونی صراحتا اعلام کرد: «رییسجمهوری خواسته بودند مذاکره ما با شرکت اوانجیسی ویدش تا سپتامبر 2016 (مهر 95) به صورت انحصاری ادامه یابد و چنین هم شد؛ اما به نتیجه نرسیدیم. » این نخستینبار بود که یک مقام رسمی در ایران اعلام میکرد که تا مهرماه سال گذشته ایران به صورت «انحصاری» با هند در حال مذاکره برای توسعه میدان گازی فرزاد B مشترک با عربستانسعودی بوده است.
همچنین این نخستین مرتبهیی به شمار میرفت که مشخص شده بود، شخص حسن روحانی رییسجمهوری ایران در مذاکرات بر سر توسعه این میدان نقش جدی دارد.
اکنون و با گذشت چندین ماه بار دیگر این نقش با سفر حسن روحانی به هند و متعاقب آن سفر بیژن زنگنه که به نظر میرسد از پیش تعیین نشده بوده و به دلیل مذاکرات ابتدایی روحانی با مودی طرحریزی شد، پررنگ شود.
رسانههای هند در طول چند روز اخیر در گزارشهای مختلفی نوشتند که یکی از مهمترین موارد گفتوگوهای دوطرفه میان ایران و هند در جریان این سفر، توسعه میدان گازی فرزاد B خواهد بود. اما یکی از نگرانکنندهترین ابعاد اخبار منتشر شده از هند به ادعای روزنامه تایمز آو ایندیا برمیگردد که از قول یک منبع آگاه نوشته است؛ ایران و هند در طول مذاکرات رییسجمهوری و نخستوزیری دو کشور به مکانیسمی دست یافتهاند که طی آن هند بتواند به روپیه در ایران سرمایهگذاری کند. هر چند اسمی از میدان گازی فرزاد B در این میان برده نشده است اما این ظن که شاید این میدان نیز در این مکانیسم دیده شده باشد، موجب نگرانی افکار عمومی در ایران شده است. ایران پیش از این نیز بر سر نرخ تسعیر روپیه به دلار در خصوص فروش نفت اختلاف مالی قابل توجهی با هند پیدا کرده بود که در نهایت مشخص نشد کدام یک از طرفین به نفع دیگری از منافع خود چشمپوشی کرده است. افکار عمومی در ایران نگراناند که با توجه به بدحساب بودن طرف هندی این موضوع یک بار دیگر و اینبار برای فرزاد B تکرار شود.
همانطور که عنوان شد، میدان گازی فرزاد B ایران با عربستان مشترک است، همین مساله هزینه تعلل در تعیین تکلیف این میدان گازی را بالاتر میبرد. میدان گازی فرزاد B معادل 12.2تریلیون فوت مکعب، گاز قابل برداشت دارد. این در حالی است که میدان گازی حصبه، مشترک با این میدان در عربستانسعودی تنها نزدیک به 3تریلیون فوت مکعب گاز قابل برداشت در اختیار دارد. با این وجود، این عربستان است که تاکنون در برداشت از این میدان توفیق داشته است. وبسایت انرژی آفشور تودی در تاریخ 23 مارس سال 2016 میلادی نوشت که شرکت آرامکو سعودی، موفق به تولید روزانه 2.5 میلیارد مترمکعب گاز از این میدان شده است. اما شاید این پرسش به وجود بیاید که دلیل اصرار هند برای حضور در میدان گازی فرزاد B در تمام این سالها چیست؟ وبسایت «اویلاندگس فایننشال ژورنال» در مقالهیی که چندی پیش منتشر شد، نوشت که «گاز» اکنون برای هند اهمیت زیادی دارد، چرا که این اقتصاد رو به رشد بهشدت به دنبال کاستن از حجم بالای مصرف زغالسنگ خود است.
در بخشی از این مقاله آمده است: «بر اساس گزارش نقد و بررسی آماری انرژی جهان BP در سال 2016 سهم فعلی هندوستان از سبد انرژی جهانی 5.3 درصد است که با سهم 22.9درصدی چین فاصله دارد. اکنون نفت خام و زغالسنگ سهم زیادی در تامین انرژی مورد نیاز هندوستان دارند. سوختهایی که به انتشار گازهای گلخانهیی کمک میکنند. بنابراین طبیعی است که هندوستان خواستار افزایش سهم گاز طبیعی از سبد تامین انرژی خود باشد. سوختی که با حساسیتهای محیط زیستی کمتری همراه است.»