روش اشتباه بانک مرکزی در کشف قیمت و تزریق ارز
فروش ارز در بانکها باید جایگزین ارز مداخلهای صرافیها شود
گروه بانک و بیمه | محسن شمشیری|
یک کارشناس اقتصادی در پاسخ به این پرسش که آقای سیف برخورد با اخلالگران بازار ارز را عرف جهانی میداند نه امنیتی شدن بازار ارز و اقتصاد، آیا در سایر کشورها نیز شبیه بازار ارز ایران برخورد میشود، گفت: در کشورهای دیگر بستر معاملاتی و شفاف ثبت اطلاعات ارزی و روشهای مناسب کشف قیمت و تزریق ارز در مواجه شدن با نوسانات ارزی وجود دارد و همه فعالان ارزی، بانکها، صرافیها و... در آن بستر کار میکنند و اگر کسی حاضر نباشد در این بستر فعالیت کند به این معناست که به دنبال پولشویی، قاچاق و عدم ثبت معاملات خود بوده است. اما وقتی این بستر در کشور ما فراهم نیست به این معنی است که فعالان ارزی باید در بازار آزاد و صرافیها فعالیت کنند که امکان ثبت و نظارت و شفافیت معاملات در چنین بازاری وجود ندارد.
مسعود بیرمی افزود: در سامانه معاملات ارزی، عدهیی از کارت ملی و شماره حساب دیگران استفاده کردهاند و حتی کارتهای ملی از شهرها و روستاها اجاره کردهاند و همین موضوع باعث شده که اطلاعات شفاف ثبت نشود. در حالی که اگر بستر معاملات ارزی از طریق شبکه بانکی انجام شود، مردم برای خرید ارز به بانکی که در آن حساب دارند مراجعه کرده و بدون هیجان و استرس، از حساب خود ریال خارج و ارز میخرند. اما وقتی بستر خرید ارز در بانکها فراهم نیست، باعث میشود که عدهیی ساعت 5 صبح به صف طولانی مقابل صرافیها مراجعه کنند و این موضوع باعث هیجان بیشتر در بازار میشود و نگرانی و استرس ایجاد میکند و عدهیی با دیدن این تصاویر دچار هیجان شده و مراجعه مردم به صرافیها و بازار افزایش مییابد. درحالی که مراجعه به این همه شعب بانکی در سراسر کشور میتواند بدون هیجان و صف طولانی و... انجام شود.
بیرمی تاکید کرد: اگر انتظار داریم که برخورد با اخلالگران ارزی طبق عرف جهانی باشد، باید امکانات و بسترها نیز مانند کشورهای توسعه یافته در کشور ایجاد شود و نباید در شرایطی که بستر کافی نداریم و خرید و فروش، کشف قیمت و تزریق ارز در بازار آزاد و صرافیها انجام میشود، از این شرایط توسعه نیافته انتظار داشته باشیم که طبق عرف جهانی عمل کند. وقتی بسترهای لازم و نظارت قوی و مدیریت کافی نداریم، نتیجه این میشود که هزینهها را با عرف جهانی مقایسه میکنند اما امکانات و بسترهای لازم را با کشورهای توسعه نیافته در نظر میگیرند.
وی ادامه داد: پرسش اساسی این است که آیا بانک مرکزی، اتاق معاملات ارزی بین بانکی ایجاد کرده است تا به صورت فعالانه به عرضه و تقاضا و نرخگذاری اقدام کنند. آیا در فروش ارز بانک مرکزی، حراج نوع دوم و سایر روشها استفاده شده است. آیا برای تشکیل بورس ارز اقدامات جدی انجام شده است؟
راهکار کوتاهمدت از طریق فروش ارز
در بانکها
این کارشناس اقتصادی گفت: به نظر میرسد که تشکیل بورس ارز و مصوبات قانونی و مستندات تشکیل بورس ارز حداقل به دو سال زمان نیاز دارد و لذا در کوتاهمدت باید از روش مشارکت بانکها در خرید و فروش ارز استفاده شود، زیرا بانکها تمام معاملات و مستندات، شماره حساب فرد، کارت ملی و مشخصات دیگر را ثبت میکنند و شفافیت و نظارت و ثبت اطلاعات در بانکها بهتر از بازار آزاد و صرافیها انجام میشود. همچنین معاملات ارزی برای بانکها درآمد ایجاد میکند و در این شرایط که بانکها مشکل دارند، میتواند درآمد مناسبی محسوب شود.
وی افزود: این در حالی است که بانک مرکزی به جای کاهش مشکلات بانکها، عملا هزینههای آنها را افزایش داده و استفاده مناسب از بانکها نداشته است و به جای اینکه خرید و فروش ارز در بانکها انجام شود، برای کاهش فشار تقاضای نقدینگی از جیب بانکها اقدام به فروش اوراق سپرده با نرخ 20 درصد کرده و عملا بانکها به جای سود 15 درصدی سپرده یکساله باید سود 20 درصدی برای اوراق سپرده پرداخت کنند و این موضوع باعث جابهجایی بخشی از سپردهها در بانکها و افزایش هزینه بانکها خواهد شد.
وی با اشاره به انتقاد کارشناسان از عدم تمایل بانک مرکزی برای تشکیل بورس ارز گفت: برخی کارشناسان معتقدند که با روش کنونی که بانک مرکزی از اقتدار و مداخله بیشتری در بازار ارز برخوردار است، فعالان و سرمایهگذاران اقتصادی و حتی مسوولان عالیرتبه نظام به مسوولان بانک مرکزی زنگ میزنند، با آنها دیدار دارند و برای بسیاری از امور از آنها نظر میخواهند و به آنها مراجعه میکنند. در حالی که اگر بورس ارز تشکیل شود، بازیگران بازار و ناظران و فعالان بازار ارز از طریق کشف قیمت و مکانیسم عرضه و تقاضا، نیازهای مردم و مسوولان و فعالان اقتصادی را تامین میکنند و در آن صورت نیازی به دیدار و تماس با مسوولان بانک مرکزی ندارند و لذا از اقتدار افراد و مسوولان و بانک مرکزی کاسته خواهد شد. وی گفت: بورس ارز میتواند به کشف قیمت در فضایی شفاف کمک کند و خریدار و فروشنده از طریق کارگزاران خود فعالیت میکنند. اما این راهکار برای بلندمدت مناسب است و لذا در کوتاهمدت برای شفافسازی و ساماندهی بازار باید از بانکها استفاده شود. وی اظهار داشت: عملکرد بانک مرکزی در خرید و فروش ارز متقاضی در برخی شعب بانکها نیز نشان داد که چون بسترها آماده نبوده در حد مورد انتظار حاضر نشد و موفقیت کافی نداشت. از آنجا که عدهیی نمیخواهند معاملات آنها در بانکها ثبت شود، در نتیجه به سمت صرافیها میروند تا معاملات آنها ثبت نشود.
انتظار از معاونت ارزی
این کارشناس اقتصادی با اشاره به ضعف مسوولان بانک مرکزی در توضیح دلایل نوسان بازار ارز گفت: سیف تخصص ارزی کافی ندارد و اگرچه در زمینه ساماندهی موسسات غیرمجاز و کاهش نرخ سود در بازار بین بانکی و بانکها به نسبت عملکرد قابل قبولی داشته و از یک شیوه به نسبت موفق استفاده کرده و در عین حال انتقادهایی به این عملکردها وارد است، اما در زمینه ارزی رییس کل بانک مرکزی تخصص کافی ندارد و لذا انتظار میرفت که معاون ارزی بانک مرکزی در مورد عملکردها، مصاحبه با رسانهها و توضیح در مورد بازار ارز و دلایل نوسانات و اقدامات بانک مرکزی، حضور فعالی داشته باشد در حالی که چیزی از آقای عراقچی ندیدهایم. وی افزود: کارشناسان انتظار داشتند که آقای عراقچی که از بازار سرمایه به بانک مرکزی آمده، اقداماتی را برای تشکیل بورس ارز انجام دهد و در ارتباط با شرایط بازار ارز به کمک آقای سیف بیاید و توضیحات کارشناسی و تخصصی ارائه کند. اما ایشان ضعیف عمل کرده و لازم بود که جلساتی را با رسانهها داشته باشد و توضیحاتی را به مردم ارائه کند.
چند بار نرخگذاری و روش اشتباه تزریق ارز
بیرمی در پاسخ به این پرسش که آیا بانک مرکزی توان کافی برای تامین تقاضای بازار ارز را داشته یا روش کار اشتباه بوده است، گفت: بانک مرکزی توان تامین ارز و حضور در بازار و مدیریت نرخ ارز را داشته اما روش اجرا و نرخگذاری نادرست داشته است. بانک مرکزی چند بار نرخگذاری اشتباه داشت و در مقطعی که بازار هیجانی و پر نوسان بود با اعلام نرخ مداخلهیی بالا، باعث شد که عدهیی تصور کنند دولت و بانک مرکزی این علامت را به بازار داده که به دنبال نرخ بالاتر ارز در بازار است و همین موضوع باعث تثبیت و افزایش بیشتر نرخها شد.
وی افزود: همچنین به جای اینکه ارز را از طریق بانکها تزریق کند از طریق صرافیها و تشکیل صف طولانی انجام داد وصف طولانی و از ساعت 5 صبح باعث شد که تصویر نامناسبی به مردم و رسانهها مخابره شود و عملا به هیجان بازار دامن بزند در حالی که فروش ارز در شعب بانکها میتوانست از تشکیل صف و هیجان و تصویر نامناسب بازار ارز جلوگیری کند.
سفته بازی در هر بازار طبیعی است
بیرمی در پاسخ به این اظهارنظر مسوولان بانک مرکزی که اعلام کردهاند، سوداگران و اخلالگران باعث نوسان و بحران ارزی شدهاند، گفت: وقتی شرایطی مانند سالهای 61 و دولت هاشمیرفسنجانی، شرایط تحریم اقتصادی دولت احمدینژاد 90تا 92 و شرایط کنونی ایجاد میشود و به دلیل افزایش نرخ ارز، مردم و خانوارها برای جلوگیری از کاهش قدرت خرید خود، ارز میخرند، یک رفتار طبیعی انجام دادهاند اما مهم این است که دولت و مقام ناظر بازار چه رفتاری در مقابل این هیجان و رشد تقاضا انجام میدهد و چگونه مانع از هیجانی شدن بازار ارز میشود.
وی اظهار کرد: همچنین عدهیی متاثر از اخبار خروج احتمالی امریکا از برجام واکنش نشان داده و احتمال میدهند که شرکتهای اروپایی نیز از ترس جریمه امریکا حاضر به مشارکت تجاری نباشند لذا طبیعی است که متاثر از این اخبار و تنشهای سیاسی و خبر کشته شدن علی عبداله صالح و اخبار سیاسی دیگر و... برخی عوامل غیراقتصادی باعث نوسان در بازار ارز شود اما این اثرات کوتاهمدت است و ظرف چند روز کاهش مییابد و دوباره عوامل اقتصادی و بنیادین حاکم بر بازار ارز میشود. اما این بانک مرکزی است که باید در مقابل این اثرات روانی و عوامل غیراقتصادی درست عمل کند و اجازه ندهد که تقاضا به صورت هیجانی باعث نوسان بازار ارز شود لذا باید به موقع در بازار مداخله کند تا اثر عوامل غیراقتصادی را کاهش دهد.
وی تاکید کرد: ضمن اینکه نباید در مقابل رشد نرخ ارز مقاومت کنیم زیرا متاثر از مکانیسم عرضه و تقاضا تعیین میشود و پس از مدتی به تخلیه اثرات تورمی منجر شده و به تعادل خود بازمیگردد. مهم این است که با روش مناسب مانع از نوسان و بحران شدید ارزی شویم.
وی افزود: براساس رژیم شناور ارزی مدیریت شده، بانک مرکزی زمانی وارد بازار میشود که نوسان ارزی از یک دامنه مشخص خارج شود و مثلا بیش از یک نرخ سقف مشخص شود یا کمتر از کف قیمت کاهش یابد و در آن صورت در بازار مداخله میکند اما متاسفانه بانک مرکزی در شروع این نوسانها اعلام میکند که نرخ ارز کاهش خواهد یافت و اقدام مناسبی انجام نمیدهد و بسترها و روش مناسب را به کار نمیگیرد و برعکس زمانی که نوسانها به هیجان و بحران ارزی تبدیل میشود از طریق برخورد امنیتی و حضور نیروی انتظامی به دنبال ساماندهی و عملا جمع شدن بازار میرود. وی ادامه داد: اما این روش عملا باعث خواهد شد که معاملات زیرزمینی شود. یعنی عدهیی در ساعت 8 شب به بعد و با کارتخوانهای سیار در کوچهها و پس کوچهها اقدام به خرید و فروش ارز میکنند و در خود بازار تعداد کمتر صرافی و مشتری را شاهد هستیم.
تعیین ارزش پولی ملی در استانبول و دوبی به جای تهران
بیرمی با ابراز تاسف از اینکه ارزش پول ملی ما اکنون در دوبی و استانبول تعیین میشود و صرافیها منتظر اعلام نرخ ارز در استانبول و دوبی هستند، گفت: قبل از برخورد امنیتی با بازار ارز، نرخ ارز در مقابل ریال در تهران مشخص میشد اما اکنون صرافان و فعالان ارزی منتظر هستند تا نرخ در استانبول و دوبی اعلام شود. درحالی که نرخ ریال باید در ایران و تهران مشخص شود. لذا باید این پرسش مطرح شود که نتیجه برخورد امنیتی چه بوده است و جز اینکه معاملات را زیرزمینی و خارج از بازار و صرافیها و همچنین کشف نرخ را در خارج از کشور انجام میدهد، چه نتیجهیی داشته است؟ لذا نباید به کاهش اندک نرخ ارز و مثلا دلار 4700تومانی کنونی دلخوش باشیم.
وی افزود: باید بپذیریم که دنیای امروز با گذشته فرق کرده و اگر قبلا و مثلا 40سال پیش تنها کیهان و اطلاعات نرخ ارز را اعلام میکردند الان لحظه به لحظه در شبکههای اجتماعی نرخها اعلام و خرید و فروش انجام میشود لذا با اینکه در 40سال گذشته تحولات گستردهیی در فناوریها و بازارها رخ داده اما روش بانک مرکزی همچنان انفعال و استفاده از روشهای سنتی گذشته است و به جای استفاده از بورس ارز برای کشف قیمت و بانکها برای تزریق ارز همان روش صرافیها و بازار سنتی را داریم و مداخله به موقع بانک مرکزی را شاهد نیستیم و وقتی هیجان و بحران ایجاد میشود با برخورد امنیتی میخواهیم بازار را ساماندهی کنیم.
وی ادامه داد: این درحالی است که بانک مرکزی باید به موقع مداخله کند و با شفافسازی و ثبت اطلاعات ارزی در بانکها و تزریق ارز مناسب مانع از نوسان شدید شود.
ارز مداخلهای بدون نظارت و همراه با رانت بالا
بیرمی همچنین با اشاره به این نکته که ارز مداخلهیی در برخی صرافیها عملا بدون نظارت کافی و با ایجاد رانت زیاد انجام میشود، گفت: اگر به جای صرافیها و ارز مداخلهیی و علامت دادن به بازار برای افزایش نرخ ارز و ایجاد رانت برای عدهیی همچنین عدم نظارت کافی بر این شرایط به سمت توزیع ارز در بانکها میرفت، نه تنها هزینه 20درصدی اوراق سپرده را به بانکها در این شرایط سخت بانکها تحمیل نمیکرد بلکه برای بانکها کارمزد و درآمد ایجاد میکرد همچنین به بانکها فرصت 60 روزه میدادند تا با رسوب این پول به منابع بانکها کمک شود و نرخ ارز کاهش یابد و با نظارت و شفافیت و ثبت اطلاعات شرایط بهتری را در بازار شاهد باشیم. زیرا بانکها مجهز به سیستم ثبت معاملات ارزی هستند و اطلاعات بانکی و ارزی ثبت میشود. درحالی که در سامانه ارزی، عدهیی از کارت ملی دیگران استفاده میکنند.
آربیتراژ باعث تعادل بازار میشود
بیرمی همچنین به انتقاد عدهیی در مورد آربیتراژ بازارها پاسخ داد و گفت: عدهیی معتقدند که دیگران در بازارهای دیگر خارج کشور به دنبال ایجاد اختلال هستند، این درحالی است که آربیتراژ یک مکانیسم طبیعی برای تعادل بازار است و اتفاقا باعث میشود که نقل و انتقال و عرضه و تقاضا متعادل شود.
وی افزود: یکی از عوامل تغییر عرضه و تقاضا در بازار ارز، مالیات بر ارزش افزوده 5 درصدی در دوبی و استانبول و... بوده که باعث شده هزینه تامین ارز در خارج کشور بیشتر شود اما براساس این تغییرات پیشبینی این بود که نرخ دلار بین 4200تا 4500تومان تعیین شود. اما نحوه مداخله و نرخگذاری اشتباه و روش اشتباه تزریق ارز مداخلهیی باعث شد که نرخها با نوسان بیشتری مواجه شوند. وی تاکید کرد: باید توجه داشته باشیم که بازار و خرید و فروش ارز توسط مردم مشروعیت خود را از نظام حاکم ارزی نمیگیرد بلکه اتفاقا این مقام ناظر ارزی است که مشروعیت خود را از بازار میگیرد. بر این اساس اگر نظام ناظر ارزی مقرراتی را وضع کند، مردم منتظر نمیمانند و کار خود را انجام میدهند. بر این اساس، کارشناسان آشنا به مکانیسم بازار ارز با امنیتی شدن بازار ارز به شدت مخالفند زیرا بانک مرکزی و مقام ناظر ارزی به جای اینکه سهلانگاری و عدم حضور به موقع خود را به صورت ریشهیی حل کند با امنیتی کردن فضا و مداخله نیروی انتظامی میخواهد جبران کند و این کار به یک رویه اشتباه و خطرناک تبدیل شده و باعث زیرزمینی شدن معاملات و کشف قیمت در خارج از بازار ایران تبدیل میشود.