ضرورت حضور بهموقع ایران در بازار ارز دیجیتال
محسن شمشیری
دبیر گروه بانک و بیمه
با بررسی روند ظهور و سقوط ارزش پولهای دیجیتال در جهان همچنین رشد سریع صنعت پرداخت، تلفنهای همراه، فناوریها و... چارهیی جز پذیرش پولهای دیجیتال نیست و در جهان آینده که نقش بانکها و ازجمله نقش بانکهای مرکزی کاهش خواهد یافت، فناوریهای پرداخت بانکی جایگزین شعب بانکها و فضای دیجیتالی و مجازی جایگزین پول کاغذی خواهد شد لذا از همین حالا باید برای پول یا ارز دیجیتال آماده باشیم زیرا هر گونه بیتفاوتی و انفعال نه تنها باعث عقبماندگی بازارهای پول و سرمایه و کالا نسبت به کشورهای جهان خواهد شد بلکه روند ارزهای دیجیتال نشان داده که اثرات پولهای دیجیتال بینالمللی، مخربتر از بازار ارز و دلار امروز و زیانآورتر از اثر نفت و بیماری هلندی خواهد بود و اقتصاد کشورها را دچار چالشهای جدیدی میکند. در آن صورت، عدم نظارت بر مرزهای دنیای دیجیتال و بازار پول و سرمایه، اقتصاد را با یک مشکلی که میتواند در شکل فرار سرمایه باشد، مواجه خواهد کرد.
بر این اساس در کنار سیاست پولی در دنیای پول کاغذی و شبه پول کارتهای بانکی، نرخ سود بانکی، موسسات غیرمجاز و... که امروز دغدغه آن را داریم باید راهکارهایی نیز برای نظارت بر پول دیجیتال ارائه کنیم تا در حد امکان، منافع اقتصادی و ملی کشور تضمین شده و رضایت مردم و رفاه اقتصادی جامعه را به همراه داشته باشد. نخستین گام قطعا تصویب قانونی است که حاکمیت مقررات و ضوابط نظارتی و پروتکلهای فنی، امنیتی و حرفهیی را به همراه داشته باشد و در این زمینه وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات نیز تاکید کرده که هنوز در مورد استفاده از ارزهای دیجیتال یک مصوبه قانونی نداریم و زمینهسازی برای ارز دیجیتالی نیاز به قانون و مصوبه دارد.
برای تدوین و تصویب چنین قانونی، تنها نمیتوان به بانک مرکزی و شبکه بانکی یا قانونگذاران و حقوقدانان تکیه کرد بلکه باید از آخرین دستاوردهای امنیت دیجیتال، اطلاعات سایبری، هک کردن سایتها، فناوری بلاک چین، تجربه کشورهای مختلف جهان و پروتکلهای امنیتی جهان بهره برد. لذا چنین کاری حداقل به چند سال زمان همچنین پیگیریهای مختلف فنی و حرفهیی نیاز دارد.
از سوی دیگر جلب اعتماد مردم، امنیت سرمایهها، اطلاعات مالی فعالان اقتصادی و... نیز باید تضمین شود و موضوعاتی که باعث عدم تمایل مردم به ارز دیجیتال ایرانی شود، میتواند چنین ابزاری را به محاق ببرد و عملا راه را برای مشابه خارجی آن فراهم کند. بر این اساس باید از تجربه کشور در دو دهه اخیر ازجمله ایمیلها، شبکههای اجتماعی، وبلاگها و... استفاده کنیم و به یاد آوریم چه نکاتی باعث شد که بسیاری از کاربران عملا یاهو، هات میل، جی میل، تلگرام و واتس آپ و فیس بوک و توییتر را به جای نمونههای ایرانی آن انتخاب کنند و چرا همچنان موتور جستوجوی گوگل به جای موتورهای جستوجوی ایرانی استفاده میشود.
همچنین در ابتدا باید توجه داشته باشیم که بومی کردن یک پدیده بینالمللی ممکن است بدون توجه به اصل امنیت و آزادی عمل مشتریان، اصل موضوع را به حاشیه ببرد و با وجود سرمایهگذاری فراوان بانکی، پولی، ارزی، بورس، صنعت پرداخت و... همچنان دلار و طلا، بیت کوین و ارزهای دیجیتال خارجی مورد توجه باشد و ارز دیجیتال ایرانی مانند ریال با بیمهری مواجه شود و مردم همچنان سایر داراییها را به جای ریال و سایر ارزهای دیجیتال را به جای ارز دیجیتال ایرانی انتخاب کنند.
در این راستا لازم است که برای اعتبار بخشیدن به ارز دیجیتال ایرانی در فضای تجارت جهانی، موضوع اعتبار بخشیدن به پول ملی کشور نیز در دستور کار قرار گیرد و اعتبار مجموعه ارزها و پولهای دیجیتال و رسمی ایران به صورت همزمان احیا شود. زیرا بدون احیای پول ملی باز هم موضوع قفل شدن پول دیجیتال به سایر ارزهای بینالمللی یا پولهای دیجیتال خارجی در آینده به چالشهای تازه بازار پول و ارز تبدیل خواهد شد.
برخی صاحبنظران پیشبینی کردهاند که رشد فناوری دنیا را تغییر خواهد داد و نمیتوان با آن جنگید در نتیجه آینده بانکداری و بازار پول را نیز تحت تاثیر قرار میدهد. از آنجا که با رشد فناوریهای نوین و هایتک اعتبار دولتهای ناکارآمد هر روز کاهش مییابد بسیاری به دنبال راهکارهایی هستند که به پول و سرمایه و دارایی خود اعتبار و ارزش بیشتری بدهند و از آنجا که تجارت با پول دیجیتال میتواند در مواردی ضمن گردش مالی، کسب سود و سرمایهگذاری بهتر زمینه تضمین ارزش پول و دارایی را نیز به همراه داشته باشد و نقش و دخالت دولتها و بانک مرکزی را کاهش دهد لذا بسیاری ترجیح میدهند که پول خود را به صورت پول دیجیتال نگهداری کنند و این پول باید حداقل از ویژگی حفظ ارزش برخوردار باشد. زیرا آنچه درحال حاضر ریال را با چالش مواجه کرده، عدم توجه به حفظ ارزش در تعریف پول است و پول کاغذی عملا به ابزار دست کیمیاگران سیاست پولی تبدیل شده است. لذا اگر قرار باشد که پول دیجیتال نیز در آینده به چنین سرنوشتی محکوم شود از حالا باید نتیجه سرمایهگذاری عظیم این طرح را پیشبینی کرد که با عدم استقبال فعالان مواجه شود لذا شرط موفقیت و ضرورت ایجاد پول دیجیتال ایرانی، رعایت این موضوع است که دولت و بانک مرکزی برای تامین مخارج آن هیچ گوشه چشمی به پول دیجیتال نداشته باشند.
بر این اساس همانطور که در بسیاری از کشورها ازجمله ایران، دلار و یورو و پوند و طلا در مواردی جایگزین پول ملی میشود تا ارزش دارایی را حفظ کند لذا دولت و اقتصاد ایران باید خود را برای پول دیجیتال آماده کند تا اثرگذاری گردش مالی بر منافع اقتصادی کشور را تضمین کند زیرا در صورتی که اقتصاد ملی آماده پول دیجیتال نباشد به سرعت میتواند باعث خروج سرمایهها و کم ارزش شدن پول ملی و کاهش گردش پول ملی شود و در نتیجه اثر سیاستها و قانون و استانداردها و ضوابط داخلی بر بخشهای اقتصادی را کاهش خواهد داد.
از این رو همکاری تنگاتنگ نخبگان کشور و توجه به ابعاد مختلف ظهور پول دیجیتال، فناوریهای جدید، صنعت پرداخت، بانکداری آینده و... باید ضمن توجه به نکات فنی و حرفهیی همچنین ضوابط ناظر بانکی و پولی کشور به اثرات اجتماعی و سیاسی و اقتصادی این پدیده بر اقتصاد ملی و جامعه ایران نیز توجه شود.
به عبارت دیگر عرضه پول دیجیتال مبتنی بر ارزشهای اقتصاد ایران و مرتبط با زنجیرهها و حلقههای مختلف اقتصاد و صنعت کشور میتواند بسیاری از زیانها، نکات منفی، انحرافها و مشکلات و چالشهای بازار پول را در آینده تحت نظارت خود قرار دهد و با تمهیدات و تدابیر مالیاتی، عوارض، نرخ سود، سرمایهگذاریهای اوراق، بورس و... پول دیجیتال را به خدمت اقتصاد ملی درآورد.
از این رو لازم است که بانک مرکزی، وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات، دانشگاهها و پژوهشگران نخبه کشور در علوم کامپیوتر و بازاریابی دیجیتال، شبکههای مجازی و اجتماعی و... ضمن نظرسنجی و گفتوگو با مردم و سرمایهگذاران و فعالان اقتصادی، مسیرهای آینده را پیشبینی کرده و پول دیجیتال با مشخصات تضمین شده را به مردم معرفی کند که پایه آن مبتنی بر ارزشهای تولید، کارهای مولد و سرمایهگذاری و از همه مهمتر حفظ ارزش و ابزاری مناسب برای مبادله کالاها و خدمات باشد.
اگرچه برخی کارشناسان، دغدغه اصلی در این زمینه را حفظ ارزش و جلوگیری از سرقت پول دیجیتال و استفاده از فناوریهای پیشرفته بلاکچین و مشخصات فنی و حرفهیی آنها ارزیابی کردهاند اما به نظر میرسد که در کنار این دغدغهها و ایجاد شبکهیی امن در بستر دنیای مجازی و دیجیتال لازم است که به ابعاد اجتماعی و سیاسی و ارتباط آن با بخشهای مختلف اقتصادی نیز توجه شود تا این پدیده مانند بسیاری از امور از معنا تهی نشود. باید این سوال را مطرح کنیم که چه موضوعات و رفتارهایی باعث میشود که نتیجه محصول ما با آنچه در ابتدا در ذهن خود انتظار داریم، متفاوت است و چرا از معنا تهی شده و سرنوشت دیگری پیدا میکند؟