مزیت 10گانه تجارت برای کشورها
تعادل
به جرات میتوان گفت که هیچ کشوری در چند دهه اخیر نتوانسته است بدون تجارت برونمرزی و جذب سرمایه و فناوری از سایر کشورهای جهان، دستاورد اقتصادی قابلتوجهی کسب و استانداردهای زندگی بهتری برای شهروندانش فراهم کند. نتایج پژوهشهای متعدد اقتصادی حکایت از این دارند که حضور فعال کشورها در عرصه تجارت بینالملل نقش بسیار موثری در بهبود نرخ رشد تولید ناخالص داخلی آنها دارد. به گزارش اتاق ایران؛ بازتر شدن اقتصاد کشورها و پیوستن آنها به نظام یکپارچه اقتصاد جهانی اگرچه عاری از پیامدهای منفی نبوده اما این پیامدهای منفی نباید به زیر سوال رفتن تمام دستاوردهای جهانیشدن بینجامد.
رفتار کشورها در برابر تجارت
تجارت خارجی بهویژه برای کشورهای در حالتوسعه از اهمیت بیشتری برخوردار است، زیرا اغلب این کشورها با مشکلاتی همچون کمبود منابع اقتصادی، کمبود نیروی کار ماهر، ضعف در آموزش، عدم دسترسی به فناوری و... دستوپنجه نرم میکنند. بازتر شدن اقتصاد و حضور فعال در عرصههای جهانی مانند آنچه در چین و هند و قبل از آنها در کرهجنوبی و سنگاپور اتفاق افتاد، اگرچه به معنی حل تمام مشکلات یاد شده نیست اما نقش بسیار حیاتی در فائق آمدن بر آنها ایفا میکند. کمیسیون اروپا که بازوی اجرایی اتحادیه اروپا محسوب میشود و به نوعی نقش قوه مجریه را در این اتحادیه ایفا میکند، 10مزیت عمده تجارت برای این گروه از کشورها نام میبرد. آیتمهایی از مختصر تجربیات برخی کشورهای در حال توسعه مورد بررسی قرار گرفته است.
نخستین مزیت تجارت، فرصتهای تازهیی را برای کشورهای کمتر توسعهیافته فراهم میکند و با افزایش سرمایهگذاری خارجی و بهبود بهرهوری از طریق توسعه بخشخصوصی به توسعه یک کشور و کاهش فقر در بین شهروندان آن کمک میکند. در فاصله سالهای 2000 تا 2008 متوسط سرانه تولید ناخالص داخلی در کشورهای کمتر توسعهیافته، از 325 دلار به 625 دلار رسید که بخش زیادی از این رشد مرهون رشد تجارت و سرمایهگذاری خارجی در این کشورها بوده است.
مزیت دیگری که در اینجا مورد اشاره قرار گرفته اینکه تجارت به کشورهای در حالتوسعه کمک میکند تا هزینه نهادههای تولید را کاهش دهند، به منابع مالی جدید دسترسی پیدا کنند، ارزشافزوده کالاهای تولیدی خود را بالا ببرند و جایگاه بهتری در زنجیره تامین جهانی کسب کنند. به عبارتی تجارت موجب افزایش رقابتپذیری کشورهای در حالتوسعه میشود. از اینرو اقتصادهای نوظهوری مانند چین، برزیل، هند و آفریقایجنوبی موفق شدهاند بخشی از فاصله خود با کشورهای توسعهیافته را پر کنند و با ادامه روند کنونی میتوانند، امیدوار باشند که در دهههای آتی حتی جزو کشورهای توسعهیافته باشند. متوسط سرانه تولید ناخالص داخلی در این کشورها طی دهه نخست قرن بیست و یکم حدود 115درصد رشد داشته است.
سومین مزیت مورد اشاره در این تحلیل این است که تجارت امکان دسترسی به بازارهای جدید و نهادههای تولیدی جدید را برای کشورهای درحالتوسعه فراهم میکند و از این طریق نهتنها به متنوعسازی محصولات صادراتی آنها کمک میکند، بلکه منحنی امکانات تولید آنها را نیز بالاتر میبرد. دولت هند در دهه 1990 اقدام به کاهش تدریجی تعرفههای وارداتی خود از بهطور متوسط 90درصد در سال 1991 به رقم متوسط 30درصد در سال 1997 کرد و در نتیجه این تصمیم، تولیدکنندگان هندی توانستند دهها نوع کالای واسطهیی و سرمایهیی را با هزینهیی بسیار کمتر از قبل وارد کنند. در این دوره واردات کالاهای واسطهیی حدود 227درصد افزایش یافت که دوسوم از آنها را کالاهایی تشکیل میدادند که تولیدکنندگان هندی تا قبل از سال 1991 اساسا قادر به وارد کردن آنها نبودند. در نتیجه این تحولات تجاری، تولیدات صنعتی هند 50 درصد افزایش یافت و نیمی از این رشد مستقیما ناشی از تولید کالاهای جدید بود.
همچنین براساس این گزارش، مزیت دیگری که تجارت برای این کشورها به همراه دارد، اینکه میتوان آن را تسهیلکننده فرآیند تبادل دانش فنی دانست. در این اصل آمده است که تجارت موجب تسهیل فرآیند تبادل دانش فنی و سرمایهگذاری در تحقیق و توسعه میشود و از این طریق نوآوری را ارتقا میبخشد. به واقع تجارت و سرمایهگذاری خارجی به گسترش روزافزون فناوری اطلاعات و ارتباطات در اقصا نقاط جهان کمک شایانی کرده است، بهطوری که در پایان سال 2017 حدود 95 درصد از جمعیت جهان به خدمات تلفن همراه دسترسی دارند.
پنجمین مزیت اینکه تجارت آزاد بازارهای جدیدی را به روی کسبوکارهای محلی میگشاید و با رفع موانع غیرضروری، صادرات را برای آنها تسهیل میکند. در سالهای 2010 و 2011 اصلاحاتی در زمینه قوانین تجاری در 36 کشور از کشورهای جنوب صحرای آفریقا صورت گرفت که نتیجه آن بهبود فضای کسبوکار در اغلب این کشورها بود؛ طبق آخرین گزارش بانک جهانی در مورد سهولت کسبوکار
(Ease of Doing Business) کشور آفریقایی موریتانی حتی از برخی کشورهای منطقه یورو جایگاه بهتری کسب کرده و در رتبه بیست و پنجم جهان (از 190 کشور) قرار گرفته است. در مزیت ششم از تجارت به عنوان منابع تامین کالاها نام برده شده یعنی تجارت موجب گستردگی منابع تامین کالاها و خدمات شده و فضای رقابتی در بازارها ایجاد میکند تا مصرفکنندگان گزینههای بیشتری در اختیار داشته باشند و هزینه کمتری بپردازند. در دهههای اخیر اقتصاد جهانی رشد قابل قبولی را تجربه کرده و درآمد سرانه در بسیاری از کشورهای در حالتوسعه به میزان قابل توجهی افزایش یافته است؛ درعینحال نرخ تورم جهانی اغلب کمتر از 10درصد در سال بوده و حتی از سال 2000 تاکنون اقتصاد جهانی تنها در سالهای 2007 و 2008 نرخ تورمی بالاتر از 5 درصد داشته است.
دیگر امتیازی که تجارت به همراه خود دارد، این است که به انتقال مستمر دانش و راهکارهای مفید بین شرکای تجاری میانجامد و از این طریق نقش بسیار مهمی در بهبود استانداردهای کیفی و زیستمحیطی و نیز توانمندی نیروی کار ایفا میکند. برخی کشورهای جنوب شرق آسیا از جمله «بنگلادش» و «سریلانکا» توانستهاند به لطف گسترش روابط تجاری خود با کشورهای اروپایی، استانداردهای کیفی محصولات صادراتی خود بهویژه منسوجات را به میزان قابل توجهی بهبود دهند و به ظرفیتهای صادراتی بالاتری دست یابند. در دهه نخست قرن جاری، ارزش صادرات کشور بنگلادش بیش از 80 درصد افزایش یافت.
نقش تجارت برای دولتها
از سوی دیگر، مزیت دیگر تجارت اینکه به دولتها کمک میکند تا با بهرهگیری از مزیت گستردگی منابع تامین کالاها و خدمات، هزینه خریدهای خود را کاهش دهند و بار مالی کمتری را تحمل کنند. از این رو خریدهای دولتها از کشورهای خارجی بهطور متوسط 10 الی 15درصد از تولید ناخالص داخلی کشورها را تشکیل میدهد که رقم قابلتوجهی محسوب میشود و نشان از اهمیت مستقیم تجارت بینالملل برای خود دولتها دارد.
همچنین در آیتم نهم نیز آمده است که تجارت موجب تقویت ارتباط بین ملتها میشود زیرا آنها را در فضایی دوستانه گردهم میآورد و موقعیتی بردبرد را برای آنها فراهم میکند. پس میتوان گفت تجارت میتواند به گسترش صلح و ثبات در جهان کمک کند. نتایج مطالعات تجربی مرکز تحقیقات سیاستگذاری اقتصادی (CEPR) نشان میدهد که احتمال تبدیل شدن تنشهای سیاسی عادی به درگیریهای نظامی بین کشورهایی که با یکدیگر روابط تجاری بیشتری دارند، بسیار کمتر از کشورهایی است که تمایل چندانی به تجارت با یکدیگر نشان نمیدهند. در واقع ترس از لغو روابط تجاری و از دست دادن مزایای ناشی از این روابط باعث میشود که دولتها با احتیاط بیشتری رفتار کنند. این گزارش در توضیح دهمین مزیت تجارت آورده است که «تجارت بخشهای اقتصادی مولد را تقویت کرده و از این طریق به ایجاد فرصتهای شغلی جدید با سطح درآمد بالاتر کمک میکند و کیفیت زندگی مردم کشورهای مختلف را بهبود میبخشد.» درآمد کارگران بخش تولید در اقتصادهای باز، بسته به منطقهیی که در آن واقع شدهاند، بین 3 تا 9 برابر درآمد همکاران آنها در اقتصادهای بسته است. حتی در درون یک اقتصاد نیز درآمد کارگران بخشهای مرتبط با خارج بسیار بهتر از درآمد کارگران بخشهای بسته است. در کشور شیلی، کارگران شاغل در صنایعی که از امتیاز تجارت و سرمایهگذاری خارجی بهرهمند هستند، سالانه 1100 یورو بیش از سایر کارگران این کشور درآمد کسب میکنند.