دوراندیشی و مدیریت ریسک در تاریخ ایران
حمیدرضا حاجیاشرفی|
کارشناس مطالعات ریسک و بیمه|
برای مقابله با انواع ریسکها ترویج فرهنگ ارجحیت منافع جمعی و ملی بر منافع فردی و گروهی اکنون به یک ضرورت اجتنابناپذیر پیش پای برنامههای توسعه کشورمان قرار گرفته که اهمیت درک و باور این موضوع اساسی از سوی همه در ایران در این برهه زمانی بهشدت احساس میشود.
در بسیاری از رفتارهای مدیریتی و مالی عادت داریم همان محدوده زمانی نزدیک را ببینیم و ابدا به تغییرات زمانی، افق بلندمدت و تاثیرات آنها بر تصمیمات مدیریتی توجه نمیکنیم.
بهعنوان مثال طی همین دهه گذشته رفتاری که بسیاری از افراد در مورد محیطزیست و عرصه طبیعی کشور -جنگلها- منابع آب زیرزمینی و شکار حیوانات وحشی در طبیعت نمودند یا سرمایهگذاریهایی که بدون مطالعات جامع در بخش کشاورزی صورت پذیرفت، بدون درنظر گرفتن، ظرفیت منابع آب کشور و میزان کشش بازار و بازار مصرف که به همین دلایل میزان ضایعات محصولات کشاورزی بسیار بالاست و بعضا شاهد زیانده بودن بخش کشاورزی سنتی هستیم و در صنعت و خدمات نیز همین رویه حاکم است. همه این رفتارها و عملکردها حکایت از عدم توجه اکثر هموطنان به بهرهوری بلندمدت منابع و امکانات و سرمایهگذاریها در تصمیمگیریها دارد. البته در ادبیات فارسی نیز در کنار اشعار و ضربالمثلهایی که توجه به امروز و در زمان حال بودن را ترویج میکنند و برعکس اشعار و ضربالمثلهایی وجود دارد که مردم و فارسیزبانان را به دوراندیشی و آیندهنگری تشویق میکنند.
البته شکی در این نیست که سرودهها و نوشتههای شعرا و نویسندگان تابع شرایط زمانی و دوره حکومتها و روشهای زمامداری پادشاهان هر سلسله و تابع ریسکها و وقایع دوره هر شاعر و نویسنده بوده اما غالب نگرشها به زندگی نزد ایرانیان باستان و دوران تاریخ اسلامی متمرکز بر دوراندیشی و آیندهنگری بوده و برعکس اکنون در دوران معاصر نگرشها از رویکرد استراتژیک و بلندمدت به تاکتیکی و کوتاهمدت نزد عامه و برخی مدیران تغییر کرده است.
مسلم است که این نوع رویکرد منطقی نیست و نسل امروز ضروری است سرمایههای زیستمحیطی و منابع ملی را برای نسلهای بعد نیز ذخیرهسازی کند و در حفظ و بقای ذخایر تجدیدناپذیر کوشا باشد.
مصرف بهینه منابع و حفظ محیطزیست و برخوردار بودن از نگرش بلندمدت میتواند زمینهساز توسعه پایدار کشور باشد. همان شعر پیرمردی که در اواخر عمر در حال کاشتن درخت گردو بود و در پاسخ پادشاه گفته بود «دیگران کاشتند و ما خوردیم، ما میکاریم تا دیگران بخورند» حکایت از دوراندیشی و داشتن روحیه تعاون و توجه به منافع جمعی به جای منافع فردی در فرهنگ ایرانیان دارد.