اقلیم بخصوص ایران نیازمند الگوی آبی بخصوص

۱۳۹۶/۱۲/۱۲ - ۰۰:۰۰:۰۰
کد خبر: ۱۱۷۹۶۹
اقلیم بخصوص ایران نیازمند الگوی آبی بخصوص

کره زمین در طول عمر خود نوسان‌های دمایی زیادی را از سر گذرانده است که وقوع 2 عصر یخبندان در میلیون‌ها سال‌ قبل از شدیدترین نمونه‌های آن به شمار می‌روند. با این حال زمان‌هایی هم وجود داشته است که دمای هوا بسیار گرم بوده و هر یک از این عصرها باعث تغییر و تحولاتی اساسی در زندگی ساکنان گیاهی و حیوانی زمین شده است.

آخرین دوره سرمایی کره زمین که البته به اندازه عصر یخبندان شدید نبود و تنها باعث کاهش دمای چند درجه‌یی در کره زمین شد، سال‌های 1950 تا 1960 بوده است. با این تفاسیر باید گفت که تغییر اقلیم یک ویژگی بدیهی طبیعت است و باید برای سازگاری با آن تلاش کرد. اما مشکل آنجاست که انسان نیز در تغییر اقلیم کره زمین دخالت می‌کند و با افزایش گازهای گلخانه‌یی باعث گرم‌تر شدن زمین شده است؛ به‌طوری که آمارها حکایت از آن دارند که از سال 1960 تاکنون زمین همواره گرم‌تر و گرم‌تر شده تا اکنون به مرحله‌یی از تاریخ کره زمین برسیم که رکورد گرما شکسته شود.

در این میان ایران یکی از کشورهایی بوده که تغییرات زیادی از افزایش دما را متحمل شده است. به‌طور مثال در 60 سال گذشته دمای هوای تهران در کمترین ساعات شبانه‌روز 4 درجه افزایش یافته است. این سخن به معنای آن است که در شب‌های امسال، دمای هوا 4درجه گرم‌تر از شب‌های 60سال پیش است. در این میان افزایش دما همراه با کاهش بارندگی‌ها بوده و وضعیتی اضطراری برای کشور ایجاد کرده است؛ به‌طوری که بارش در بخش‌های غربی و شمال‌غربی کشور و در شهرهایی مانند خوی، تبریز و کرمانشاه، فعالیت‌های عادی مردم را هم با اختلال روبه‌رو کرده است. علاوه بر کاهش بارش، شاهد آن هستیم که الگوی بارندگی هم تغییر کرده است و به عنوان مثال در غرب و شمال‌غرب کشور به جای آنکه بیشترین بارش‌ها در پاییز اتفاق بیفتد، در زمستان نزول می‌کنند. چنین شرایطی نیاز به سازگاری فعالیت‌های ما با اقلیم جدید را اجتناب‌ناپذیر می‌کند، چرا که حتی اگر بارش‌ها کاهش نیافته بود و دمای هوا هم تنها 2 درجه افزایش یافته بود، به دلیل تبخیر بیشتر و افزایش نیاز به آب شرب، تامین آب، کار دشوارتری نسبت به دهه‌ها و سال‌های گذشته بود.

اما در ایران نه تنها خود را با شرایط و اقلیم جدید سازگار نکرده‌ایم، بلکه رفتارها و اقدامات نامناسب ما باعث آن شده تا وضعیت وخیم‌تری هم ایجاد شود. به عنوان مثال بررسی‌ها از خشک‌شدن دریاچه پریشان (در شهر کازرون) حاکی از آن است که این اتفاق هیچ ربطی به تغییر اقلیم ندارد و به‌طور مستقیم ناشی از فعالیت‌های نادرست انسانی در دشت‌های بالادستی بوده است. دریاچه پریشان همواره حوزه‌یی پایین‌دستی بوده که آب‌های مازاد دشت‌های بالای آن روی هم جمع می‌شدند و یک زیستگاه طبیعی ایجاد می‌کردند و البته منابع آبی قابل اتکایی هم برای استفاده باقی می‌گذاشتند. با این حال استفاده بیش از حد از آب در دشت‌های بالادستی دریاچه پریشان به همراه افزایش تعداد چاه‌های غیرمجاز و برداشت‌های بی‌رویه، باعث کاهش ورودی این دریاچه شد و آن را خشک کرد. چنین وضعیتی در تمام نقاط کشور وجود داشته است و همراه با افزایش جمعیت، استفاده نادرست از آب نیز شدت بیشتری پیدا کرده است. در سال 1300، ایران 8 میلیون جمعیت داشت و سهم سرانه کشور از آب‌های تجدیدپذیر، 13000مترمکعب بود. اما اکنون و با جمعیت 80میلیون، سهم سرانه از آب‌های تجدیدپذیر تنها 1300مترمکعب است و با این حال هنوز بحران آب را جدی نمی‌گیریم. باید به این موضوع توجه کنیم که حتی اگر جهان در حال خشک شدن باشد و بارش‌ها هم افزایش یابند، ایران به دلیل موقعیت خاص جغرافیایی خود با تامین آب مشکل خواهد داشت. این به معنای آن است که ما حتی نمی‌توانیم از راهکارهای آبی کشورهای دیگر هم الگوبرداری کنیم و باید مدیریت ویژه خود را داشته باشیم. اگر مشکل آبی خود را به رسمیت شناخته و مدیریت ویژه خود را هم در پیش بگیریم و در عمل، باور خود به بحران آب را نشان دهیم، آن گاه می‌توان به عبور از بحران پیش‌رو امیدوار بود. در این بین باید به مسوولیت‌های ملی و جهانی خود بیندیشیم و تنها به صورت بخشی یا تک‌بعدی یا حتی خودخواهانه به مسائل نگاه نکنیم. از نظر من مهم‌ترین اقدامی که می‌توان انجام داد، شروع آموزش از مسوولان است. هم‌اکنون دانش زیست‌محیطی مسوولان و نمایندگان مجلس بسیار اندک است و در هنگام تصمیم‌گیری‌های خود، مسائل آبی و زیست‌محیطی را در نظر نمی‌گیرند. همه آنها باید به چنین دانشی برسند.