متنوعسازی سبد صادراتی با رویکرد فضای محصولی
موسسه مطالعات و پژوهشهای بازرگانی
بخش عمدهیی از الگوی تجارت خارجی ایران بر مبنای مزیت نسبی طبیعی و متکی به نفت و گاز است. اگرچه طی چند سال اخیر مزیت نسبی ایران با توسعه صنایع پاییندست نفت و گاز نظیر پتروشیمی اندکی پیچیدهتر شده اما سرمایهگذاریها منجر به تکمیل زنجیره ارزش صنایع پتروشیمی و تولید محصولات متنوع در پاییندست نشده است. یکی از مشکلات را میتوان در منطق انتخاب پروژههای سرمایهگذاری در پاییندست جستوجو کرد؛ طی سالهای اخیر عموما دو مسیر برای سرمایهگذاری دنبال شده است؛ مسیر اول براساس منطق بازار و چگونگی عرضه و تقاضا شکل گرفته بدینترتیب که فعالان اقتصادی و صنعتی براساس اطلاعات دریافتی از بازار و پس از اطمینان نسبت به توجیهپذیری طرحهای پاییندست اقدام به سرمایهگذاری میکنند. این طرحها عموما برای بازار داخل تعریف میشوند و فرآیند دریافت اطلاعات بازار تا آغاز طرح با تاخیر قابل توجهی(به ویژه در شرایط ناروشن سرمایهگذاری جاری) روبهرو است. در مسیر دوم که عموما توسط نهادهای توسعهیی دولتی و در جهت جبران تاخیر فرآیند مسیر اول دنبال میشود، منطق علم شیمی غالب است. به این معنا که متخصصان با اتکا به دانش تخصصی مربوطه مشخص میکنند که بر پایه خوراک در دسترس، امکان تولید چه محصولات پاییندستی وجود دارد. برای نشان دادن ابعاد توجیهپذیری بعضی از آنها مشاوران اقتصادی و مالی باید ورود پیدا کنند. قاعدتا در قبال لیست چند صد یا چند هزار محصول پراکنده، ضروری است زمان قابل توجهی صرف بررسیهای توجیهپذیری شود تا در انتها
20-10 طرح انتخاب شود. اما علاوه بر دو مسیر فوق امروزه رویکرد جدید فضای محصـولی به عنوان مسیر سوم امکان انجام سرمایهگذاریهای متعدد و متنوعی را فراهم کرده که در آن مشکل تاخیر یا انتخاب پروژهها صرفا بر پایه منطق علم شیمی وجود ندارد. رویکرد فضای محصولی که اخیرا توسط اقتصاددانان دانشگاه «امای تی» و «هاروارد» فرموله شده به شناسایی کالاهایی میپردازد که صادرات آنها نه تنها محرک رشد اقتصادی بالا برای کشور صادرکننده میشود بلکه از جایگاه مناسبی از لحاظ سرعت مبادلات در سطح بینالمللی برخوردار است. مبنا و اساس انتخاب بخشها و کالاهای اولویتدار برای توسعه صادرات با رویکرد فضای محصولی، وجود مزیت نسبی همچنین مهارت و دانش انباشت شده در تولید و صادرات محصول مورد نظر است. طی چند سال اخیر این رویکرد مبنای تصمیمگیری کشورهای درحال توسعه متعددی مانند «برزیل، مراکش و جمهوری آذربایجان» در جهت متنوعسازی صنایع قرار گرفته است. زنجیره تولید صنایع پتروشیمی کشور(کدهای آیسیک24و 25) در سال 1393 حدود 5/25درصد از کـل ارزش افـزوده صنایع کارخـانهیی و طی دوره 95-1390 به طور متوسط سالانه بین 10تا 14میلیارد دلار از صادرات غیرنفتی را به خود اختصاص داده است. اما همچون صنایع بالادست، صادرات در صنایع پاییندست پتروشیمی محدود به چند محصول است؛ به طوری که بیش از 88 درصد ارزش صادرات در این صنایع مربوط به حداکثر 5 قلم محصول است.
یکی از دلایل عدم توفیق در ایجاد تنوع صادراتی و راه یافتن محصولات جدید به سبد صادراتی کشور، انتخاب نامناسب زمینههای توسعه تولید و صادرات به دلیل عدم توجه کافی به قابلیتها و توانمندیهای مرتبط با مهارت و دانش موجود کشور است. بررسی سبد صادراتی 5 رشته فعالیت مهم پاییندستی پتروشیمی شامل رنگ و رزین(کدآیسیک2422)، محصولات پلاستیکی(2520)، محصولات بهداشتی و آرایشی(2424)، محصولات لاستیک رویی و تویی(2511) و محصولات لاستیکی(2519) حاکی است از طیف گسترده محصولات مشتمل بر 175قلم کالا، تمرکز صادراتی ایران تنها بر 20 درصد از این محصولات است. اگرچه این کالاها بیش از 90 درصد از کل ارزش صادراتی رشته فعالیتهای مورد نظر را به خود اختصاص دادهاند اما از لحاظ شاخص پیچیدگی در سطح پایینتر از متوسط پیچیدگی محصولات این صنایع در جهان قرار دارند. به عبارت دیگر این محصولات از ارزش افزوده پایینی برخوردار بوده لذا اثرگذاری کمی بر رشد اقتصادی کشور دارند.
براساس این تحلیل، برخی نکات خاص در رویکرد فضای محصولی مد نظر قرار میگیرد؛ ازجمله اینکه در فرآیند توسعه صنایع، شبکهیی از دانش و مهارت بین یک صنعت با دیگر صنایع شکل میگیرد. در این شرایط کشوری که بیشترین پیوندهای بین بخشی را برای هر صنعت خاص خود ایجاد کند از احتمال موفقیت بیشتری در توسعه و رشد آن صنعت و متنوعسازی محصولات مربوطه برخوردار خواهد بود. انتخاب محصولات باید از بین آنهایی صورت پذیرد که تولیدشان با مهارت و دانش موجود هر کشور، قرابت و نزدیکی بیشتری دارند. اما شدت این نزدیکیها و پیوندها از کجا به دست میآید؟
ترسیم فضای محصولی پاییندست پتروشیمی(حسب کدهای HS 6 رقمی) نشان میدهد، یکی از بخشهای مناسب برای دستیابی به رشد بالای اقتصادی، تنوع محصولات رشته فعالیت تولید محصولات پلاستیکی(کدآیسیک2520) است. کالاهای مناسب برای سرمایهگذاری و متنوعسازی در صنایع پلاستیک بر حسب شاخصهای فضای محصولی(شامل شاخصهای نزدیکی، تراکم و میزان پیچیدگی) شناسایی شده و محصولات به ترتیب اولویت متنوعسازی بر حسب نام محصول و متوسط تقاضای بازار جهانی در جدول فوق ارائه شده است:
همانگونه که مشاهده میشود، روش فضای محصولی میتواند برای تشخیص اولویتهای سرمایهگذاری ابزار مناسبی ارائه کند. این روش با غلبه بر کاستیهای دو روش ذکر شده براساس آمار و اطلاعات بینالمللی و شبکههای دانشی و مهارتی ایجاد شده در کشور، میزان ارزش افزوده و اثرگذاری بر رشد اقتصادی، افزایش درآمدهای ارزی و دیگر معیارها که در این مقال نمیتوان به آنها پرداخت، مسیر مناسبی را برای تنوعبخشی به تولیدات کشور عرضه میکند. موسسه مطالعات بررسیهای گستردهیی در این زمینه شروع کرده که امید است نتایج آن هرچه زودتر در اختیار مسوولان و دیگر ذینفعان قرار گیرد.