نگاهی به حسن ختام تقویم ایرانی
گروه انرژی
ملی شدن صنعت نفت، حسن ختام تقویم ایرانی است. با این همه سالهای پس از ملی شدن صنعت نفت ایام خوشی برای ایران نبود. کودتای 28مرداد 1332 سه سال پس از ملی شدن نفت به وقوع پیوست، آن هم در زمانی که ایران به خاطر استیفای حقوق خود تحت تحریمهای بینالمللی قرار داشت. بعد از کودتا هم کنسرسیومی متشکل از 7شرکت بزرگ نفتی زمان معروف به هفت خواهران طبق قرارداد کنسرسیوم یا امینی- پیج به مدت 20سال وظیفه استخراج و فروش نفت کشور را به دست گرفتند. با این همه ملی شدن صنعت نفت ایران که محمد مصدق، رهبر نهضت را مرد سال مجله تایم کرد، ارزشی سمبولیک یافت و به شور و شعف میان دیگر کشورهای تحت استثمار دامن زد. از این منظر ملی شدن صنعت نفت همانند انقلاب فرانسه است؛ شاید به قطع نتوان گفت که هر دو اثرات قریبالوقوع مثبتی داشتند اما با قاطعیت میتوان ادعا کرد که تاریخ به بعد و قبل از این وقایع تقسیم شده است. ملی شدن نفت پیش از ایران در مکزیک اتفاق افتاد. اعتصابهای گسترده کارگران صنعت نفت مکزیک 20سال پیش از ملی شدن صنعت نفت در ایران و در مارس سال 1938 منجر به صدور فرمان ملی شدن اموال شرکتهای نفت مکزیک از سوی رییسجمهور این کشور شد. ونزوئلا نیز 10سال پیش از ایران توانسته بود در تلاشی 14ساله از زمان تصویب نخستین قانون نفت جهان تا سال 1943 تغییراتی در قوانین نفت خود به وجود آورد و بنیانهای اصل 50-50 یا تنصیف منافع بین شرکتها و کشورهای صاحب نفت را پایهگذاری کند. ونزوئلا که در نهایت به یکی از پایهگذاران سازمان کشورهای صادرکننده نفت خام تبدیل شد در جریان این تحولات تصمیم بر همراه کردن دیگر تولیدکنندگان نفت خام با خود گرفته و در راستای این تصمیم هیاتهایی را به ایران، کویت، عربستان سعودی و عراق فرستاد هر چند نتیجه چندانی از این تلاش حاصل نشد.
در ایران و در سالهای منتهی به 1329 احساسات متناقض در مورد نفت در میان هیات حاکمه یافت میشد. این طیف از مظفر بقایی، عضو حزب زحمتکشان که نفت را بلایی طبیعی میخواند و آرزو میکرد «یک بمب اتم منابع نفت ایران را نابود کند» تا محمد مصدق که نفت را موهبتی طبیعی میدانست را در بر میگرفت. به هر رو مصدق در 17 اسفند «به نام سعادت ملت ایران و به منظور کمک به تامین صلح جهانی» پیشنهاد کرد که «صنعت نفت ایران در تمام مناطق کشور بدون استثنا ملی اعلام شود یعنی تمام عملیات اکتشاف، استخراج و بهرهبرداری در دست دولت قرار گیرد» و نفت ملی شد. اما این روند از نیمه دوم سال 1329 شروع شد. پاییز و زمستان 1329 بود که نهضت ملی شدن نفت ایران وارد مرحله حساسی شد. ملاقات آیتالله کاشانی و دکتر مصدق در آبان ماه به توافق اصولی برای تشدید جنبش با هماهنگی جناحهای ملی و مذهبی منتج شد. با بالا گرفتن احساسات عمومی، نمایندگان جبهه ملی در مجلس شورای ملی در دی ماه 1329 رسما طرح ملی شدن نفت را مطرح کردند. به دعوت آیتالله کاشانی و جبهه ملی تظاهرات گستردهیی در مرکز تهران و میدان بهارستان در حمایت از طرح ملی شدن نفت صورت گرفت. به موازات افزایش تحرکات سیاسی رزمآرا علیه جنبش، دکتر مصدق در سخنرانی مفصل خود اعلام کرد تنها راه تن دادن به ملی شدن نفت است. در پی اظهارات تند رزمآرا در مجلس در مخالفت کامل و قاطع با ملی شدن نفت و عدم طرح مفاد مذاکره با سفیر انگلیس، دکتر مصدق قطع مذاکره با دولت را اعلام و ملی شدن در دستور کار کمیسیون نفت قرار گرفت.
در روز 16 اسفند سپهبد رزمآرا در مسجد سلطانی ترور شد. فداییان اسلام مسوولیت ترور را به عهده گرفتند. با افزایش هیجان عمومی پس از ترور رزمآرا در روز 17 اسفند کمیسیون نفت به اتفاق آرا اصل ملی شدن نفت در سراسر ایران را تصویب کرد. طرح ملی شدن نفت با نام سعادت ملت ایران در روز 24 اسفند توسط مجلس شورا و در روز 29 اسفند توسط مجلس سنا به تصویب رسید و شادی سراسر ایران را فرا گرفت.