کاهش جهانی سهم دلار از ذخایر ارزی
سهم 63 درصدی دلار و 20درصدی یورو در مقابل سهم 1 درصدی یوآن از ذخایر ارزی نشاندهنده عدم تناسب سهم ارزها با قدرت اقتصادی کشورها است
گروه بانک و بیمه| محسن شمشیری|
گزارش صندوق بینالمللی پول از سهم ارزهای عمده و معتبر از ذخایر ارزی کشورهای مختلف جهان نشان میدهد که سهم دلار از ذخایر ارزی و مبادلات ارزی جهان درحال کاهش است و این درحالی است که برخی کشورها ازجمله ایران، روسیه، چین و... تلاش دارند تا سهم دلار را از مبادلات ارزی و ذخایر ارزی خود کاهش دهند و در قراردادهای تجاری، صادرات، واردات، مشارکت در سرمایهگذاری همچنین ذخایر ارزی و... از پولهای غیردلاری مانند یورو استفاده کنند و سهم پولهای ملی خود مانند ریال، یوآن، روبل، لیر ترکیه و سایر پولهای شرکای تجاری را در مبادلات و ذخایر ارزی خود افزایش دهند.
به گزارش رویترز، صندوق بینالمللی پول در بررسیهای خود اعلام کرده که سهم دلار امریکا در ذخایر ارزی بانکهای مرکزی جهان در 3ماه پایانی سال ۲۰۱۷میلادی به کمترین رقم در ۴سال اخیر رسید؛ درحالی که سهم یورو افزایش نشان میدهد. این نکته نشان میدهد که پس از اعلام سیاستهای جدید ترامپ و دولت امریکا مبنی بر افزایش نرخ تعرفه واردات از چین و کشورهای دیگر همچنین اعلام تراز منفی تجاری امریکا در برابر کشورهای مختلف، تجارت جهانی وارد یک دوره جنگ تجاری شده و کشورهای جهان تلاش دارند که منافع خود همچنین ارزش ذخایر ارزی را حفظ کنند.
به گزارش «تعادل» از سوی دیگر خصومتها و اختلافات سیاسی امریکا با کشورهایی مانند ایران و سایر کشورها، تحریمهای اقتصادی امریکا علیه ایران، روسیه، کره شمالی و سایر کشورها نیز باعث شده که بسیاری کشورها به دنبال حذف یا کاهش سهم دلار از ذخایر ارزی و معاملات تجاری خود باشند.
صندوق بینالمللی پول در این زمینه اعلام کرد که سهم دلار در ذخایر ارزی بانکهای مرکزی جهان در 3ماه پایانی سال ۲۰۱۷میلادی به کمترین رقم در ۴سال اخیر رسید؛ این درحالی است که سهم دیگر ارزهای اصلی جهان در ذخایر ارزی بانکهای مرکزی رشد پیدا کرده است. سهم دلار در 3ماه پایانی سال گذشته میلادی در ذخایر ارزی بانکهای مرکزی جهان برای چهارمین دوره ۳ماه متوالی با روند نزولی روبهرو شده و علت آن به تضعیف ارزش دلار به دلیل رشد سریع اقتصادی در خارج از ایالات متحده و گمانهزنی بر سر کاهش به کارگیری بستههای محرک اقتصادی از سوی بانکهای مرکزی اصلی جهان نسبت داده میشود.
البته ذخایر ارزی جهان به دلار در 3ماه پایانی سال ۲۰۱۷میلادی 63.5 درصد از مجموع سهم ذخایر ارزی بانکهای مرکزی را به خود اختصاص داد و به 6.13 تریلیون دلار کاهش پیدا کرد بر همین اساس یورو با 20.15درصد از مجموع ذخایر ارزی جهان به عنوان دومین اندوخته بزرگ ارزی بانکهای مرکزی جهان در 3ماه پایانی سال ۲۰۱۷میلادی گزارش شده که بیشترین رقم در ۳سال اخیر است و سهم ین ژاپن در 3ماه سوم سال ۲۰۱۷میلادی با رسیدن به 4.89درصد از مجموع سهم ذخایر ارزی بانکهای مرکزی جهان به بیشترین رقم از 3ماه چهارم سال ۲۰۰۲میلادی به بعد رسید.
سهم یوآن چین در ذخایر ارزی بانکهای مرکزی جهان در 3ماه پایانی سال ۲۰۱۷میلادی به 1.23درصد افزایش پیدا کرد و مجموع ذخایر ارزی جهان به 11.425تریلیون دلار رسیده که بیشترین رقم از 3ماه دوم سال ۲۰۱۵میلادی به بعد محسوب میشود.
بر پایه این گزارش صندوق بینالمللی پول اعلام کرد که سهم پوند انگلیس، فرانک سوییس، دلار استرالیا و کانادا هم در ذخایر ارزی جهان در 3ماه پایانی سال ۲۰۱۷میلادی حاکی از رشد نامحسوسی در مقایسه با 3ماه سوم دارد.
این گزارش در یک پیام ساده نشان میدهد که با وجود سهم بالای چین در تولید ناخالص و تجارت جهانی و سهم 25درصدی امریکا از تولید ناخالص و تجارت جهانی همچنان امریکا بیش از 63 درصد ذخایر ارزی را به عهده دارد و سهم دلار در مبادلات ارزی و قراردادها و تجارت نیز همچنان بالاست و سهم دلار در ذخایر و مبادلات ارزی متناسب با سهم امریکا از اقتصاد و تجارت جهانی نیست بلکه سهم دلار از ذخایر ارزی جهان به میزان 2.5برابر سهم امریکا از اقتصاد و تجارت جهانی است و سهم اندک یک درصدی یوآن چین از ذخایر ارزی با منطق و سهم اقتصاد این کشور از اقتصاد و تجارت جهانی متناسب نیست. به عبارت دیگر حتی سهم 20درصدی یورو از ذخایر ارزی جهان و ثبات و تقویت ارزش یورو در برابر دلار در سالهای اخیر نیز با میزان نفوذ و سهم اقتصادی کشورهای اروپایی متناسب نبوده و پیشتازی دلار در ذخایر ارزی و مبادلات و تجارت جهانی حکایت از شرایطی فراتر از سهم امریکا در جمعیت، اقتصاد، تولید و تجارت دارد.
بر این اساس تغییر این شرایط و کاهش سهم دلار از ذخایر و مبادلات ارزی به اقدامات گستردهیی از سوی کشورهای جهان نیازمند است و علاوه بر عزم و اراده کافی برای حذف و کاهش سهم دلار در ذخایر ارزی و مبادلات ارزی باید اصلاحاتی در قوانین تجارت جهانی، نهادهای بینالمللی، تغییر رفتار نهادهای مالی و پولی مانند بورسهای جهان، بازار نفت، صندوق بینالمللی پول، بانک جهانی، مبادلات و روابط بانکی جهان و... انجام شود. حتی مداخلات نظامی و سیاسی امریکا، تحریمهای اقتصادی این کشور علیه دیگر کشورها، مخالفتها و خصومتهای سیاسی، پیمانهای نظامی، شرکای سیاسی و نظامی در مناطق مختلف جهان و... نیز باید تغییر کند و میزان حضور امریکا در عرصههای غیراقتصادی و تجاری نیز باید تغییر کند تا بانکهای مرکزی جهان به تدریج سهم دلار را از ذخایر ارزی خود کاهش دهند.
باید توجه داشت که همچنان دلار به میزان دو سوم کل ذخایر ارزی جهان سهم عمدهیی در ذخایر ارزی و مبادلات ارزی دارد و حذف یا کاهش سهم آن به عزم کشورهای مختلف، اقدامات گسترده دولتها و بانکهای مرکزی در زمینه افزایش سهم کشورهای جهان از تجارت جهانی، رشد اقتصادی، سیاستهای اعتباری، نفوذ و سهم بیشتر در صندوق بینالمللی پول و بانک جهانی و نهادهای معتبر پولی و مالی، بورسهای جهان، کاهش نوسانهای ارزی و... نیاز دارد و جلب اعتماد کشورها، بازارهای ارز، دولتها و فعالان اقتصادی به سیاستهای با ثبات و اقداماتی گسترده و به تدریج نیازمند است. در شرایطی که چین بزرگترین اقتصاد جهان، بانکها و مبادلات تجاری را به خود اختصاص داده و تنها سهم یک درصدی در ذخایر ارزی جهان دارد به این معناست که جلب توجه بانکهای مرکزی جهان به کاهش سهم دلار به اقدامات عمده دیگری نیاز دارد و تا اطمینان حاصل نکنند که یوآن میتواند نوسانات ارزی جهان را پوشش دهد به سمت ارز غیردلاری نخواهند رفت و آنها باید مطمئن باشند که پول معتبری برای حفظ ارزش ذخایر و انجام امور تجاری، سیاسی، نظامی و... خود در اختیار دارند تا پول دیگری را به جای دلار انتخاب کنند.
بر این اساس شاید بتوان نقش اروپا و کشورهای آلمان، فرانسه، ایتالیا و... در تجارت جهانی، سازمان ملل و روابط بینالمللی را به عنوان دلیل و تکیهگاهی عمده برای افزایش سهم یورو از ذخایر ارزی معرفی کرد، زیرا نقش اروپا در روابط بینالمللی و سیاست خارجی نیز بانکهای مرکزی جهان را مجاب کرده که به سمت یورو حرکت کنند و ایران نیز در سالهای اخیر با افزایش سهم یورو از ذخایر خود و فروش نفت با یورو تلاش کرده که سهم دلار را کاهش دهد.
جنگ تجاری عاملی دیگر برای حذف دلار
جنگ تجاری نیز عامل دیگری برای حذف دلار اعلام شده است. کشورهای مختلف از امریکا تا چین و اروپا و ژاپن و ایران و... تلاش دارند که با وضع تعرفهها و خروج از پیمانهای منطقهیی از منافع خود دفاع کنند و به نظر میرسد که تجارت آزاد جهان و کاهش تعرفهها باعث شده که بسیاری از شغلها و فعالیتهای داخلی لطمه بخورد و هر کشوری سعی دارد که از منافع خود حفاظت کند و لذا جنگ تجاری غیرقابل اجتناب است و همین موضوع باعث توجه به تعرفهها و حذف دلار از مبادلات و ذخایر ارزی نیز شده است.
در حال حاضر ایالات متحده آماده وضع تعرفه ۵۰ میلیارد دلاری روی کالاهای چینی را به عنوان یک اقدام تنبیهی به منظور نقض حقوق معنوی شرکتهای امریکایی در پی گرفته است. از سوی دیگر سفیر چین در واشنگتن گفت: اگر امریکاییها دست به چنین کاری بزنند با عمل متقابل در همان مقیاس روبهرو میشوند و چین پیشرفتهای خوبی را در جهت حفاظت از حقوق معنوی کرده و آماده بررسی مواردی است که در آن نقض قانون حقوق معنوی اتفاق افتاده است. بعد از اعلام وضع تعرفه روی ۱۲۸ قلم از کالاهای وارداتی امریکایی که از روز دوشنبه لازمالاجرا شده؛ مقامات چینی به دنبال مذاکرات تجاری با ایالات متحده به منظور پیشگیری از آسیب بیشتر در روابط پکن-واشنگتن هستند. تعرفههای متقابل چین پاسخی به تعرفههای امریکا روی فلزات وارداتی است که در ماه مارس به امضای ترامپ رسید و حدود ۳میلیارد دلار از ارزش کالاهایی را در بر میگیرد که از ایالات متحده وارد میشوند و سهم ناچیزی را دارد.
کاهش ارزش ذخایر ارزی به صورت غیردلاری
دلیل دیگری که باعث شده همچنان دلار سهم بیشتری از ذخایر ارزی داشته باشد، نوسان ارزش یوان و یورو و سایر ارزهای جهان بوده است، زیرا چین و ژاپن تلاش دارند که با کاهش ارزش پول خود صادرات را افزایش دهند و اتحادیه اروپا نیز در دو دهه گذشته بارها با نوسان و بحران پولی مواجه شده است اما دلار امریکا در برخورد با نوسانات و بحرانها، توان بیشتری از خود نشان داده است. لذا حفظ ذخایر به صورت غیردلاری با نوسانات و همچنین کارمزد تبدیل ارزها با دلار مواجه است.
به عنوان مثال تجربه برخی کشورها از جمله ایران نشان میدهد که حفظ ذخایر ارزی به صورت یورو، یوان، ین، لیر، درهم، روبل، پوند، روپیه و... به جای دلار با نوسانات و نرخ آربتراژ، کارمزد تبدیل پول در بازارها، کاهش ارزش ارزهای دیگر در برابر دلار مواجه بوده و برخی کشورها و فعالان اقتصادی نتیجه گرفتهاند که اگر ذخایر ارزی خود را به صورت دلار حفظ کنند با نوسان و کاهش ارزش و هزینههای کمتری مواجه خواهند شد و حفظ ذخایر ارزی به صورت غیردلاری ممکن است که منافع کمتری برای کشورها به همراه داشته باشد.
از اینرو حذف دلار بدون اقدامات سیاسی، نظامی، تجاری و بینالمللی با موفقیت کمی مواجه خواهد شد و در صورتی که چین و ژاپن و کشورهای دیگر بخواهند با دستکاری پول خود صادرات را افزایش دهند باعث جلب اطمینان بانکهای مرکزی در حفظ ذخایر به صورت غیردلاری نخواهد شد.
تجربه کاهش سهم دلار در سالهای بعد از جنگ اول و دوم جهانی
موضوع کنار گذاشتن دلار در مبادلات و ذخایر ارزی، در دورههای قبلی تاریخ اقتصادی جهان و به خصوص پس از جنگهای اول و دوم جهانی نیز تکرار شده و موضوع حذف دلار از مبادلات و ذخایر ارزی همواره مطرح بوده و در برخی دورهها با موفقیتها و تحولاتی مواجه شده اما به دلایل مختلف، دلار همچنان سهم عمدهیی از مبادلات و ذخایر ارزی جهان کسب کرده و مداخلات نظامی امریکا، نفوذ در نهادهای بینالمللی تجاری و سیاسی و اقتصادی، فناوریهای دست اول و سطح بالای امریکا در صنعت نفت، کالاهای کشاورزی، مخابرات و اطلاعرسانی و بسیاری از صنایع دیگر، بازار گسترده مصرفی امریکا و... باعث شد که در دورههای بعدی نیز همچنان دلار در بازارهای ارزی و ذخایر ارزی سهم عمدهیی داشته باشد.
در دوره جنگهای اول و دوم جهانی، اقتصاد و تجارت جهانی با سقوط ارزش لیر انگلیس و دلار امریکا و مخارج سنگین جنگ مواجه شد یا در دورههایی که افزایش قیمت نفت عملا به معنای کاهش ارزش دلار بوده و قدرت خرید ذخایر ارزی کشورها را کاهش داده است، کشورهای جهان تلاش کردند که با تشکیل صندوق بینالمللی پول و بانک جهانی و معرفی سبدهای ارزی مانند اسدیآر که ترکیبی از پولهای معتبر و قابل اتکای جهان بوده، به نوعی با کاهش ارزش ذخایر ارزی و دلار مقابله و با کاهش سهم پولهای قالب در تجارت جهانی مانند دلار از قدرت خرید ذخایر ارزی خود محافظت کنند.
این موضوع تا جایی پیش رفت که رییسجمهور امریکا نیز اعلام کرد که دلار نمیتواند قیم ارزش پولهای دیگر در جهان و حفظ ارزش ذخایر ارزی باشد و برابری دلار در برابر طلا کنار گذاشته شود و نرخ دلار در برابر پولهای دیگر شناور شد و رژیم ثابت ارزش دلار در برابر طلا نیز فرو ریخت و جای خود را به سیستم شناور داد. از آن پس ارزش دلار در برابر طلا و سایر ارزها رو به کاهش گذاشت و در دورههای مختلف شاهد کاهش ارزش دلار در برابر سایر ارزها و دلار و نفت بودهایم.
اگر چه در دورههای دیگر تاریخ اقتصادی جهان نیز موضوع انتخاب ارزهای غیردلاری و سبدهای ارزی مطرح شده بود، اما تجربه عملی در این زمینه نشان داد که به خاطر سلطه امریکا در بازار نفت، فناوریهای نفتی و همچنین سهم 25درصدی اقتصاد امریکا از تجارت و تولید صنعتی در جهان عملا بسیاری از قراردادهای تجاری از جمله عمده قراردادهای تولید و فروش نفت و... همچنان به صورت دلاری اجرا شده و مهمترین نکته در بازار ارز و طلا و قیمت نفت و فلزات و کالاهای اساسی، کشاورزی، معدنی و صنعتی، این مشکل اساسی است که همه ارزها و طلا و نفت و سایر کالاها هر روز به قیمت دلار تعیین و اعلام میشود و حتی نرخ سایر ارزهای عمده مانند یورو و یوان و ین و پوند نیز که در مقاطع مختلف افزایش ارزش در برابر دلار داشتهاند، هر روز در برابر دلار تعیین میشوند و سپس نرخ سایر ارزها در برابر پولهای ملی از جمله ریال در بازار اعلام میشود.
چنین معضلات و مشکلات و واقعیتهایی باعث شده که عملا سبد اسدیآر و اعلام سایر ارزها به جای دلار با موفقیت چندانی مواجه نباشد. اما در شرایط کنونی که سهم اقتصاد چین و سایر کشورها از تجارت جهانی رو به افزایش است و موضوع جنگ تجاری، حفظ منافع ملی کشورها، خروج کشورهایی مانند بریتانیا از اتحادیه اروپا، خروج امریکا از پیمان منطقهیی نفتا، افزایش تعرفههای تجاری و همچنین حفظ منافع اقتصادی و سیاسی کشورهایی مانند ایران در برابر امریکا بیش از گذشته مطرح است، به نظر میرسد که اراده و عزم بیشتری از سوی کشورهای جهان به کار گرفته شده تا به تدریج سهم دلار از ذخایر ارزی و تجارت و مبادلات ارزی را کاهش دهد.