یک استعفا، دو پیشنهاد
مجید اعزازی
دبیر گروه مسکن و شهرسازی
1- برخلاف رای قاطع پارلمان شهری پایتخت به تداوم فعالیت محمدعلی نجفی به عنوان شهردار تهران، به نظر میرسد، نجفی بنابه دلایل پیدا و پنهان، بر کنارهگیری از این سمت اصرار دارد. در این صورت، او بار دیگر باید تقاضای خود را به صورت مکتوب طرح کند تا مراحل قانونی این استعفا طی و نهایی شود.
جلسه بررسی استعفای نجفی دیروز در شرایطی در شورای شهر تهران برگزار شد که هم شهردار و هم اعضای این شورا بر انجام اصلاحات بنیادین در امور پایتخت و ریلگذاری جدید در مسیر خدمتگزاری توام با شفافیت، رانتزدایی و تامین حقوق شهروندان طی هفت ماه گذشته تاکید کردند. هم نجفی و هم اعضای شورای شهر (حتی اعضایی که با هدف انجام سریعتر و سهلتر فرآیند معالجه شهردار، به استعفای او رای مثبت دادند) بر همکاری، همفکری و تعامل طرف مقابل در پیشبرد امور شهری و ساماندهی ناهنجاریهای بهجا مانده از گذشته و از جمله پرداخت 6 هزار میلیارد تومان از بدهیهای 52 هزار میلیارد تومانی شهرداری، تحقق 95 درصدی بودجه سال گذشته و... صحه گذاشتند و این دوره کوتاه مدیریت شهری را از نظر هماهنگی بین قانونگذاران و مجری قانون کمنظیر توصیف کردند.
2- شاید فروردین ماه سال گذشته، تصور روی کارآمدن شورای شهری کاملا اصلاحطلب با شهرداری دارای سوابق سیاسی مشخص و کارنامه اجرایی سطح بالا کمی سخت یا دور از ذهن مینمود، اما امروز در ذهن اغلب رایدهندگان سال گذشته و همچنین اعضای فعلی شورای شهر، فعالیت سالم شهرداری تهران بدون نجفی سخت یا حتی غیرممکن است. در این فرآیند یک ساله (تهیه لیست امید، برگزاری انتخابات شوراها، انتخاب شهردار تهران، اصلاحات صورت گرفته در فرآیندهای شهرداری) اگر چه گامهای مثبتی هم از سوی مردم و هم از مسوولان برداشته شد، اما نقایصی هم وجود داشت. یکی از این نقایص، ورود برخی چهرههایی که وجهه سیاسی آنها بر وجهه کارشناسی و تخصصشان غلبه دارد، به مجموعه مدیریت شهری پایتخت بود. اساسا حکمرانی و مدیریت نهادها و سازمانهای بزرگ بیش از آنکه کاری سیاسی به شمار آید، در روزگار ما امری کارشناسی و تخصصی تلقی میشود که مستلزم تحصیلات و سوابق کاری مرتبط است. این مساله در اداره امور شهری همچون تهران به عنوان یک سازمان اقتصادی- اجتماعی پیچیده، متنوع و گسترده بیش از پیش اهمیت دارد. در عین حال، نبود احزاب سیاسی «فعال و کادرساز» حکمرانی خوب و مطلوب در حوزههای تخصصی مختلف را در کشور به چالشی قابل توجه بدل کرده است. در این چارچوب، غلبه رویکردهای سیاسی بر رویکردهای تخصصی در ادوار گذشته مدیریت شهری تهران نتایج مثبتی برجای نگذاشت و روند امور پایتخت را با تمام مسائل و مشکلاتش دچار وقفه کرد. ماجرای استعفای الویری از شهرداری تهران در دوره شورای شهر اول که دیروز نیز در جلسه بررسی استعفای نجفی یادآوری شد، یکی از نمونههای حاکمیت و غلبه رویکردهای سیاسی بر رویکردهای اجتماعی است. نمونه دیگر، انباشت بدهی 54 هزار میلیارد تومانی و استخدامهای فلهیی و املاک نجومی در دورههای دوم، سوم و چهارم شورای شهر تهران است.
3- به گفته نجفی و اغلب اعضای شورای شهر، افزون بر مساله «بیماری»، «فشارهای سیاسی» هم در ماجرای استعفای شهردار تهران دخیل بوده است. در چنین شرایطی، به نظر میرسد، مهرهچینان و مهرهسازان سیاسی باید چهرههایی را روانه نهادها و شوراهای تخصصی همچون شورای شهر و شهرداری تهران کنند که در رشته خود متخصص زبردست و شناخته شدهیی باشند تا از گزند نگاههای گروهی و جناحی مصون باقی بمانند و بتوانند در سایه اتکا به علم و دانش، مسائل و مشکلات فزاینده کلانشهر تهران (آلودگی هوا، تنگنای مالی، ترافیک، حمل و نقل عمومی، فرونشست و فروریزش زمین، زلزله، مدیریت بحران و...) را کاهش داده یا رفع کنند. از سوی دیگر، به نظر میرسد، در میانمدت، نمایندگان شورای شهر و نمایندگان مجلس شورای اسلامی ضروری است، زمینههای لازم برای انتخاب شهرداران از طریق رای مستقیم مردم را فراهم آورند. در این صورت، شهرداران منتخب با اعتبار کسب شده از رای مستقیم شهروندان، دارای استقلال و قدرت بیشتری برای پیشبرد امور شهری خواهند داشت. روشی که در کلانشهرهایی همچون لندن و نیویورک تجربه شده و پیامدهای مثبتی را برای شهرهای یادشده به بار آورده است.