ترامپ در خاورمیانه بهدنبال چیست
نگاهی به رویکردها و مواضع ترامپ طی یک سال و چند ماهی که از ورود رییسجمهوری امریکا به کاخ سفید میگذرد سه محور اساسی را در سیاست خاورمیانهیی او مشخص میسازد.
ایرنا، در گزارشی تحلیلی با بیان این مطلب افزود: ریاستجمهوری «دونالد ترامپ» در امریکا برای بسیاری از رهبران، ملتها و صاحبنظران مسائل خاورمیانه چشماندازی مبهم و بعضا نگرانکننده را به وجود آورد.
یکی از مهمترین دلایلی که سبب ساز بروز این چشمانداز میشد انتقاداتی گسترده بود که وی در دوره تبلیغات و پس از پیروزی انتخاباتی از سیاست خاورمیانهیی اسلاف خود عنوان میکرد.
رییسجمهوری امریکا بارها در مقاطع گوناگون بیان داشته این کشور در برابر هزینه هفت تریلیون دلاری در خاورمیانه عملا عایدی به کف نیاورده و نتیجه سیاست دولتهای پیشین تقویت کشورهای مخالف امریکا و ایجاد گروههای تروریستی بوده است. وی همچنین تصریح داشت زیر بار هزینههای تامین امنیت برخی کشورهای منطقه نخواهد رفت که همین موجب نگرانی برخی دولتهای خاورمیانه عربی شد و همچنین گمانه زنیهایی را در زمینه کاهش نقش واشنگتن در تحولات منطقه و بحرانهایی چون سوریه به دنبال داشت.
انتظار و گمانه زنیها در این زمینه اما با واقعیات دوره ریاستجمهوری ترامپ همخوانی کاملی نیافت و رخدادهایی به وقوع پیوست که جنبههای عینی سیاستهای منطقهیی وی را مشخص ساخت.
با توجه به این رخدادها بود که اصلیترین محورهای سیاست واشنگتن در قبال مسائل، تحولات و کشورهای خاورمیانه طی حدود پانزده ماه اخیر نمایان گشت.
نخستین و اصلیترین محور را میتوان به انطباق سیاستها و اهداف منطقهیی امریکای دوره ترامپ با رژیم صهیونیستی مربوط دانست. پس از بروز اختلاف نظر میان دولت «باراک اوباما» با رهبران تل آویو بر سر توافق هستهیی ایران و 1+5 و همزمان با اوجگیری این اختلافات در زمینه شهرکسازیها در اراضی اشغالی ترامپ وعده داد که با تمام توان از صهیونیستها دفاع خواهد کرد.
وی پس رای ممتنع امریکا به قطعنامه شورای امنیت مبنیبر محکومیت شهرکسازی رژیم صهیونیستی (دی ماه 95)، از رهبران تل آویو خواست تا زمان ورود وی به کاخ سفید صبر و مقاومت کنند.
اصلیترین نمود انطباق یافتن سیاستهای ترامپ با خواست سران و لابیهای صهیونیستی، اعلان پایتختی بیتالمقدس و صدور فرمان انتقال سفارت امریکا به این شهر بینالمللی در آذرماه پارسال بود.
ترامپ همزمان با حمایت همهجانبه از صهیونیستها و ادای دین به لابیهای صهیونیستی طرفدار وی، حملات پردامنه و گستردهیی را متوجه جمهوری اسلامی ایران ساخت.
وی با ادعای زیان دیدن امریکا از توافق هستهیی، برخلاف اسلاف دموکرات خود برجام را برای مهار هستهیی جمهوری اسلامی ایران ناکافی دانسته و بارها مدعی خروج از این توافق بینالمللی شده است. وی همچنین فعالیتهای دفاعی در حوزه موشکی و حضور ایران در منطقه را عامل بیثباتی و ناآرامی میداند و میکوشد اجماعی منطقهیی و بینالمللی را برای ناکارآمدسازی برجام به وجود آورد.
بسیاری از تحلیلگران، بهره مندی سیاسی و امنیتی از تهدید نمایی جمهوری اسلامی، منافع اقتصادی از جمله افزایش فروش تسلیحات به کشورهای منطقه، نمایش همراهی و همنوایی با برخی دولتهای منطقه و تقویت روابط با متحدان سنتی به ویژه سعودی را از مهمترین انگیزههای ترامپ برای ایران ستیزی میدانند؛ همچنان که اکنون دوشیدن عربستان به دست ترامپ در ادبیات سیاسی منطقه برجستگی خاصی یافته است.
امریکا برخلاف همآوایی منفعتجویانه با شرکای سنتی چون عربستان و امارات، در قبال برخی دولتهای منطقه سیاستی سیال و به بیان برخی دیگر کجدار و مریز را در حدود یک سال گذشته پیش برده است.
ترامپ در برابر عملیات نظامی ترکیه در عفرین خطاب به رییسجمهوری این کشور هشداری محتاطانه را در زمینه امکان اصطکاک آنکارا و واشنگتن در سوریه انتقال و نشان داد قصد دارد ضمن جلوگیری از ایجاد واگرایی و تقابل، منافع، اهداف و دیدگاههای متعارض با ترکها را نیز به بهایی منطقی و معقول پیگیری کند همچنان که رییسجمهوری امریکا بارها در پیغامهای خود به سران قطر ضمن تاکید بر ضرورت توسعه همکاریها، از موضع ریاض در برابر دوحه تلویحا حمایت کرده و خواستار رفع فوری اختلافات فی مابین شده است.
در موضوع سوریه نیز به دلیل واقعیات سیاسی و میدانی این کشور و قاطعیت روسیه و جمهوری اسلامی ایران برای حمایت از دمشق، امریکا شرایط را ناهمخوان با منافع خود و متحدانش میداند و میکوشد با تمدید بحران و تداوم تنش در حال حاضر مانع از ثبت پیروزی نهایی به سود رقبا شود؛ وضعیتی که بسیاری آن را نمود بیراهبردی ترامپ در خاورمیانه و پروندههایی چون سوریه میدانند.
به اعتقاد منتقدان، از زمانی که ترامپ زمامداری را در واشنگتن در دست گرفته سیاستهای خارجی ایالاتمتحده دستکم در منطقه خاورمیانه با یک چرخش محسوس نسبت به دوران باراک اوباما مواجه شده است. چرخشی که بهطور بیسابقه نشان از تناقض در رفتار دولت جدید امریکا در این منطقه دارد. تناقضهایی که به گفته بسیاری از تحلیلگران عامل اصلی کاهش نفوذ و سلطه این کشور از یک سو و کاهش مشروعیت ایالاتمتحده نزد کشورهای خاورمیانه از سوی دیگر شده است. ترامپ در مقام نامزد ریاستجمهوری نابودی کامل داعش را اولویت مهم خود قرارداده بود اما پس از ورود به کاخ سفید موفقیت چندانی در مبارزه با داعش در عراق و سوریه به دست نیاورد. در واقع شکست و عقبنشینی این نیروها بیشتر بهنام ایران، روسیه، ترکیه و نیروهای عراقی و سوری ثبت شد.