نگاهی به همگرایی چین و روسیه در آسیایمیانه
تحولات در منطقه آسیای میانه با تغییر فضای ژئوپلیتیک منطقهیی و حرکت دولتهای منطقه به سمت تعریف هویتهای مستقل و باثبات برای خود، میتواند به عنوان فرصتی مهم مورد توجه و استفاده جمهوری اسلامی ایران قرار گیرد. به گزارش ایراس، پروژه کمربند و جاده چین به عنوان بزرگترین طرح کنونی «چندجانبهگرایی یوروآسیایی» از یک سو و طرح اتحادیه اقتصادی یوروآسیا از سوی دیگر، بیانگر عزم جدی دو قدرت بزرگ پیرامونی منطقه آسیای مرکزی یعنی چین و روسیه برای پیشبرد ایده همگرایی در این منطقه است. در این راستا، ایران که از همان ابتدای پس از فروپاشی شوروی رویکرد همگرایی با این منطقه را مدنظر داشت (به ویژه در قالب اکو)، میتواند از موقعیت جغرافیایی، پیوندهای موجود با دولتهای منطقه و نیز روابط دوجانبه مساعد با روسیه و چین بهره گرفته و از طریق مشارکت در این ابتکارات، زمینه توسعه روابط با منطقه و نیز تامین منافع اقتصادی- سیاسی خود را بهطور همزمان فراهم کند. توسعه پیوندهای ترانزیتی با منطقه به عنوان گامی مهم در این راستا قابل ارزیابی است. پروژه راهآهن قزاقستان- ترکمنستان- ایران، اقدامی مهم در جهت ورود به مرحلهیی جدید از پیوند با منطقه بود؛ اما تنها در صورت توجه به توسعه همهجانبه این طرح، در کنار مدنظر قرار دادن ابتکارات مکمل مورد نیاز است که میتوان شاهد تحقق کامل پتانسیلها در این عرصه بود. مذاکرات میان طرفهای دخیل در ابتکار «کریدور شمال-جنوب» باید با نگاهی مستقیم به مذاکرات مربوط به پیوستن ایران به اتحادیه اقتصادی اوراسیا و نیز گفتوگوهای مرتبط با نحوه مشارکت ایران در طرح کمربند و جاده مورد توجه قرار گیرد؛ نه به شکلی مجزا و منفرد. تنها در این صورت است که میتوان از شکلگیری یک «رویکرد» مشخص منطقهیی نسبت به آسیای مرکزی با قابلیت موفقیت بالا سخن به میان آورد. از سوی دیگر عرصه همکاریهای امنیتی نیز با توجه به پیوندهای ایران با منطقه در هر دو حوزه امنیت سخت و نرم، میتواند فراهمکننده زمینه تعاملات بیشتر ایران با منطقه باشد. یکی از مهمترین تحولات بینالمللی سال گذشته، سقوط «خلافت» خودخوانده داعش در عراق و سوریه بود که با وجود کاستن از فضای تهدید در محیط منطقهیی خاورمیانه، سطح بالقوه تهدید را در دیگر مناطق، از جمله آسیای مرکزی بالا برد؛ زیرا موضوع بازگشت تروریستهای خارجی عضو داعش به کشورهای خود، اکنون به عنوان دغدغهیی جدی مورد توجه مقامات کشورهای آسیای مرکزی و همچنین قفقاز و خود روسیه قرار دارد. تجربیات ایران در عرصه مبازره با داعش در عراق و سوریه و شناخت میدانی از این گروه تروریستی، مزیتی است که میتواند مورد توجه کشورهای آسیای مرکزی قرار گیرد. با وجود همسایگی بلافصل ایران با منطقه آسیایمرکزی، از زمان فروپاشی شوروی تاکنون روابط ایران با منطقه هیچگاه در سطح قابل قبول نبوده و با پتانسیلهای موجود فاصله داشته است. طی حدود پنج سال اخیر، روندهای مثبتی در زمینه روابط ایران با همسایگی شمالی خود (چه در آسیای مرکزی و چه قفقاز) آغاز شده که از وجود عزمی سیاسی برای توسعه روابط حکایت میکند. با این حال، این عزم سیاسی تنها زمانی در عرصه عمل به دستاوردهای عینی منجر خواهد شد که با درک کامل و جامع از واقعیت فعلی منطقه و با ملاحظه چالشها و فرصتهای موجود به کار بسته شود. بهطور کلی، دو عرصه چندجانبهگرایی منطقهیی و همکاری امنیتی، عرصههایی است که در صورت تدوین رویکردهای مشخص از سوی ایران میتواند زمینه توسعه پیوندها با منطقه را در آینده نزدیک فراهم کند.