یک بام و دو هوای ترامپ در سوریه
گروه جهان|
سفیر ایالات متحده در سازمان ملل متحد از برنامه اعمال تحریمهای تازه علیه مسکو به تلافی حمایت کرملین از حکومت بشار اسد خبر داده است. نیکی هیلی گفته شرکتهای روس مرتبط با برنامه تسلیحات شیمیایی ارتش سوریه تحریم میشوند. در همین حال نیویورکتایمز در گزارش انتقادی از ناکارآمدی و چرخ لنگ سیاست خارجی در تحولات سوریه نوشته است.
به گزارش شبکه سیبیاس، دولت امریکا پیشتر نیز تعدادی از نزدیکان ولادیمیر پوتین را به تلافی حمایت دولت روسیه از بشار اسد و همچنین دخالت در انتخابات ریاستجمهوری امریکا تحریم کرده بود. در همین حال امانوئل ماکرون رییسجمهوری فرانسه ترامپ را به حضور نظامی طولانیتر در سوریه ترغیب کرده است. نیکی هیلی نیز خبر خروج نظامیان امریکایی از سوریه در ۶ ماه آینده را رد کرده و گفته تا زمانی که همه اهداف امریکا در سوریه برآورده نشود، ایالات متحده به حضور نظامی خود در این کشور ادامه خواهد داد. حدود 2هزار نظامی امریکایی در سوریه مستقر هستند. پیشتر گزارشهای متعددی منتشر شده مبنی بر اینکه ترامپ مایل است نیروهای خود را از سوریه خارج کند. ترامپ خود نیز صراحتا گفته اگر متحدان عربی به ویژه عربستان خواستار ادامه حضور امریکا در سوریه هستند باید هزینه آن را بپردازند.
امریکا، بریتانیا و فرانسه جمعه شب به تلافی حمله شیمیایی در شهر دوما که به حکومت سوریه نسبت داده شده، تاسیسات مرتبط با زرادخانه شیمیایی ارتش این کشور را هدف گرفتند. به گزارش بیبیسی، ماکرون همچنین خواهان گفتوگو با روسیه، ایران و ترکیه برای پایان دادن به جنگ داخلی ۷ ساله در سوریه شد. پوتین تاکید کرده که حمله کشورهای غربی به سوریه احتمال دسترسی به یک راهحل سیاسی برای پایان دادن به جنگ داخلی در این کشور را از بین برده است.
چرخ لنگ سیاست خارجی امریکا
نشریه نیویورکتایمز که از رسانههای منتقد سرسخت ترامپ به شمار میرود با اشاره به تحولات اخیر سوریه نوشته، اظهارات جمعه شب ترامپ در خصوص اعلام حملات هوایی، احتمالا مردمی را که مخاطب کمپین انتخاباتی او در سال 2016 بودند، غافلگیر کرد؛ کمپینی که در آن مرتبا از مداخلات احمقانه در خاورمیانه انتقاد کرده بود. ترامپ از زمان آغاز کار خود در کاخ سفید این رویه را تغییر داده است. او مشخصا این فرضیه را که امریکا باید در واکنش به خشونتهای سوریه اقدامی صورت دهد، ترویج کرده و این حمایت قلبی از تمایل واشنگتن برای اقدام علیه سوریه است. ترامپ و همتای سابقش در این مورد با یکدیگر نقطه اشتراکی دارند. او و باراک اوباما رییسجمهور سابق امریکا هر دو با تعهد به تغییر سیاست خارجی امریکا وارد دفتر ریاستجمهوری شدند اما در هنگام رویارویی با بحران، هر دو به اعمال فشار برای مداخله روی آوردند. این تمایل به اقدام، یکی از بزرگترین مشکلات سیاست خارجی امریکاست. این رویکرد، مداخلات گسترده و گاهی پیامدهای طولانی مدت فاجعهباری را ایجاد میکند که در دولت دونالد ترامپ میتواند، فجیعتر باشد.
مفهوم «تمایل به اقدام» از جهان تجارت ریشه میگیرد، اما مطالعات روانشناسانه نشان دادهاند که تمایل انسانی گستردهیی به اقدام در مقایسه با بیعملی وجود دارد. پژوهشگران دریافتهاند که برای مثال، دروازهبانان جام جهانی طی ضربات پنالتی تمایل بیشتری به شیرجه زدن دارند، با این حال با ماندن در مرکز دروازه، شانس آنان برای گرفتن توپ بیشتر است.
سیاست خارجی قطعا در قیاس با تجارت و فوتبال شرایط متفاوتتری دارد؛ اما مورخان و صاحبنظران سیاسی نیز از این مفهوم برای توضیح تصمیمات رهبرانی همچون جورج بوش پسر که تصمیمهای تند و تیزش از جانب پژوهشگران به «بیصبری برای تاخیر غیرضروری» نسبت داده شده، استفاده کردهاند.
سیستم سیاستگذاری امریکا این تمایل را تشدید میکند. فشار سیاسی و انتقادات مخالفان همراه با عادت رسانههای خبری برای بیاعتبار کردن «بیعملی» میتواند محتاطترین رهبران را هم در برابر فشار آسیبپذیر کند. قدرت نظامی غافلگیرکننده امریکا و هزینه پایین حملات هوایی هم به این نظریه که عمل از بیعملی هزینه کمتری دارد، اضافه میشود. واکنش را به دو تصمیم مداخلهجویانه اخیر در نظر بگیرید.
به گزارش ایسنا و به نقل از نیویورکتایمز، باراک اوباما در سال 2013 تصمیم گرفت که علیه سوریه حمله نظامی صورت ندهد. او به جای این اقدام برای نابودی اکثر تسلیحات شیمیایی سوریه مذاکره کرد. این توافقی ناقص بود اما چندین سال احتمال حمله شیمیایی به غیرنظامیان را کاهش داد. دونالد ترامپ اما در تضاد با او در سال 2017 تصمیم گرفت که در واکنش به حمله شیمیایی دیگری علیه سوریه حمله موشکی صورت دهد. حملات امریکا به چند باند فرودگاه آسیب رساندند، اما این اقدامات برای متوقف کردن ادامه حملات علیه غیرنظامیان کافی نبود و دولت سوریه به استفاده از سلاحهای شیمیایی ادامه داد. با اینکه رویکرد نخست، تاثیرات مثبت بیشتری داشت اما اوباما بر سر «بیعملی» با انتقادات گستردهیی مواجه شد. ترامپ به خاطر حمله بیاهمیتش مورد تقدیر قرار گرفت و حتی منتقدانی همچون فرید زکریا در این باره گفتند: «فکر میکنم دونالد ترامپ رییسجمهور امریکا شد.» عمل، تحسین را بر میانگیزد و تمسخر نصیب بیعملی میشود.
اقدام خیلی سریع به این معناست که سیاستگذاران در هنگام اتخاذ تصمیمات کلیدی اطلاعات کاملی ندارند و همین مساله مانع در نظر گرفتن پیامدهای طولانیمدت از جانب آنان میشود. در بهترین سناریوها همچون حملات هوایی ترامپ علیه سوریه در سال 2017 آسیب ناشی از تعجیل در اقدام، جزئی است اما در موارد دیگر میتواند فاجعهبار باشد. در این مورد میتوانید، تصمیم دولت اوباما را در سال 2011 برای مداخله در لیبی در نظر بگیرید.
سرعت آن تصمیمگیری که وابسته به اطلاعات محدود و فرضیههای سوالبرانگیز درباره نسلکشی قریبالوقوع بود به طرز موثری امریکا را به سرنگونی معمر قذافی متعهد کرد. نتیجه این اقدام بحران پناهجویان در اروپا و جنگی داخلی بود که به باور پژوهشگران شمار کشتههای غیرنظامی آن از تعداد نجاتیافتگان مداخله اولیه بیشتر بود. دیدگاه اوباما درباره لیبی (همچون عراق) و انتقاد از تمایل به اقدام در میان سیاستگذاران خارجی امریکا در نهایت جزو عواملی بود که بر تصمیمش برای مقاومت در برابر فشار برای حمله به سوریه در سال 2013 تاثیر گذاشت. اوباما متوجه شد که مداخلات گسترده نظامی میتواند به مراتب هزینهبرتر تمام شود. دونالد ترامپ، باراک اوباما نیست. اگر مقاومت در برابر «تمایل به اقدام» در سیاست خارجی برای اوباما چالشبرانگیز بود، تصور کنید این کار برای رییسجمهوری با وابستگی به تحسین رسانهها و سیاست خارجی با محوریت نظامی تا چه حد دشوار است.
یک روز پس از حمله اخیر شیمیایی در سوریه توییتهای ترامپ نشانگر تمایل وی برای حمله بدون هیچ هدف واضحی جز انتقام و تلافی بود. گزارش شده است که مشاوران او باید او را متقاعد میکردند که چند روز صبر کند تا ائتلافی بینالمللی تشکیل دهند و اهداف مناسب را تعیین کنند. مقاومت در برابر فشار سرسامآور برای «انجام کاری» در هنگام بروز بحران، رهبری مصمم میخواهد. ترامپ چنین رهبری نیست.