معنای قرارداد نفتی آذربایجان در خزر برای ایران
گروه انرژی نادی صبوری
دیروز شرکت نفت جمهوری آذربایجان و شرکت بریتیش پترولیوم قراردادی برای اکتشاف یک میدان نفتی در دریای خزر امضا کردند. اما این امضای قرارداد از یک جهت با دیگر قراردادهایی که روزانه در صنعت نفت به امضا میرسند، متفاوت است. تفاوت این ماجرا نیز به مشخص نبودن رژیم حقوقی دریای خزر و وضعیت بلاتکلیف ایران در این دریا بازمیگردد که از زمان فروپاشی شوروی تاکنون به نتیجه قابل توجهی دست پیدا نکرده است. اگرچه فروردین ماه امسال و در جریان سفر حسن روحانی به باکو، ایران و آذربایجان به تفاهمنامهیی مهم در توسعه 2 بلوک نفتی در خزر دست پیدا کردند اما همچنان این دریا با وجود ذخایر قابل توجه نفت و گاز و ثروت عظیمی که از این طریق برای کشورهای حاضر در رژیم حقوقیاش ایجاد میکند، پیشرفت قابل توجهی را نکرده است. به همین دلیل سال 2002 پژوهشگر دانشگاه آکسفورد در مقالهیی وضعیت دریای خزر را به کودکی 6 ساله تشبیه کرد که 20دلار دارد اما نمیداند آن را چطور خرج کند. گزارش «تعادل» درباره وضعیت فعلی رژیم حقوقی خزر، خواستههای ایران و سهم احتمالی هر کشور از ذخایر عظیم نفت و گاز این دریاچه را در ادامه میخوانید.
تا قبل از فروپاشی شوروی، ایران و اتحاد جماهیر شوروی تنها کنترلکنندگان دریای خزر بودند. پیمانهای 1935و 1940 ایران- شوروی به هر کدام از طرفین حق انحصاری ماهیگیری در آبهای ساحل خود تا 10مایل دریایی را میداد. اگرچه این پیمانها ارتباط مستقیمی با ذخایر خاکی و دریایی پیدا نمیکردند اما به طور تلویحی هر گونه اکتشافی در همین محدوده وضعیتی مشابه حق ماهیگیری داشت اما مابقی دریا متعلق به همه بود.
این پیمان تا 1991و فروپاشی شوروی ادامه یافت و در طول آن ایران و شوروی هرگز شکایتی را علیه فعالیتهای یکدیگر به ثبت نرساندند. اما فروپاشی شوروی به معنای اضافه شدن 3کشور ساحلی دیگر به کنترلکنندگان دریای خزر بود که از همان ابتدا به اختلاف نظری جهانی تبدیل شد. اشلی آیوی، محقق آکسفورد در این باره مینویسد:«آنچه با مسالمت میان ایران و شوروی درحال سپری شدن بود به ناگاه به جنگی تمام عیار میان چند حاکمیت بر سر منبع وافری از نفت و گاز تبدیل شد.»
این جنگ تمام عیار هنوز هم پایان نیافته است. سال گذشته میلادی سران کشورهای«ایران، روسیه، قزاقستان، آذربایجان و ترکمنستان» در مسکو و تحت عنوان«تعیین رژیم حقوقی دریای خزر» گرد هم آمدند. این نشست 40 امین نشست 5کشور در طول 26سال پس از فروپاشی شوروی به حساب میآمد که به امضای 5 سند نیز منجر شده اما همچنان در عمل پیشرفتی را تجربه نکرده است.
در این بین 3کشور ساحلی آذربایجان، قزاقستان و ترکمنستان به این دلیل که ممانعتی برای فعالیت نفتی و گازی در خزر نداشتند، تمایل چندانی نیز به امضای کنوانسیون رژیم حقوقی خزر نشان نمیدهند اما ایران بدترین وضعیت را در میان 5 کشور دارد.
در تازهترین اتفاق، آذربایجان حق اکتشاف یک میدان انرژی در خزر را به بریتیش پترولیوم واگذار کرده است. دیروز وبسایت شرکت بریتیش پترولیوم همچنین وبسایت شرکت دولتی نفت آذربایجان سوکار با انتشار متنی مشابه از این واقعه خبر دادند. در متن این خبر آمده است که در جریان سفر الهام علی اف، رییسجمهوری آذربایجان به انگلیس روز پنجشنبه قرارداد اکتشاف یک میدان انرژی در دریای خزر بین شرکت دولتی نفت جمهوری آذربایجان(سوکار) و شرکت بریتیش پترولیوم به امضا رسید.
مراسم امضای قرارداد اکتشاف میدان انرژی D230 در خزر با حضور الهام علی اف، رییسجمهوری آذربایجان و ترزا می، نخستوزیر انگلیس برگزار شد.
رونق عبدالله اف، رییس سوکار در مراسم امضای این قرارداد با اشاره به همکاری دیرینه میان شرکت نفت آذربایجان و بریتیش پترولیوم گفته است: این قرارداد براساس معیارهای برابری و منصفانه امضا شده و در بهرهبرداری مشترک و کاملا ثمربخش از ذخایر طبیعی جمهوری آذربایجان نقش مهمی خواهد داشت.
«روبرت دادلی» مدیر اجرایی شرکت بریتیش پترولیوم نیز عنوان کرده است که این قرارداد برای توسعه میادین انرژی در جمهوری آذربایجان امضا میشود و ازاین پس شاهد تلاشهای مشترک بیپی و سوکار جهت تحقیق ظرفیتهای موجود در خزر خواهیم بود.
او در ادامه گفته است: بیش از 25سال است که بریتیش پترولیوم در منطقه خزر فعالیت دارد بر این باوریم که منطقه از ظرفیتهای قابل توجه نفت و گاز برخوردار است.
دادلی اظهار کرد: همکاری با سوکار و دیگر شرکا و انجام اکتشافات زمینشناسی و فعالیتهای اقتصادی در جمهوری آذربایجان را ادامه خواهیم داد.
خبرگزاری رسمی جمهوری اسلامی ایران نیز دیروز این خبر را بدون موضعگیری خاصی منتشر کرده و نوشت: میدان انرژی D230 در 135کیلومتری شمال شرق باکو در دریای خزر واقع است و 3200کیلومتر مربع مساحت را دربر میگیرد. عمق لایههای حاصلخیز این میدان انرژی 3500متر پیشبینی میشود و براساس قرارداد امضا شده، بیپی 50 درصد سهم پیمانکاری این طرح انرژی را بر عهده دارد و 50 درصد سهم دیگر این طرح انرژی به سوکار تعلق دارد.
البته فعالیتهای آذربایجان در خزر نیز چندان بیحاشیه نیست و این کشور با ترکمنستان اختلافنظرهایی دارد. یکی از جدیترین این اختلافها در یک میدان نفتی است که آذربایجان آن را «کپز» و ترکمنستان آن را «سردار» نامیده است.
در این میان موضع روسیه نیز همانند دیگر مواضع جهانىاش با ابهام همراه بوده و شفاف نیست. خبرگزاری آناتولی ترکیه سال گذشته در گزارشی که همزمان با گردهمایی سران 5 کشور در مسکو منتشر شد، نوشت:«روسیه در اوایل فروپاشی تا سال 95 در اعتراض به اقدامات 3کشور دیگر خزری با ایران همراهی و همسویی میکرد. حتی دو کشور توانستند حدود 20سند مشترک علیه انحراف از رژیم حقوقی دریای خزر که به ضرر ایران بود به ثبت برسانند. از سال 1998 که مصادف با صدارت بوریس یلتسین در روسیه بود این کشور با انعقاد قرارداد تقسیم منابع تحتالبستر خزر با قزاقستان در منطقه مورد ادعا، راه خود را از ایران جدا کرد. روسها به عنوان نخستین اقدام در مسیر عکس اتفاق آرا که پیشتر خود بر آن تاکید داشتند، عرفی برخلاف تعهدات پیشین را باب کردند و با امضای قرارداد مشابه میان قزاقستان و آذربایجان پیوندی سه جانبه را با امضای قرارداد تقسیم منابع زیربستر دریای خزر با دو کشور مذکور در بخش شمالی این دریا تدارک دیدند.»
این چرخش روسیه در نهایت باعث شد که در سال 2003 سه کشور روسیه، قزاقستان و جمهوری آذربایجان موافقتنامهیی سه جانبه را دایر بر تقسیم منابع زیربستر دریای خزر امضا کنند که عملا 64 درصد از منابع زیربستر دریای خزر را در حاکمیت آنها قرار داده است.
براساس این توافق، قزاقستان 29درصد، روسیه 19درصد و جمهوری آذربایجان 18درصد از منابع زیربستر دریای خزر را متعلق به خود کردند. براساس ادعاهای 3 طرف و تمایل نسبی ترکمنستان حدود 21درصد از منابع زیربستر این دریا به عنوان سهم ترکمنستان در نظر گرفته شده است.
سهم ایران در این توافق 13درصد در نظر گرفته شد که ذخایر سوخت فسیلی نیز در آن قرار نگرفته است. طبیعتا ایران به این مساله اعتراض کرده و از طریق معاونت آسیا و اقیانوسیه وزارت خارجه اعلام کرد که سهم 13درصدی را قبول ندارد.
ابراهیم رحیمپور، معاونت اقیانوسیه و آسیای وزارت امور خارجه پیش از این با تاکید بر اینکه با طولانیتر شدن مذاکرات ایران چیزی را از دست نمىدهیم، گفته بود:«ما درحال حاضر مشکلی نداریم و منابع نفت و گاز آن منطقه را از دست نمیدهیم و برای استخراج معادن در آنجا تعجیلی نداریم. بقیه کشورها هم الان استخراج نمیکنند و نمیتوانند تا زمانی که سرحدات مشخص شود این کار را انجام دهند پس نیازی نیست، نگرانی داشته باشیم که مبادا مساله مانند منابع مشترک با قطر برایمان پیش بیاید.»
فروردین ماه امسال اما و در جریان سفر نوروزی حسن روحانی به آذربایجان خبری منتشر شد که شاید به قرارداد نفتی میان سوکار و بی پی نیز بیربط نباشد. در جریان این سفر ایران و آذربایجان تفاهم کردند تا 2بلوک نفتی از دریای خزر را بدون ورود به رژیم حقوقی توسعه بدهند و 50-50 از آن برداشت کنند. اتفاقی که وزیر نفت از آن با عنوان «باز شدن قفل خزر در بخش نفت» یاد کرد. حسامالدین آشنا، مشاور رییسجمهور نیز آن را «مهمترین دستاورد سفر در یک کلام» توصیف و عنوان کرد:«تدبیر دو رییسجمهور باعث شد تا مشارکت در دریای خزر جای رقابت را بگیرد.»
اکنون اقدام آذربایجان در انعقاد قرارداد با بریتیش پترولیوم برای اکتشاف یک میدان نفتی در دریای خزر ممکن است با گرفتن پیشاپیش چراغسبز ایران اتفاق افتاده باشد اما به طور قطع از پیچیدگیهای مساله رژیم حقوقی دریای خزر نخواهد کاست.
ایران پیش از این اعلام کرده بود که دلبستگی خاصی به قرارداد گذشته نداشته و بر این باور است تقسیمات گذشته که خزر را به صورت 50-50 بین ایران و روسیه تقسیم میکرد دیگر موضوعیت ندارد. در واقع مهمترین پیام این اظهارات از سوی وزارت خارجه ایران مبادله این پیغام بوده که ایران به دنبال اذیت کردن دیگر کشورها و اخذ منافع آنها در دریای خزر نیست.
اما روی کاغذ ایران تنها کشوری از 5 کشور ساحلی خزر محسوب میشود که میزان تولید نفت خامش از این میدان معادل صفر است. طبق تازهترین برآورد bp کل ذخایر نفتی این میدان 47.5میلیارد بشکه و ذخایر گازی آن 256تریلیون فوت مکعب برآورد شده است. سهم احتمالی ایران از این مقدار معادل 0.1میلیارد بشکه نفت خام است که کمترین مقدار به حساب میآید. در بخش نفتی قزاقستان با 39.6میلیارد بشکه ذخایر برآورد شده بیشترین سهم را دارد. در بخش گازی نیز قزاقستان با 106تریلیون فوت مکعب ذخایر احتمالی در رتبه اول قرار میگیرد اما ترکمنستان با فاصله کمی با 102تریلیون فوت مکعب ذخیره گازی ایستاده است.
این آمار طبق برآورد اداره اطلاعات انرژی امریکا در سال 2006 ممکن است با افزایش روبهرو شود که درخصوص ایران 15میلیارد بشکه نفت و 11تریلیون فوت مکعب گاز طبیعی را به دنبال خواهد داشت. جزئیات بیشتر این اطلاعات در جدول شماره 1 قابل ملاحظه است.