جهانی شدن و آثار آن بر اقتصاد و فرهنگ
سید سینا شاهرکنی
دانشجوی کارشناسی ارشد رشته کارآفرینی دانشگاه تهران
جهانی شدن، فرآیندی اجتماعی است که طی آن قید و بندهای جغرافیایی سایه خود را از روی روابط اجتماعی و فرهنگی برمیدارند و مردم بهطور فزایندهیی از کاهش این قید و بندها آگاه میشوند. اگر بخواهیم تاریخچهیی برای مفهوم جهانی شدن ذکر کنیم، میتوان گفت که برخی ابعاد جهانی شدن همواره در حال وقوع بوده است، به نحوی که امپراتوریهای مختلف قدیمی از طریق یورش به سرزمینهای دیگر محلی برای جهانی شدن جستوجو میکردند یا اینکه ادیان بزرگی چون اسلام و مسیحیت یک نوع رسالت جهانی برای خود قایل بودهاند که بر مبنای این رسالت روز موعودی پیشبینی شده است که بشریت تحت لوای یک دین واحد، جامعه یگانهیی تشکیل میدهد که هیچ حد و مرزی نمیتواند این وحدت را خدشهدار کند. از طرف دیگر از زمانهای دور، کاروانهای تجاری زمینی و دریایی از مرزها میگذشتند و به خرید و فروش کالاهای خود میپرداختند. از قرن 16 که فرآیند نوگرایی نمودار شد در جهت نظام مند کردن روابط بینالملل قدمهای قابل توجهی برداشته شد و با وقوع انقلاب صنعتی، امکان ارتباط با دیگر ملل آسانتر شد. این روند از سال 1870 میلادی با گسترش عظیم تجارت جهانی ابعاد گستردهیی پیدا کرد. با رخداد دو جنگ اول و دوم جهانی هم سرنوشتی و درهم آمیختگی بشریت مفهوم عینیتری پیدا کرد و از اواسط دهه 1980 با فروپاشی یکباره بلوک شرق امکان جهانی شدن شتاب بیشتری گرفت. پدیده جهانی شدن با به خدمتگیری ابزارهای متنوع اکنون خود را به یک واقعیت انکارناپذیر تبدیل کرده که برخی از این ابزار به قرار زیر است: الف- رشد سریع تجارت به همراه خود وابستگی بین کشورها را موجب شده است، بهطوری که اکنون هیچ کالایی درجهان یافت نمیشود که همه قطعات آن در یک کشور تولید شود و مساعی ملل مختلف در تهیه و توزیع یک کالا نقش اساسی دارد. سازمان تجارت جهانی (WTO) که در قالب تجارت بینالملل مورد بحث قرار میگیرد، آزادسازی تجارت را محور کار خود قرار داده است که بر این مبنا قصد دارد امکان رقابت بیشتر را فراهم کند، بهگونهیی که هر شرکتی که در یک نقطه از جهان کالایی را ارزانتر و با کیفیت بهتر تولید کند، بتواند این کالا را در بازارهای جهانی عرضه کند و رقبا را پشت سر بگذارد. ب- افزایش سرمایهگذاری مستقیم خارجی توسط شرکتهای چند ملیتی در کشورهای مختلف یکی دیگر از عوامل جهانی شدن است. به نحوی که شرکتهای چند ملیتی مدعی شدهاند که میخواهند در تمام کشورها فعالیت داشته باشند بدون اینکه نسبت به کشورخاصی وفاداری بیشتری نسبت به کشور دیگر ابراز کنند. پ- تحول در حمل و نقل و گسترش شبکه ارتباطات نقلیهیی بخشهای مختلف جهان را به یکدیگر متصل کرده و امکان حضور در اقصی نقاط دنیا در اندک مدت برای هر فردی میسر شده است. ت- وجود نهادهایی مانند سازمان ملل متحد، امکان سیاستگذاریها، رایزنیها و تصمیمگیریهای جهانی را فراهم کرده است. ث- پیشرفت شگرف تکنولوژی ارتباطات رسانهیی در سالهای اخیر، امکان تماس و مبادله سریع فرهنگها را فراهم آورده و اقوام و ملتهای مختلف را به هم نزدیک و وابسته کرده است.
تاثیرات جهانی شدن
پدیده جهانی شدن در وجوه گوناگون جامعه بشری آثار فوقالعادهیی دارد که بعضی از این آثار عبارتند از: 1-جهانی شدن زمینههای رقابت را بیشتر فراهم میسازد و به جوامعی که از مدیریتی دانا و کارآمد برخوردار باشند امکان میدهد با بهرهگیری از توان بازیگری و قدرت مانور خود، امتیازات گستردهیی در سطح بینالمللی کسب کنند. 2- شرایط ارتباطگیری فرهنگی را مهیا میکند و در وهله اول پاره فرهنگهایی را که بیشتر جمع و جور و همگون شدهاند با یکدیگر مرتبط میسازد و آنها را ناگزیر میکند که با هم پیوند برقرار کنند و در وهله دوم امکان تکامل فرهنگهای واقعا فرا ملیتی را که با هیچ ملت و دولت جامعه خاصی پیوند نداشته باشند، فراهم میآورد که ممکن است فرهنگی نوظهور یا التقاطی باشد. 3- افزایش روابط اقتصادی و فرهنگ موجب کاهش قدرت و کارآیی حکومتها میشود، بهطوری که حکومتها دیگر کنترلی روی نفوذ ایدهها و اقلام اقتصادی از ورای مرزهای خود ندارند و از این رو ابزارهای سیاستهای داخلی آنها کارآیی خود را از دست میدهند. همچنین دولتها ناگزیرمی شوند حاکمیت خود را در قالب واحدهای سیاسی بزرگتر مثل جامعه اروپا یا آسه آن یا پیمانهای چند جانبه مانند ناتو و اوپک یا سازمانهای بینالمللی مثل سازمان ملل متحد، سازمان تجارت جهانی و صندوق بینالمللی پول محدود کنند. به نظر میرسد یک نظام واحد «حاکمیت جهانی» با سیاستگذاریها و مدیریت ویژه خود در حال ظهور است که هرچه بیشتر موجب کاهش قدرت دولتها میشود. 4- جهانی شدن دارای دو چهره مرکب از ریسک و اعتماد است. در گذشته، فرد به چیزهای بلاواسطه، قابل فهم، موجود و قابل لمس اعتماد میکرد که فراتر از آنها مخاطرهآمیز تلقی میشد و خطر جانی یا استثمار شدن را در پی داشت. اما در دوران جهانی شدن، افراد به اشخاصی که نمیشناسند، به نیروها و هنجارهای غیرشخصی و به روشهای مبادله غیرحضوری که به نظر میرسد خارج از کنترل افراد یا گروهی از افراد هستند نیز اعتماد پیدا میکنند. به این ترتیب افراد خود را در اختیار مجموعه کاملی از همنوعان خود قرار میدهند که این اعتماد برای خیر و صلاح آنها و تمام جامعه بشری ضروری است. مثلا در چنین شرایطی، افراد خریدهای خود را به وسیله سیستم اینترنت از طریق افرادی که نمیشناسند انجام میدهند و فروشندگان به کارتهای اعتباری اینترنتی خریداران اعتماد میکنند که ممکن است هیچگاه آنها را نبینند. با توجه به آنچه گفته شد باید توجه داشت که روند جهانی شدن واقعیتی انکارناپذیر است که ناگزیر در حال به وقوع پیوستن است و نمیتوان آن را متوقف کرد و کشورهای در حال توسعه باید به جای انکار واقعیات سعی کنند خود را به ابزار و وسایلی مجهز کنند که بتوانند در این وضعیت نوین، آثار عمیقتر و همهجانبهتری بر اقتصاد و فرهنگ جهانی داشته باشند.