فرصتسازی تلگرام
مجید اعزازی
دبیر گروه مسکن و شهرسازی
شاید 2500سال پیش زمانی که ماموران هخامنشی بر بلندای برجهای مخابراتی آن زمان از طریق آتشهای سهرنگ، فرمان پادشاه را در فاصله یک شب تا صبح به سراسر وسیعترین امپراتوری جهان ارسال میکردند، دستیابی بشر به فناوری ارسال پیام به دورترین نقاط در کسری از ثانیه قابل تصور نبود. حالا اما استفاده از این فناوری نه تنها برای حکمرانان و نخبههای سیاسی که برای اغلب ساکنان کره زمین تحقق یافته است. تطور و تحول وسایل ارتباطی در ایران طی 25 قرن گذشته و به ویژه در دو قرن اخیر همواره سیر صعودی داشته و تلاشها برای منع یا توقف استفاده از این رسانهها به ثمر نرسیده و حتی با رشد شتابان تکنولوژی مرزهای دسترسی به وسایل ارتباطی و ارسال انواع پیامهای متنی و غیرمتنی آسانتر شده است.
در این شرایط تلاش بخشی از حاکمیت برای محدودسازی دسترسی به «تلگرام» به عنوان یک ابزار ارتباطی سوالها و مسائل مختلفی را از منظر حوزههای سیاسی، حقوقی و حتی اقتصادی پیش روی ناظران و شهروندان طرح کرده است. اما سوالی که از منظر علم ارتباطات پیش روی ما گشوده، این است که رسانهها و شبکههای اجتماعی مجازی چه کارکرد مخربی دارند؟ چه اثری روی رفتار شهروندان میگذارند؟ آیا اساسا از جامعه مدرن امروز حذف شدنی هستند؟
در پاسخ به سوالاتی از این دست باید گفت، دوران انحصار رسانهها و تک صدایی به سر آمده است. حالا در عصر اطلاعات، دهکده جهانی، دیجیتالی شدن و در یک کلام در عصر اینترنت و شبکهیی شدن زندگی میکنیم. از همینرو وسایل و ابزارهای متنوعی برای برقراری ارتباط میان انسانها وجود دارد و با حذف یکی از این ابزارها، به سرعت ابزاری جدیدتر و مدرنتر جای آن را خواهد گرفت. اساسا یکی از ویژگیهای ابزارهای ارتباطی جامعه مدرن، رقابت شدید میان آنها در به حداکثر رساندن گزینهها و انتخابهای مخاطبان است به گونهیی که هر ابزار ارتباطی به مثابه یک کالا، چندین کالای جایگزین دارد و مخاطب نیز گزینههای متعددی برای انتخاب پیش روی خود دارد. از اینرو قطع دسترسی شهروندان به فضای ارتباطی مدرن در اغلب کشورهای جهان عملا امکانناپذیر (یا در مورد کشوری همچون کرهشمالی بسیار پرهزینه) است. تجربه جامعه ایران در مورد ماهواره نیز موید امکانناپذیری یا پرهزینه بودن قطع دسترسی شهروندان به شبکههای ماهوارهیی است. اما درباره اثر وسایل ارتباط جمعی و شبکههای اجتماعی مجازی، پیشینه مطالعات و پژوهشهای ارتباطی حاکی از این است که رسانهها اثرگذاری بسیار چشمگیری روی رفتار مخاطبان خود ندارند و تنها نگرشها، گرایشها و ایدههای آنها را تقویت میکنند. در دوره آغازین مطالعات ارتباطی که به هنگام جنگ جهانی دوم و سالهای اولیه پس از پایان این جنگ شکل گرفت، این باور بر فضای ارتباطی سیطره داشت که اثر رسانهها بر مخاطبان «مطلق» است و در این چارچوب هم نظریه «تزریقی» یا «گلولهیی» تدوین شد. بر اساس این نظریه مخاطب در برابر پیامهای رسانهیی موجودی بیپناه و شکننده است و پیام مانند یک گلوله است که از یک تفنگ به مغز مخاطب شلیک میشود. با گذشت زمان و انجام پروژههای مطالعاتی متعدد روی اثرگذاری پیامهای ارتباطی بر مخاطبان این دیدگاه در چند مرحله تعدیل شد، به گونهیی که در تازهترین نظریات ارتباطی، مخاطب نه موجودی بیپناه و منفعل که انسانی فعال، مختار و گزینشگر در نظر گرفته میشود که هم رسانه مورد علاقه و هم پیامهای منتخب خود در رسانه مورد نظر را آگاهانه انتخاب میکند و پس از خواندن، شنیدن یا دیدن (یا هر سه مورد) پیام را از فیلتر ذهن و رژیم معنایی خود عبور میدهد و به نتیجه و معنایی جدید (که الزاما مترادف با معنای مورد نظر فرستنده پیام نیست) دست مییابد. از اینرو پیامرسان تلگرام اگر چه یکی از وسایل انتشار سریع اطلاعات و اخبار است، اما فینفسه اثر معناداری در رفتار شهروندان نمیتواند داشته باشد. این مساله با کشف و شهود فردی نیز همخوان است. شهود فردی ما حاکی از این است که هر فردی متناسب با سلایق و نیازهای خود در کانال یا کانالهای خاص و مشخصی عضویت دارد، افزون بر این تمام پیامهای این کانالها را مورد توجه قرار نمیدهد و فقط روی پیامهای مورد توجه خود متمرکز شده و احتمالا واکنش نشان میدهد.
در این میان شاید گفته شود که تلگرام بیش از اینکه یک پیامرسان جمعی (تولید محتوا توسط گروهی اندک برای جمعیت و مخاطبانی معین) باشد، یک وسیله مجازی شبکهساز است و میتواند افراد و گروههای مختلف را به هم ارتباط دهد و از همینرو ممکن است تروریستها و... از این وسیله سوءاستفاده کنند. بدیهی است که تروریستها هم از وسایل مدرن ارتباطی استفاده میکنند، اما به دلیل سوءاستفاده گروهی اندک و انگشتشمار از «تلگرام» باید این ابزار مدرن و فرصتساز برای اقتصاد و جامعه ایرانی را فیلتر کرد؟ آیا با فیلتر شدن تلگرام میتوان جلو سوءاستفاده از آن را گرفت؟ پاسخ هر دو سوال روشن است. تلگرام در جامعه ایرانی جدا از کارکردهای اطلاعرسانی، آموزشی، فرهنگی و اجتماعی، کارکرد منحصربهفرد «اقتصادی» نیز یافته است، به گونهیی که به گفته مسوولان دولتی بیش از 100هزار فرصت شغلی ایجاد کرده است. از این گذشته اگر ابزار تلگرام از سوءاستفادهکنندگان گرفته شود، با سایر ابزارهای نوین ارتباطی مانند بیسیم، تلفن، فکس، انواع ایمیل، وبلاگ، سایت و شبکههای گوناگون اجتماعی مجازی و... چه باید کرد؟
بیگمان رسانه «آیینه» جامعه و بازتابدهنده مسائل است، از همینرو حل معضلات سیاسی، اقتصادی و اجتماعی با حذف رسانه قابل دستیابی نیست، چرا که مشکلات نه در دنیای مجازی که در عالم واقع بروز و ظهور یافته و مییابند. به همین دلیل رفع آنها نیز مستلزم بهکارگیری راهحلهای واقعی و علمی است نه دستکاری عناصر سازنده فضای مجازی! مضاف بر اینکه قدرت آیینه تلگرام، فضای اطلاعرسانی را بیش از پیش شفاف کرده و زمینههای لازم برای نظارت شهروندان بر عملکرد دستگاهها را فراهم آورده است. از اینرو تلگرام بیش از اینکه تهدید باشد، یک فرصت برای رشد و بالندگی کشور به شمار میرود. بیگمان مفیدترین راه مواجهه با تلگرام و وسایل ارتباطی مشابه آن، مدیریت انرژی حاصل از حضور و فعالیت شهروندان در این پیامرسان در جهت توسعه و رفاه کشور است.