اعتراض علما به بازداشت امام خمینی (ره)
«آقا! من به شما نصیحت میکنم؛ ای آقای شاه! ای جناب شاه! من به تو نصیحت میکنم؛ دست بردار از این کارها. آقا! اغفال دارند میکنند تو را. من میل ندارم که یک روز اگر بخواهند تو بروی، همه شکر کنند... اگر دیکته میدهند دستت و میگویند بخوان، در اطرافش فکر کن... نصیحت مرا بشنو... ربط مابین شاه و اسراییل چیست که سازمان امنیت میگوید: از اسراییل حرف نزنید... مگر شاه اسراییلی است؟»این بخشی از سخنان امام خمینی(ره) در روز سیزدهم خرداد 1342 در مدرسه فیضیه بود که به حوادث و قیام 15خرداد و بازداشت امام خمینی(ره) انجامید؛ حوادثی که برخی آن را سرآغاز انقلاب اسلامی میدانند.
5روز پس از قیام 15خرداد و در 20خرداد 1342 علما، مراجع داخل و خارج در اعتراض به بازداشت امام خمینی (ره) بیانیههایی صادر و به صورت تلگراف به تهران ارسال کردند. با دستگیری رهبر نهضت و کشتار وحشیانه مردم در روز 15خرداد 42 قیام ظاهرا سرکوب شد. امام خمینی(ره) در حبس از پاسخ گفتن به سوالات بازجویان با شهامت و اعلام اینکه هیات حاکمه ایران و دستگاه قضایی آن را غیرقانونی و فاقد صلاحیت میداند، اجتناب ورزید. جمعی از علمای برجسته کشور به نشانه اعتراض به تهران هجرت کردند. بیم سوءقصد به جان رهبر انقلاب واکنش گستردهیی در مردم برانگیخته بود. تعدادی از علمای مهاجر در جریان یورش ماموران ساواک دستگیر و برای مدتی زندانی شدند. شاه که وقایع 15خرداد را لطمهیی به ثبات و تضمینهای داده شده به امریکا میدید، درصدد بود تا این وقایع را کمبها و اوضاع را کنترل شده و عادی جلوه دهد. از سوی دیگر خشم مردم از ادامه بازداشت امام رو به فزونی بود. از اینرو رژیم ناگزیر شد در تاریخ 11مرداد 1342 امام را از بازداشتگاه به منزلی تحت محاصره نیروهای امنیتی در منطقه داوودیه تهران منتقل کند. مردم تهران به محض اطلاع از انتقال امام به سمت داوودیه سرازیر شدند. ساعاتی از ازدحام جمعیت نگذشت که رژیم ناگزیر از پراکندن جمعیت و محاصره علنی منزل توسط نیروهای نظامی شد. پس از این وقایع امام خمینی(ره) تحتالحفظ ماموران رژیم به منزلی واقع در محله قیطریه تهران منتقل شد و تا روز آزادی و بازگشت به قم در پانزدهم فروردین سال 43 در همین محل محاصره شده اقامت داشت.