چند روایت از سیل در جاجرود
گروه انرژی| فرداد احمدی |
جاده پرپیچ لشکرک را که به طرف جاده اوشان-فشم حرکت کنید، حتما تابلوی بزرگ نصب شده بر سینه کوه با این جمله از مقام معظم رهبری نظرتان را جلب خواهد کرد: «زمینخواری و کوهخواری رنجآور و اسفبار است. باید افراد سوءاستفادهکننده بیهیچ اغماضی مورد تعقیب قضایی قرار گیرند.»
وقتی جاده اوشان-فشم به سمت بالا طی شود، ردیف رستورانها و ویلاهای ساخته شده در کنار رود جاجرود، از نظر دور نخواهد ماند. اما اگر همین امروز به حاشیه رود جاجرود در نزدیکی روستای رودک بروید، نکته دیگری که علاوه بر وجود یک برج نیمهکاره 13 طبقه نظرتان را جلب خواهد کرد، خسارات شدید به جاده، ویلاها و رستورانهای دوطرف رود و تاسیسات زیرساختی شرکت گاز بهدلیل وقوع سیل دو خرداد امسال خواهد بود.
پایگاه اطلاعرسانی وزارت نیرو (پاون)، پس از حادثه سیل جاجرود از تخریب 24 ساختمان و رستوران غیرمجاز در منطقه رودبار-قصران جاجرود، تحت عنوان «اجرای حکم قضایی به دست سیل» یاد کرد. در این گزارش، مدیر امور منابع آب شمیرانات از تحمیل خسارت سنگین به ساختمانهای حاشیه رودخانه و همچنین تاسیسات زیربنایی ازجمله تخریب جاده ارتباطی فشم-تهران، تیرهای برق، تلفن و لوله گاز خبر داد و ساختوسازهای غیرمجاز را بهدلیل آنکه باعث انسداد مسیر جریان رودخانه و انحراف آب شدهاند، مقصر حادثه دانست.
تلاش ما برای تهیه گزارش از محل حادثه چند روزی به طول انجامید و درنهایت 6 خرداد توانستیم با همکاری شرکت آب و فاضلاب راهی محل شویم. در محل حادثه، اتومبیلهای آتشنشانی درصدد رفت و روب جاده از گل و لای به وسیله آب پرفشار هستند و یک بیل مکانیکی بزرگ، در وسط رودخانه جای محکمی برای خود ساخته است تا دسترسی مناسبی به گل و لای کف رودخانه پیدا کند. بخشی از کناره جاده فرو ریخته و لولههای قطور گاز از زمین بیرون زده است. در آن طرف رودخانه چند ویلای تا کمر غرق خاک و سنگ خودنمایی میکنند که اهالی میگویند در یکی از آنها، همان که از همه بزرگتر و به رود نزدیکتر است، یک سرایدار افغانستانی بر اثر وقوع سیل جان خود را از دست داده است. روبهروی ویلای مذکور نیز یک پل فلزی ماشینرو در آب سرنگون شده که برخی اهالی معتقدند سقوط این پل سبب انسداد مسیر رودخانه و منحرف شدن رود به جاده شده است.
در ابتدای مسیر یک ساختمان مشاور املاکی وجود دارد. برای پرسوجو درباره علل حادثه سراغ صاحب آن میروم. آقای رودکی معتقد است یک دره مسبب وقوع سیل بوده که در سالهای گذشته سابقه سیلخیزی نیز داشته است. او که مشخص است دل خوشی از سازمان محیطزیست ندارد، میگوید: «این دره 15 سال پیش سبب وقوع سیل در همین منطقه شده بود و باید با ایجاد بندهایی مهار میشد، اما سازمان محیطزیست و سازمان آب اهمال کردند و بودجهیی که باید به این مساله اختصاص میدادند را خرج آن نکردند.»
روایت رودکی از سیل
رودکی ماجرای سیل را بدین شرح روایت میکند: روز چهارشنبه، دوم خردادماه، در حدود ساعت 12:30 رگبار سنگینی شروع شد و تمام شن و ماسههای درهیی که شرح آن رفت را شست. شن و ماسهها در سراشیبی دره سرعت گرفتند، اما خوشبختانه ضعف سازمان حفاظت محیطزیست که باید در درهها سیلبند تعبیه میکرد را اشخاصی جبران کرده بودند و چند ویلا درون دره ساخته بودند. فارغ از قانونی یا غیرقانونی بودن ساخت و ساز آن ویلاها، مساله حایز اهمیت، گرفته شدن سرعت سیل به خاطر وجود ویلاها بر سر راه سیل است. ویلاها جلوی رسوباتی که همراه سیل به پایین آمده بودند را گرفتند و چه بسا اگر ویلاها در مسیر سیل نبودند، شن و ماسه دره بهطور مستقم به رودخانه سرازیر میشد و به میزان بیشتری مسیر رودخانه را میبست. یکی از افراد حاضر در مشاور املاک اما نظری مخالف با رودکی دارد. او با گلایه از برخی رسانهها که رستورانداران را مسبب وقوع سیل جلوه دادهاند، «مالکان ویلاهایی» که در طرف دیگر رود ساخت و ساز کرده بودند را مقصر اصلی خسارات میداند. از نظر او، ویلاهای ساخته شده در دهانه دره، سد راه گل و لای سرریز از کوه شده و در نتیجه باعث تخلیه یکباره بار کوه در بستر رودخانه شدند.
رودکی در حالی که با کاغذهایش بازی میکند میگوید: «سازمان آب و فاضلاب برای لاپوشانی ضعف خود سعی میکند تقصیر را به گردن رستورانداران یا ویلاسازان بیندازد.» او ادامه میدهد: در حالی که سازمان آب و فاضلاب و سازمان حفاظت محیطزیست وظیفه دارند غیر از رودخانهها، درهها را هم کنترل کنند. در حالی که درههای این منطقه مهار نشده است.
از مشاور املاک خارج میشوم تا خسارات مجاور رود را مشاهده کنم. در طرف دیگر رود، کمی جلوتر از ویلاها باغی را مشاهده میکنم که بهطور کامل در آب فرو رفته است. رنگ سبز برگهای درختانی که تنها بخشی از تاجشان از آب بیرون مانده، ناهمگونی خاصی با رنگ قهوهیی آب رودخانه دارد. متوجه میشوم پیرمردی که کنارم ایستاده، صاحب آن باغ است. از او میپرسم که آیا آب رود همیشه به رنگ قهوهیی بوده؟ که میگوید، آب رود همیشه شفاف بوده، اما اکنون بهدلیل وقوع سیل، گلولای زیادی با خود به همراه دارد. از پیرمرد درباره دلایل وقوع سیل سوال میکنم. نفسی عمیق کشیده و میگوید: در دهانه دره چند تهرانی آمدند و ویلا ساختند. ما هم چند بار به آنها تذکر دادیم که جلوی مسیر آب را نگیرند، اما گوش نکردند. هفته گذشته که حدود یک ساعت رگبار بارید، ویلای آنها سد معبر کرد و در قسمتی که یک پل سنگین ماشینرو قرار داشت، شن و ماسههای دره فروریخت و در نتیجه پل سقوط کرد و آب رود بالا آمد. یکی از رستورانها به نام آریانا به کلی غرق شد و آب به خیابان ورود کرد.
او که نظری مخالف نظر مشاور املاکی منطقه دارد میگوید: ویلاسازان غیرمجاز آن منطقه را تصاحب کردند و باعث شدند که شن و ماسهها پشت دیوارهایشان تجمع پیدا کرده و سنگین شود و یک دفعه با تخریب دیوار ویلاها، حجم زیادی از شن و ماسه به داخل رود بریزد و آن را ببندد. در سیل قبلی که چند سال پیش اتفاق افتاد، پدر و یکی از کارگران صاحب همان ویلایی که اینبار نیز یک جانباخته داشتند، گرفتار سیل و کشته شدند. اما باز هم در همان نقطه ویلا را ساختند.
از پیرمرد باغدار فاصله میگیرم و به سمت لبه رودخانه میروم تا ببینم شیء معلق موجود در آب چیست. یک پشتی قهوهخانهیی، خود را به رود سپرده که حتما از یکی از رستورانهای خسارتدیده رها شده است. دوربینم را بیرون میآورم که از صحنه فیلم بگیرم، اما این اقدام مایه خنده حاضران میشود. گویا وجود یک پشتی یا هر وسیله معلق دیگری در آب، اکنون به امری طبیعی در آن منطقه مبدل شده است. تمام رستورانها و بیشتر ساختوسازها در سمتی از رود قرار دارند که اکنون ایستادهام. یک دلیل آن را میتوان حضور جاده دانست. اما دلیل دیگری نیز میتوان برای بکر بودن طبیعت آن طرف رود برشمرد. اینکه منطقه حفاظت شده ورجین دقیقا از طرف دیگر رود شروع میشود و به موجب «ماده 69 قانون مجازات اسلامی»، هرگونه ساخت و ساز در آنجا ممنوع است. اما با وجود قوانین مشخص در این رابطه، بنا بر مشاهدات نگارنده و مصاحبه با اهالی، حداقل 5 ویلا در دهانه درهیی در آن طرف رود وجود داشته است که 3 عدد از آنها در مجاورت رود ساخته شدهاند. البته سیلابی که در روز دوم خردادماه به همراه مقادیر زیادی خاک و سنگ از دره سرازیر شد، 2 ویلا از 3 ویلای مجاور رود را بهطور کامل تخریب نمود و قسمت اعظمی از 3 ویلای دیگر را نیز در خود مدفون کرد. اکنون که من در این نقطه ایستادهام، هیچ اثری از آن 2 ویلا مشاهده نمیشود. اما ویلای سوم همان است که یک کارگر در آن جان داد.
یکی از رستورانداران که از زمان خروجم از مشاور املاک در نقش راهنما مرا همراهی میکند در مخالفت با صحبتهای پیرمرد وارد بحث میشود و میگوید: اگر املاک اینجا غیرمجاز است چرا مجوز دادهاند. اگر در حریم آب ساختهاند، پس چرا مجوز داده شده است؟
وی با تایید نظرات صاحب مشاور املاکی، عامل اصلی سیل را شن و ماسهیی معرفی میکند که از کوه پایین آمده و جلوی مسیر رودخانه را گرفته است. از نظر او اگر ویلاها بر سر راه رودخانه نبود، شن و ماسهها کل مسیر رود را مسدود میکردند و حتی جاده را هم میپوشاندند.
به همراه رستوراندار به مرکز خرابیها در جایی که چندین رستوران در مجاورت رود وجود دارند میرویم. با گذر از داخل یک رستوران وارد حوزه رود شده و در زمین مسطحی میایستیم. علاوه بر کارگران آواربرداری، چند مرد دیگر نیز در آنجا حضور دارند و گرم صحبت هستند. به آنها نزدیک میشوم و در بحث شرکت میکنم. یکی از رستورانداران خسارتدیده به نام مجید ایوبی در حال بررسی واقعه است و میگوید که سقوط پل فلزی ماشینرو دلیل اصلی سد شدن مسیر رودخانه و وقوع سیل بوده است. وی معتقد است که تمامی زمین آن منطقه نزدیک به 5 متر پایینتر بودند، اما خاک و سنگی که رود با خود آورده، ارتفاع آب را بالا برده است. ایوبی یکی دیگر از دلایل به بار نشستن خسارات فراوان را اصولی نبودن پی ساختمانها میداند و میگوید: کسانی که این رستورانها را ساختهاند، ابتدا یک اتاقک با میله سایز 10 درست کردهاند و بعد با میله 16 روی آن طبقه ساختهاند و رفتهاند بالا.
برنامه ساخت و ساز دوباره
صحبتهای رستورانداران با بحث درباره چگونگی بازسازی و ساخت رستورانها ادامه مییابد. برخی معتقدند باید بهطور کامل آواربرداری کرد تا طبقات مدفون شده از زیر خاک بیرون آیند و برخی نیز معتقدند که باید آن طبقات را به حال خود رها کرد و یک بنای جدید روی آن ساخت. من که ابتدا بهدرستی متوجه صحبتهای آنان در رابطه با رها نمودن طبقات مدفون شده نمیشوم سر میگردانم و بناهای کوچک آلاچیقمانند یک طبقهیی نظرم را جلب میکند. درباره آن بناها از جمع سوال میکنم و در کمال ناباوری متوجه میشوم، آن بناهای کوچک آلاچیقمانند، پیش از وقوع سیل، طبقات سوم رستورانها بودهاند که دو طبقه زیرین آنها، به کل در آوار سیل مدفون شده است. مصاحبهشوندگان میگویند رستورانی به نام رستوران کوهستان تخریب کامل شده است که اکنون اثری از آن نیست.
صحبت را با مجید ایوبی پی میگیرم که خسارت فراوانی از سیل دیده است. وی بیان میکند که سیل اخیر دو پل پیادهرو و یک پل ماشینرو با حداقل
10 متر ارتفاع را از جا کنده است.
ایوبی که از خسارات وارده بسیار خشمگین است، ادامه میدهد: منطقه آن طرف رود منطقه حفاظت شده ورجین است که گوزن دارد. سازمان حفاظت محیطزیست در این منطقه علوفه نمیریزد و حیوانات بوتهها و گونها را از ریشه میکنند و باعث میشود که خاک سست شود. وقتی خاک سست شود دره دچار رانش میشود. آبخیزداری مسوول گاویونبندی است که وظیفه خود را انجام نمیدهد. پس دره شنزار میشود و در نخستین باران، کل شن دره به پایین سرازیر میشود. ایوبی در پایان، وجود رستورانها را یکی از دلایل تخفیف خسارات وارده میداند و میگوید: شانسی که آوردیم این بود که وجود این رستورانها باعث شد که جاده شسته نشود، چون اگر رستورانها نبودند، رود سنگچین جاده را میشست و جاده را کاملا تخریب میکرد.
خانهخراب شدهها
از کنار رود فاصله میگیرم و وارد جاده میشوم. چند ساختمان در حال ساخت در آن طرف جاده توجهم را جلب میکند، اما در همین طرف، مردی غمزده را روبهروی یک خانه میبینم. آن مرد میگوید: تمام مشکل به خاطر آن چند ویلا بوده است که خسارت زیادی به ما هم وارد کردند. آنها ویلاهایشان را قاچاقی و غیرمجاز ساختهاند. خانهها و رستورانهای این طرف رودخانه داخل بافت هستند و قبلا ساخته شدهاند. ولی ویلاهای آن طرف رودخانه به نسبت جدید هستند و حق ساخت و ساز نداشتهاند. از او درباره مجوزهای ساخت و ساز کل منطقه سوال میکنم که پاسخ میدهد: تمام ساختمانهای در حال ساخت منطقه غیرمجاز هستند. هیچ کس حق ساختن ملک در کنار خیابان را ندارد. اما مالک یکی از این ملکها رفته است در دادگاه، شهردار را محکوم کرده و ملک خود را دارد میسازد؛ این یعنی پارتیبازی.
از لهجه شخص مشخص است که از روستاییان قدیمی منطقه است. من را به خانه خود دعوت میکند و همراه او به داخل خانه میروم. ابتدا راهپلهیی رو به پایین را طی میکنیم که تمام دیوارها و سقف آن گلی است. دو طبقه پایین میرویم، تمام کف خانه غرق آب بوده و وسایل خانه، هر آنچه چوبی یا پارچهیی بوده به کل از بین رفته است. صاحب خانه که چکمه لاستیکی ضدآب پوشیده یک پشتی شناور در آب را با پا به سمت راهپله میکشاند تا من که با کفش معمولی نمیتوانم وارد سالن خانه شوم، روی پشتی بایستم تا بتوانم با دقت بیشتری صحنههای خانه را ملاحظه کنم. صاحبخانه میگوید: من کارمند دولت و کارمند آموزش و پرورش هستم که 6 ماه دیگر بازنشست میشوم. 30 سال طول کشید تا این زندگی را جمع کردم، اما همه از بین رفت. 500 میلیون تومان ضرر کردم. هیچ چیز دیگری هم ندارم. تنها خانه مسکونی که خسارت دید خانه من بود و حالا باید زندگیام را از صفر شروع کنم. وقتی سیل آمد، تا سقف خانه را آب گرفته بود. او در پایان بیان میکند که چون برای تمامی همسایهها حکم تخلیه آمده است، او نمیتواند شکایتی هم انجام دهد.
روایت مسوولان
در حالی که مردم روایتهای مختلفی از ماجرا دارند، نماینده دهیاری رودک درباره علت وقوع سیل در منطقه رودبار-قصران جاجرود به «تعادل» میگوید: درهها بندکشی و گابیونبندی شدهاند، ولی طبیعی است که در زمان سیل نتوانند بار کوه را بهطور کامل تحمل کنند. سیدجعفر رودکی ادامه میدهد: موقع بارندگی، مالک یکی از ویلاها با کارگرش در طرف دیگر خیابان در یک ساختمان نیمهکاره پناه گرفتند. سپس صاحب ویلا متوجه میشود که مدارکش را در ویلا جا گذاشته است و کارگر خود را بهدنبال مدارک به داخل ویلا میفرستد. اما متاسفانه در همان زمان که کارگر در ویلا بود، دیوارها تخریب شده و آوار سیل او را مدفون میکند. قطعا صاحب ملک برای مرگ آن کارگر مسوول است که البته بازداشت شده است.
رییس اداره محیطزیست منطقه حفاظت شده ورجین نیز مسائلی را در این خصوص با «تعادل» در میان میگذارد، او درباره دلایل وقوع سیل در منطقه رودبار-قصران جاجرود میگوید: یک طرف رودخانه جزو مناطق تحت مدیریت سازمان حفاظت محیطزیست بوده و هرگونه تغییر کاربری و ساخت و ساز ممنوع است. چه مستثنیات باشد، چه ملک باشد. ما با حقوق مالکانه افراد کاری نداریم. اگر به صورت باغ است، باغ میماند، اگر مزرعه است، مزرعه میماند و اگر ساختمانی ساخته شده باشد، به شرطی که برای قبل از سال 1350 باشد، اشکالی ندارد. ولی حتی اجازه بازسازی هم ندارد. این ملکهایی که درست شده است، غیرمجاز هستند و همین ملکها باعث انسداد رودخانه و به بار آمدن این همه خسارت شدهاند. شیخزاده در رابطه با علت عدم برخورد جدی با افرادی که اقدام به ساخت و ساز غیرمجاز در مناطق تحت قیومیت سازمان حفاظت محیطزیست میکنند، بیان میکند: وظیفه تخریب این املاک برعهده امورات است. ولی بهدلیل آنکه مشمول زمان شده است تاکنون تخریب نشدهاند. واقعیت این است که افراد شبانه ویلا را میسازند و تا دادگاه حکم تخریب بدهد، زمانی طول میکشد. وی در پاسخ به سوال روزنامه تعادل درباره ادعاهای برخی افراد منطقه که بیان میکنند چون سازمان حفاظت محیطزیست به حیاتوحش منطقه حفاظت شده ورجین علوفه نمیدهد، این حیوانات گونها را از ریشه میکنند و باعث سست شدن زمین میشوند، گفت: حق آن حیوانات است که از دل طبیعت تغذیه کنند.
رییس اداره محیطزیست منطقه حفاظت شده ورجین در رابطه با ادعای برخی که میگفتند علوفه حیاتوحش را اهالی منطقه تامین میکنند، چون سازمان حفاظت محیطزیست به وظایف خود عمل نمیکند، اظهار کرد: اگر چنین کاری انجام میدهند، اشتباه میکنند. زمانی که در زمستان برف میآید، روی علفها را میپوشاند و غذا برای حیاتوحش کم میشود، به همین دلیل ما در یک مکانهای مشخصی علوفه را به صورت دستی دراختیار حیاتوحش قرار میدهیم. علوفهدهی به حیاتوحش در ارتفاعات صورت میگیرد تا حیوانات برای به دست آوردن آن سختی بکشند و به علوفه آماده عادت نکنند. بنابراین اگر کسی بدون اطلاع سازمان حفاظت محیطزیست به حیاتوحش علوفه بدهد، تخلف کرده است.