غفلت تاریخی حمل و نقلیها از بازار سرمایه
گروه راه و شهرسازی | زهره علامی|
نگاهی به لیست شرکتهای حاضر در بورس، حاکی از فعالیت تعداد انگشتشماری از شرکتهای صنعت حملونقل در بازار سرمایه است این درحالی است که به خوبی میتوان حضور پررنگ شرکتهای وابسته به صنعت کانیهای فلزی، صنعت دارو، پتروشیمی و سوددهی چشمگیر این صنایع دربازار سرمایه را مشاهده کرد.
در واقع یکی از غفلتهای تاریخی صنعت حملونقل کشور (هوایی، بندری، جادهیی و ریلی) نقش کمرنگ شرکتهای وابسته به این صنعت در بازار سرمایه است زیرا حضور شرکتهای بزرگ حمل و نقلی در بورس میتواند تاثیر شایانی در توسعه و رشد اقتصادی آنها داشته باشد، موجب بهروزرسانی ارزش واقعی شرکتها شود، به ارتقای بازار سرمایه و همچنین رشد شرکتهای وابسته به این صنعت در فضایی رقابتی و شفاف شود ضمن اینکه نباید از اعتباربخشی بورس برای نام شرکتها غافل ماند. در این میان، نمیتوان حضور شرکتهای هواپیمایی در بازار سرمایه برای جذب پساندازها و منابع مالی کوچک مردم و همچنین تخصیص این منابع در جهت تامین مالی طرحهای بزرگ اقتصادی را نادیده گرفت زیرا براساس قوانین علم اقتصاد، رشد اقتصادی، توسعه رفاه و عدالت اجتماعی و گسترش ساز و کارهای تامین مالی در گرو رشد بازار سرمایه به تناسب سایر اجزای سیستم اقتصادی است.
البته ناگفته نماند که درمیان 4 بخش صنعت حمل و نقل، حضور شرکتهای وابسته به سازمان بنادر و دریانوردی در بورس تاحدودی قابلقبول است و تعداد معدودی از شرکتهای حمل و نقل جادهیی هم دربورس حضور دارند اما جای شرکتهای ریلی و هوایی در بورس خالی است اگرچه چندماه پیش مدیرعامل فرابورس از ورود چند شرکتهای هواپیمایی به بازار بورس خبرداد و عنوان کرد در حال حاضر با خلأ حضور برخی صنایع در بازار مواجهیم و بر این اساس مذاکراتی را با برخی شرکتهای هواپیمایی برای ورود به فرابورس ایران و پذیرش آنها انجام دادهایم، اما تاکنون هیچ کدام از ایرلاینهای داخلی وارد بورس نشدهاند.
حضور شرکتهای ریلی هم تنها به موسسه صندوق پسانداز کارکنان راهآهن جمهوری اسلامی در بازار بورس خلاصه میشود که این شرکت هم یک موسسه تجاری محسوب میشود تا شرکتی فعال در جابهجایی کالا و مسافر یا سازنده واگن. درواقع شرکتهای ریلی هم نقشی در بازار سرمایه بازی نمیکنند اما سوال این است که چرا با وجود اهمیت ورود شرکتهای حمل و نقلی در بورس، مدیران ارشد این شرکتها تلاشی برای کسب مقدمات حضور در بورس نمیکنند و تنها چند شرکت حمل ونقلی در بورس به فعالیت مشغول هستند.
کارشناسان حمل و نقل و همچنین فعالان بازار سرمایه معتقدند که مهمترین دلیل عدم حضور شرکتهای حمل و نقلی دربورس شفاف نبودن دفاتر مالی این شرکتهاست زیرا یکی از الزامات ورود به بورس همین شفافسازی مالی است، اما علت دیگری که برای حضور کمرنگ شرکتهای حمل و نقلی در بازار سرمایه مطرح میشود، سختی ورود شرکتهای سهامی خاص به بورس است و با توجه به اینکه اغلب شرکتهای حمل و نقلی سهامی خاص هستند این موضوع مانع مهمی برای ورود آنها به بورس محسوب میشود.
***
شرط فعالیت در بورس؟
یکی از بخشهای صنعت حمل و نقل که در بورس حضور ندارد بخش هوایی است بخشی که پس از برجام نفسی تازه کشید و با حضور در بورس میتوانست جایگاه خوبی درمیان سایر صنایع باز کند اما عدم حضور شرکتهای حمل و نقلی در بورس مانع بزرگی برای رشد اقتصادی این شرکتها بود.
علیرضا منظری معاون اسبق هوانوردی و امور بینالملل سازمان هواپیمایی کشوری درباره علت عدم حضور ایرلاین در بورس به «تعادل» میگوید: ورود به بازار سرمایه نیاز به فراهم آوردن شرایط و مقدماتی دارد که ایرلاینهای داخلی شرایط لازم را ندارند برای همین تاکنون هیچ کدام از ایرلاین کشور وارد بورس نشدهاند.
منظری میافزاید: نظام شرکتهای هواپیمایی داخلی یک نظام تعریف شده نیست بر همین اساس این شرکتها دفاتر مالی که سود و زیان را به صورت واقعی نشان بدهد، ندارند این درحالی است که یکی از ملزومات ورود شرکتها به بورس مشخص بودن دفاتر مالی و سود و زیان این شرکتهاست.
او ادامه میدهد: یکی از مهمترین دلایل عدم حضور ایرلاینها در بورس را میتوان در مشخص نبودن دفاتر مالی آنها خلاصه کرد.
به گفته منظری، الزامی برای سهامی عام بودن شرکتهای هواپیمایی وجود ندارد و شرکتهای سهامی خاص هم میتوانند وارد بازار سرمایه شوند البته بورس شرایط ویژهیی را برای شرکتهای سهامی خاص درنظر گرفته است که شرکتهای هواپیمایی که در زمره آن قرار میگیرند با احراز این شرایط میتوانند وارد بازار سرمایه شوند.
این کارشناس ارشد حوزه هوایی بیان میکند: درحال حاضر شرکتهای هواپیمایی سهامی عام و سهامی خاص شرایط ورود به بورس را پیدا نکردهاند البته ورود ایرلاینهای بزرگ به بازار سرمایه آسانتر است.
او تصریح میکند: حدود چهار سال پیش بود که وزیر راه و شهرسازی در جلسه هیات دولت وعده داد که ظرف یکسال، شرکت هواپیمایی ایران ایر تغییر ساختار داده و وارد بورس شود، البته این وعده وزیر راه و شهرسازی درقالب مصوبه به تصویب هیات دولت رسید اما این مصوبه تاکنون اجرایی نشده است.
معاون اسبق هوانوردی و امور بینالملل سازمان هواپیمایی کشوری با اشاره به واگذاری بخشی از سهام ایران ایر به تامین اجتماعی در دولت نهم و دهم گفت: جلسه هیات دولت حدود 4 سال پیش برای بازگرداندن بخشی از سهام ایران ایر که به تامین اجتماعی واگذارشده بود، برگزار شد اما درنهایت تصمیم گرفته شد که این شرکت پس از یکسال وارد بورس شود.
منظری اضافه میکند: علت اصلی عدم ورود ایران ایر به بورس را هم میتوان در شفاف نبودن دفاتر مالی دانست ضمن اینکه این شرکت تاکنون نتوانسته شرایط لازم برای ورود به بورس را به عنوان یک بنگاه اقتصادی کسب کند.
او اظهار میکند: البته به نظر میرسد که ماهان میتواند وارد بورس شود چون طی 4، 5 سال گذشته چهار بار از طریق بانک توانسته صکوک دریافت کند اما تاکنون وارد بورس نشده است.
اعتبار بخشی به ایرلاینها و جذب سرمایه
این کارشناس ارشد درباره تبعات مثبت حضور شرکتهای هواپیمایی دربورس میگوید: سهام بیشتری را به فروش برسانند و مردم دراین شرکتها سرمایهگذاری کنند و شرکتی که میتواند در بورس حاضر شود و سرمایههای مردم را جذب کند و سهام آن خرید و فروش شود به معنای این است که این شرکت عملکرد خوبی داشته است. منظری معتقد است: حضور دربازار سرمایه نوعی اعتبار به شرکتها میبخشد و شرکتهای حمل و نقلی و به ویژه ایرلاینها اگر بتوانند وارد بورس شوند به اعتبار بخشی آنها کمک شایانی میشود.
او درباره جذب سرمایههای خرد برای تامین مالی طرحهای بزرگ ادامه میدهد: حضور ایرلاینها در بورس نشانه قوت آنهاست؛ اگر سیستمی مانند بورس نظام مالی و سرمایهیی یک شرکت را تایید کند مردم برای سرمایهگذاری ترغیب خواهند شد و برهمین اساس مردم به سمت خرید سهام این شرکت رفته و سرمایه این شرکت برای انجام طرحهای بزرگ افزایش مییابد.
معاون اسبق هوانوردی و امور بینالملل سازمان هواپیمایی کشوری بیان میکند: به عنوان نمونه ایران ایر برای فراهم آوردن هواپیمای نو و به ویژه ای.تی. آرها میتواند با جذب سرمایههای خرد در بورس منابع مالی موردنیاز برای خرید را کسب کند البته هما باید از قالب یک شرکت دولتی خارج شود و بتواند به یک بنگاه اقتصادی تبدیل شود که هزینه- درآمد آن مشخص باشد.
منظری میگوید: فعالیتهای مالی هما باید به اندازهیی شفاف شود تا بتواند بدون حمایتهای دولتی طرحهای بزرگ را اجرایی کند، از درآمدهای کسب شده بتواند هزینههای خود را پرداخت کند و سرمایه لازم برای طرحهای آتی را فراهم کند درواقع فعالیت این شرکت باید دارای توجیه اقتصادی داشته باشد.
او ادامه میدهد: اگر چنین شرایطی برای هما ایجاد شود این شرکت بدون کمک و حمایت مالی دولت میتواند اقدام به خرید هواپیماهای باقیمانده ییتی آر کند و اقساط آنها را هم به موقع پرداخت کند.
به گفته این کارشناس ارشد حوزه هوانوردی، اگر ایران ایر شرایط لازم برای حضور در بورس را کسب کند و اعتماد مردم را به عنوان یک شرکت با توجیه اقتصادی جلب کند سهام این شرکت توسط مردم خریداری میشود و این شرکت از این منابع مالی میتواند برای خریداری هواپیما استفاده کند.
منظری اضافه میکند: کسب شرایط لازم برای حضورشرکتهای هواپیمایی در بورس بستگی به مدیریت ایرلاینها دارد یعنی اگر نظام مدیریتی این ایرلاینها تغییر کند و به بنگاهی تجاری اقتصادی تبدیل شوند و از وابستگی به دولت خارج شوند میتوانیم شاهد حضورآنها دربورس خواهیم بود.
او درباره میزان اعتماد مردم به ایران ایر برای خرید سهام در صورت ورود این شرکت میگوید: اگر تغییراتی در نظام مدیریتی این شرکت رخ دهد میتوان شاهد حضور پررنگ این شرکت در بورس خواهیم بود یعنی این شرکت باید از وابستگی به دولت خارج شود تا در بورس موفق عمل کند.
ضرورت حضور واگنسازها در بورس
یکی دیگر از بخشهای حمل و نقل که حضور چندانی در بازار سرمایه ندارد، بخش حمل و نقل ریلی است که حضور آن در بورس میتواند به ارتقای این بخش از حمل و نقل کمک کند. میثم لاجوردی درباره حضور شرکتهای ریلی در بورس به «تعادل» میگوید: یکی از مشکلاتی که شرکتهای واگنساز داخلی با آن روبهرو هستند، بحث تامین مالی طرحهاست که با حضور این شرکتها در بورس این مشکل تا حدود زیادی مرتفع میشود.
لاجوردی ادامه میدهد: شرکتهای واگنساز در بخش ساختوساز واگنهای باری، فناوری و تکنولوژی لازم را دارند و قادر به ساخت واگنهای مورد نیاز کشور هستند. در بخش واگنهای مسافری و مترو هم توانایی ساخت 50 تا 70درصد از واگنها را داریم اما با وجود نیاز کشور، شرکتهای واگنساز به دلیل نبود نقدینگی لازم تاکنون قادر به ساخت واگن براساس تواناییهایشان نشدهاند.
او اضافه میکند: یکی از ابزارهایی که میتواند برای تامین مالی و نقدینگی شرکت تولید واگن موثر باشد، حضور آنها در بورس و جذب سرمایههای خرد مردمی است.
به گفته این کارشناس ارشد حوزه ریلی، حمل و نقل ریلی باری برخلاف حمل و نقل ریلی مسافر سودده است و شرکتهای واگنساز اگر بتوانند سرمایه لازم را کسب کنند، میتوانند این واگنها را در اختیار بهرهبردار قرار دهند و با فعالیت حمل و نقل ریلی شاهد سوددهی این بخش خواهیم بود ضمن اینکه هماکنون شرایط برای فعالیت قطارهای باری فراهم است زیرا بار و زیرساخت ریلی وجود دارد و شرکتهای حمل بار هم پویا هستند و تنها حلقه مفقوده در حمل بار نبود نقدینگی لازم در شرکتهای حمل و نقل بار است که با ورود آنها به بورس این موضوع حل میشود.
لاجوردی ادامه میدهد: با ورود شرکتهای واگنساز به بورس و جذب سرمایههای خرد مردمی شاهد فعالیت این شرکتها و رونق بخش حمل و نقل ریلی خواهیم بود.
او بیان میکند: حضور شرکتهای ریلی چه جابهجایی کالا، مسافر و چه واگنساز میتواند به رونق این شرکتها کمک کند و گامی مثبت برای اعتباربخشی به این شرکتها محسوب میشود.
رقابت: آری؛ بورس: نه!
شرکتهای بندری و دریایی نسبت به بخش ریلی و هوایی حضور فعالتری دربورس دارند اگر چه تعداد شرکتهای حاضر محدود بوده و فعالیتشان چشمگیر نیست.
آنوش رهام کارشناس ارشد حوزه بندری درباره حضور شرکتهای بندری در بورس به «تعادل» میگوید: در بخش دریایی و بندری تنها چند شرکت انگشتشمار در بورس حضور دارند که اغلب این شرکتها دولتی هستند و سهام آنها هم مربوط به شستاست و با توجه به اینکه بازار مناسب انحصاری دارند در شرایط تحریم افزایش قیمت خواهند داشت، البته شرکتهای واگذار شده به بخش خصوصی مانند تایدواتر هم در میان شرکتهای حاضر در بورس دیده میشوند.
رهام میافزاید: بیش از آنکه بخش حمل و نقل که نیازمند جذب سرمایه است باید به دنبال جذب نقدینگی سرگردان در بازار سرمایه باشیم، زیرا بخش حمل و نقل دریایی، بخشی تخصصی است و شاید بیش از حضور در بازار سرمایه و جذب سرمایههای خرد مردمی نیازمند رقابت باشد و وجود بازارهای انحصاری در این بخش بسیار خطرناک است.
او ادامه میدهد: ناوگان ملی بندری و دریایی توانایی پاسخگویی به نیاز کشور را ندارد ضمن اینکه در دنیا این موضوع منسوخ شده است که تنها ناوگان و شرکتهای حمل و نقل ملی درصدد جابهجایی کالاهای ملی همان کشور مورد استفاده قرار گیرند.
به گفته این کارشناس ارشد حوزه بندری، شرکتهای حمل و نقل دریایی باید در بازارهای منطقهیی و جهانی به دنبال مشتری باشند و یک شرکت حمل و نقل بینالمللی کالاهای سایر کشورها را جابهجا میکند اما شرکتهای حمل و نقل بندری و دریایی در کشورمان بیش از همه اقدام به جابهجایی کالای بازرگانان ایرانی میکنند و نقش موثری در حمل و نقل کالاهای جهانی بازی نمیکنند.
رهام اظهار میکند: شرکتهای حمل ونقل دریایی بیش از آنکه باید به دنبال حضور و ورود در بورس باشند باید با شرکتهای چندملیتی همکاری کنند و فعالیتشان تنها به جابهجایی کالاهای فعالان اقتصادی ایرانی خلاصه نشوند.
او بیان میکند: البته نمیتوان پیشنهاد کرد که شرکتهای حمل و نقل دریایی وارد بورس نشوند اما باید به حضور در بازارهای جهانی توجه بیشتری داشته باشند.
این کارشناس ارشد حوزه بندری درباره شفاف شدن دفاتر مالی با حضور در بورس میگوید: نوع نظارت بر شرکتهای بندری دولتی به گونهیی است که موجب شفافیت فعالیتهای مالی این شرکتها میشود اما سازمان بنادر در برخورد با این سازمانها درست برخورد نمیکند.
معافیت مالیاتی با حضور در بازار سرمایه
سعید خدایی تحلیلگر بازار سرمایه درباره حضور شرکتهای حملونقل در بازار سرمایه به «تعادل» میگوید: درباره دلایل عدم حضور شرکتهای حملونقلی در بازار سرمایه باید از این شرکتها درباره این موضوع پرس و جو کرد البته بهطور کلی حضور کمرنگ شرکتهای حملونقلی در بورس باعث تاسف است، زیرا صنعت حملونقل، بزرگ و زیرساختی است.
خدایی میافزاید: تجربه شرکتهای حملونقل در بورس نشان میدهد که این شرکتها غیر از دورههایی خاص حضور پررنگی در بازار سرمایه نداشتند و این شرکتهای حملونقلی سابقهیی درخشان و جذاب برای سهامگذاران محسوب نمیشود. او ادامه میدهد: البته نبود تجربهیی موفق برای حضور شرکتهای حملونقلی در بورس میتواند به عدم حضور شرکتهای بزرگ حملونقلی از جمله ایرلاینها مربوط شود که در صورت ورود شرکتهای بزرگ حملونقلی به بورس شاهد تغییر نظر سهامداران و فعالان حوزه بازار سرمایه خواهیم بود.
خدایی به موانع موجود بر سر راه شرکتهای حملونقلی اشاره میکند و میگوید: برخی از این شرکتها دولتی هستند که برای ورود به بازار سرمایه مقاومت میکنند که یکی از علتهای آن عدم شفافیت کامل دفاتر مالی این شرکتهاست، اگرچه برخی شرکتهای بخش خصوصی هم به همین علت از ورود به بورس سرباز میزنند.
این تحلیلگر بازار سرمایه اظهار میکند: برخی شرکتها با وجود گردش مالی مناسب در طول سال اما تمایلی برای حضور در بازار سرمایه ندارند که علت اصلی آن هم نبود شفافیت مالی در حساب و کتابهای مربوط به شرکت است و در دفاتر مالی این شرکتها هزینه و درآمد با هم همخوانی ندارد. او بیان میکند: با توجه به اینکه فعالیت شرکتها در بازار سرمایه منوط به شفافیت مالی است و تمام اطلاعات مالی آنها باید در اختیار سازمان بورس و اوراق بهادار قرار بگیرد، میتوان این موضوع را مهمترین علت عدم حضور شرکتهای حملونقلی در بورس دانست و به نظر میرسد، حضور کمرنگ این شرکتها بیش از هر چیز به عدم همخوانی هزینه درآمد آنها بازمیگردد. خدایی معتقد است: با توجه به اینکه بازار سرمایه مزایای متعددی دارد، عدم تلاش شرکتهای حملونقلی برای حضوردر این بازار قابل درک نیست.
این تحلیلگر بازار سرمایه به مزایای حضور شرکتها در بورس اشاره میکند و میگوید: کمک به تامین مالی و نقدینگی شرکتها میتواند، مهمترین انگیزه برای ورود آنها به بورس باشد، زیرا این شرکتها با انتشار اوراق میتوانند هزینه مورد نیاز برای اجرای طرحهای پیشرو را کسب کنند.
او ادامه میدهد: از دیگر مزایای حضور در بورس کاهش نرخ مالیاتهای پرداختی شرکتها با ورود به بورس و فرابورس است، درصدی از مالیاتهای اعمال شده به شرکتها بسته به ورود آنها به بورس یا فرابورس کاهش مییابد و به آنها تخفیف داده میشود.
خدایی تصریح میکند: حضور در بورس و داشتن سهام از سوی سهامداران یک شرکت میتواند وثیقه مناسبی برای این شرکت جهت دریافت تسهیلات محسوب شود.