جنگ نفتی و ضرورت انقلاب انرژی
محمود خاقانی|
کارشناس بینالمللی انرژی|
در بسیاری از کشورهای جهان که ازجمله تولیدکننده و صادرکننده نفت خام و گاز طبیعی هستند نظیر امریکا به سوخت مصرفی مردم یارانهیی پرداخت نمیشود که هیچ از مردم بابت مصرف سوخت هم مالیات بر مصرف میگیرند. بنابراین، هرگونه تغییر در قیمت نفت خام در بازارهای بینالمللی اثر مستقیم بر قیمت فرآوردههای نفتی در کشورهای اروپایی و امریکا دارد. دولت ترامپ که تصمیم به تحریم اقتصادی بهقول خودش شدیدترینها علیه ایران گرفته است میداند که این تحریمها برای اقتصاد امریکا ضرر و زیان زیادی دربر خواهد داشت و بنا براین، با خاندان آل سعود به این توافق رسیده است که باید هزینهها را خانواده آل سعود بپردازند (هم بهصورت نقدی و هم با کاهش قیمت نفت خام در بازار- جنگ نفتی در درون اوپک). در این راستا خانواده آل سعود با روسیه توافق کردهاند که ضرر و زیان روسیه را هم جبران کنند مشروط بر اینکه روسیه به ایران پشت کند. همه امیدوارند که ایران نتواند این دور از تحریمها را تحمل کند یا با اقدام و عمل در دورزدن تحریمها به دامنه فساد و اختلاس و نارضایتی مردم درایران افزوده شود و مافیاهای جدیدی نیز پا به عرضه وجود بگذارند. خلاصه مطلب اینکه ایران به دست گروههای سازمان یافته تبهکار مدیریت شود که این گروهها در واقع دوستان به ظاهر دشمن با امریکا و اسراییل هستند. نگاهی بیندازیم به قیمت فرآوردههای نفتی در امریکا که دونالد ترامپ و حزب جمهوریخواه نگران هستند در آستانه انتخابات مجلسین امریکا تاثیرگذار باشد و به قیمت فرآوردههای نفتی در ایران که قاچاقچیان از آن بهره میبرند تا ثروتمندتر و
قدرتمندتر شوند.
تقاضا برای مصرف در امریکا
گفته میشود که بهدلیل بهتر شدن وضع اقتصاد امریکا تقاضا برای مصرف فرآوردههای نفتی در امریکا بهویژه بنزین به بالاترین میزان در مقام مقایسه با تقاضای مصرف در سال 2007 میلادی یعنی حدود 11 سال پیش رسیده است. درواقع با شروع تابستان انتظار میرود که امریکاییها بیشتر مسافرت کنند و تقاضا برای مصرف بنزین بالاتر هم برود. نکتهیی که باید مدنظر قرار داد این واقعیت است که هنوز قیمت بنزین در امریکا در مقام مقایسه با چهار سال پیش زیاد گران نیست. زیرا، هم اتومبیلها مدرنتر شده و کمتر مصرف میکنند و هم اینکه امریکا با تولید شیل اویل (نفت خام غیرمتعارف) بیشترین نیاز به نفت خام را از تولید داخلی امریکا تامین میکند.
مصرفکننده امریکایی وقتی باک اتومبیل خودرا پر میکند چقدر و برای چه منظور پول میدهد؟
اخیرا قیمت نفت خام در بازار امریکا بین بشکهیی 60دلار تا بشکهیی 70 دلار بستگی به نوع نفت خام نوسان داشت و دارد. یک بشکه نفت خام معادل 42 گالن است. بنابراین، مصرفکننده امریکایی بهطوریکه دررسانههای امریکا مطرح شده قیمت نفت خام بین گالنی 43/1 دلار تا 66/1 دلار درتولید بنزین مدنظر قرار میگیرد. بهطور میانگین در سراسر امریکا مبلغ حدود 49 تا 50 سنت مالیات برمصرف بنزین نیز تعیین ومصرفکننده ملزم به پرداخت است. با این تفسیر اگر یک گالن بنزین در امریکا 43/1 دلار باشد، مصرفکننده بنزین 57درصد از این بها را بابت قیمت نفت خام، حدود 11 درصد هزینه فرآورش نفت خام در پالایشگاه و تولید بنزین، 14درصد هزینه حمل بنزین از پالایشگاه به پمپ بنزین و 18 درصد مالیات برمصرف بنزین میپردازد. مابقی که حدود 25درصد است بایت هزینهها و سودی است که به خردهفروش بنزین (پمپ بنزین)، پالایشگر، توزیعکننده بنزین و سایر دستاندرکاران تعلق میگیرد. نکته قابل توجه دیگر اینکه مالیات حدود 4/18درصد در بهای هرگالن بنزین به دولت فدرال (دولت مرکزی) امریکا تعلق میگیرد و هر ایالت امریکا نیز مالیاتهای ایالتی خودشان را هم دارند که مثلا در ایالت آلاسکا حدود 9 تا 10درصد و در ایالت کالیفرنیا حدود 7/46 تا 50درصد و در ایالت واشنگتن 4/49درصد مالیاتهایی است که مصرفکننده در پمپ بنزین میپردازد.
صنعت نفت و گاز در امریکا ضرر میدهد؟
کسانی که در پالایش نفت خام، خردهفروشی و توزیع فرآوردههای نفتی و گاز طبیعی سرمایهگذاری کردهاند مدعیاند که اگر 25درصد بهای یک گالن بنزین درآمد آنها محسوب میشود، این معنی را دارد که آنها در سه ماه اول سال 2018 میلادی از هر یک دلار فروشی که داشتهاند 2/6 درصد درآمدشان بوده است. درحالی که کسانی که در تولیدات و ساخت محصولات دیگر یا خدمات سرمایهگذاری کردهاند از هریک دلار فروش حدود 8درصد درآمد داشتهاند. بنابراین، مدعیاند که ما خوب سود نبردهایم.
وضعیت در ایران؟
درایران فقط قاچاقچیان فرآوردههای نفتی و به موازات آنها مافیاهای نفتی، اتومبیل، دارو، ارز، سکه طلا، واردات کالاهای قاچاق نظیر سیگار و موادمخدر، لوازم آرایش تاریخ مصرف گذشته و بیماریزا و غیره که بهازای قاچاق فرآوردههای نفتی بهطور قاچاق کالا وارد کشور میکنند سود میبرند. نه مصرفکننده از ارزان بودن فرآوردهای نفتی سود میبرد و نه تولیدکننده و عرضهکننده فرآوردههای نفتی. قاچاقچیان فرآوردههای نفتی برای حفظ شرایط فعلی که از سال 1384 شدت بیشتری گرفت با ثروت و قدرتی که به دست آوردند بحرانهای مختلف سیاسی و اقتصادی را دامن زدند و میزنند. درواقع اینها عاشق تحریمهای اقتصادی و سیاسی از هر نوع آن هستند. اصحاب ثروت و قدرت قاچاقچی فرآوردههای نفتی با کاهش نرخ برابری ریال در برابر ارزهای خارجی قیمتهای کالا و خدمات را به بهانه افزایش نرخ دلار در برابر ریال افزایش میدهند و بهشدت در برابر افزایش بهای فرآوردههای نفتی مقاومت و جوسازی میکنند. امریکا و خاندان آل سعود روی تداوم قدرت و ثروتمندتر شدن قاچاقچیان و باندهای مافیایی اقتصادی درشرایط جدید بهقول خودشان تحریمهای شدید و برهم زدن موازنه در اوپک حساب باز کردهاند. چون میدانند این دسته از اصحاب ثروت و قدرت در ایران درآمدهایشان را درایران سرمایهگذاری نمیکنند و ثروتشان را در اروپا، امریکا و جاهای دیگر سرمایهگذاری و نگهداری میکنند.
فاجعه یارانههای سوخت نقش هزینه تولید و بهای نفت خام در قیمت بنزین
ای کاش دولت نهم و دهم و نمایدگان مجلس هفتم، هشتم و نهم و درزمان حاضر دولت دوازدهم و مجلس دهم بگویند که آیا متوجه بودند و هستند که با پایین نگه داشتن قیمت فرآوردههای نفتی (فرآهم کردن فرصت برای قاچاقچیان) و بالا نگه داشتن میزان مالیاتها بر تولید، درآمد و غیره و افزایش انواع و اقسام تعرفهها (حتی افزایش کرایه حمل و نقل کالا و خدمات، درمان و غیره) و نیز با رفتار، گفتار و عملکرد عوام پسندانه در افزایش هزینههای جاری دولت (افزایش کسری بودجه در سطح کلان نظیر ادامه پرداخت تورم زا یارانههای نقدی، بالا کشیدن پول سپردهگذاران در موسسات مالی و اعتباری و دولت را مسوول پرداخت اصل و فرع پول مردم مال باخته معرفی کردن) شرایط لازم را برای شروع جنگ دلار و نفتی دولت ترامپ علیه مردم ایران فراهم ساخته اند؟ امریکاییهای میدانند که که تحریم نفتی ایران میتواند قیمتها را در بازار افزایش دهد و درنتیجه قیمت یک گالن بنزین در امریکا بالا میرود و با کمک روسیه سعی دارند که قیمت نفت خام را در سطحی نگه دارند که هم اقتصاد ایران لطمه بیشتری بخورد و هم اقتصاد امریکا رونق بیشتری بگیرد و هم عربستان بتواند سهام اولیه شرکت آرامکو را در بازار با قیمت خوبی عرضه کند. به قرار برخی گزارشها قرار شده است که شرکتهای نفتی روسی و چینی علاوه بر اروپاییها و امریکاییها سهامدار آرامکو شوند.
هزینهی بالای تولید نفت و گاز و برق
در ایران
هزینههای بالاسری صنعت نفت و بهطور کلی انرژی در ایران بهدلایل مختلف و به ویژه با عملکرد اشتباه دولتهای نهم و دهم و مجلسین هفتم، هشتم، نهم و اینک دهم بسیار بالاست. دولت یازدهم نتوانست و دولت دوازدهم هنوز نتوانسته است هزینههای تولید را پایین بیاورد. دلیل این عدم توفیق را مقاماتی نظیر وزیر نفت و وزیر نیرو در مصاحبههای مختلفی بیان داشتهاند. چه بایدکرد؟ ببینیم امریکا چه میکند. امریکا توانسته است با تولید نفت خام و گاز طبیعی غیرمتعارف خودکفا شود. درواقع امریکا از یک واردکننده نفت خام تبدیل شده به یک صادرکننده نفت خام. قیمت فرآوردههای نفتی در امریکا یارانه ندارند که در بالا توضیح داده شد. به دانشگاهها و پژوهشگاهها کمک میشود که هر روز روش مدیریت در مصرف بهینه و استفاده از انرژیهای تجدیدپذیر را تعریف کنند. تعاملی جدی بین دانشگاهها وصنعت وجود دارد. بهطوریکه امریکا از طریق بهینه مصرف کردن انرژی و استفاده از انرژیهای تجدیدپذیر معادل روزانه بین سه تا پنج میلیون بشکه کمتر نفت خام مصرف میکند. یعنی درواقع همین مقدار نفت خام را نیاز ندارد وارد کند، یا تولید کند که اگر تولید کند صادر میکند. در بسیاری از کشورهای اروپایی هم وضع به همین نحو است.
علاوه برآن در امریکا
• استفاده از نفت تولید شده در داخل امریکا حداقل بشکهیی 5 دلار ارزان تراز نفت خام وارداتی است. پس امریکا میتواند رشد اقتصادی بهتری داشته باشد. توجه کنیم که ایران نیازی به واردات نفت خام ندارد. ولی امریکا هنوز نفت خام وارد میکند. ایران در دولت هفتم و هشتم مبتکر معاوضه نفت خام دریای خزر و خلیج فارس بود تا نقش دلار را کم رنگ کند. مبتکر معاضه گاز طبیعی با گاز طبیعی با جمهوری آذربایجان و ترکمنستان بود، ایران مبتکر معاوضه گاز طبیعی با برق ارمنستان بود. ایران مبتکر راهاندازی بورس بینالمللی نفت ایران در جزیره کیش برای برقرار ارتباط بین دریای خزر و خلیجفارس بود. حالا امریکا با مکزیک نفت خام معاوضه میکند. روسیه با عربستان نفت خام معاوضه میکند. چین در ماه مارس 2018 بورس بینالمللی نفت شانگهای را راهاندازی و با یوآن چنین معامله میکند. جالب اینکه در سال جاری برای جبران کسری بودجه عربستان قیمت حاملهای انرژی و فرآوردههای نفتی برای مصرفکننده عربستانی را 80درصد افزایش داد. نروژیها که بزرگترین تولیدکننده نفت و گاز در اروپا هستند، گرانترین بنزین دنیا را مصرف میکنند (به همین دلیل بیشتر با وسائل حمل و نقل عمومی رفت و آمد میکنند) و... در ایران ما هنوز یارانه سوخت بهصورت نقدی و هم بهصورت غیرنقدی میپردازیم و بعد میگوییم که چرا اقتصاد مقاومتی به ثمر نمیرسد. توجه نمیکنیم که ما اصلا دربخش اقتصاد و در برابر حملات اقتصادی امریکا علیه مردم ایران هنوز از خودمان مقاومتی نشان ندادهایم.
• در امریکا و اروپا و سایر کشورها که یارانهیی به سوخت تعلق نمیگیرد وقتی دولت متوجه میشود که افزایش قیمت سوخت ممکن است موجب تورم شود از روشهای مختلف دیگری نظیر کاهش مالیاتهای مستقیم، غیرمستقیم، تعرفهها و غیره استفاده میکنند. کما اینکه در زمان حاضر و در مقام مقایسه با سال قبل قیمت بنزین در امریکا 22درصد افزایش یافته است و دولت امریکا با کاهش مالیاتها و غیره توانسته است به مصرفکننده امریکایی فرصت بدهد که درکاهش مصرف بنزین با سرمایهگذاری در بهینه مصرف کردن و کمتر مصرف کردن انرژی سرمایهگذاری کند.
قدرت اصحاب ثروت در امریکا؟
در برخی کشورهای تولیدکننده و صادرکننده نفت خام وکشورهایی که اصحاب ثروت و قدرت، ثروتشان را از راه قاچاق به دست آوردهاند و نه از راهحلال، ابتکار و کارآفرینی بهدلیل فعال نبودن احزاب سیاسی شاخته شده و دارای شناسنامه و مرامنامه خودشان را زیر چهرههای کاذب و عوامپسند پنهان میکنند. درحالی که در امریکا قانون حاکم است و اصحاب ثروت باید حساب وکتابشان شفاف و برای عموم مردم و به ویژه مالیات گیرندگان آشکار باشد. کما اینکه اخیرا دادستان عمومی شهر نیویورک علیه بنیاد خیریه دونالد ترامپ وخانواده او بهدلیل اینکه زیر پوشش امور خیریه کارهای سیاسی انجام میدادهاند به دادگاه شکایت کرده است. نظارت رسانههای عمومی بر عملکرد دولت مردان هم مهم ارزیابی میشود. کما اینکه نظارت بر عملکرد مقامات مهاجرت امریکایی در جداسازی فرزندان پناهندگان از والدینشان در ایام اخیر دونالد ترامپ را ناگزیر کرد که فرمان حکومتیاش را پس بگیرد و عقبنشینی کند. گفته میشود که باراک اوباما رییسجمهوری بنگاههای مالی و اعتباری و بانکهای امریکایی بود و آقای دونالد ترامپ رییسجمهوری شرکتهای نفتی و صنایع نظامی است. اگر این فرضیه را بپذیریم دولت ترامپ پرداخت مالیات برای شرکتهای نفتی را از 35درصد به 21درصد کاهش داد. پس چرا شرکتهای نفتی فرآوردههای نفتی مثل بنزین را ارزانتر به دست مصرفکننده نمیرسانند؟ پاسخ شرکتهای نفتی به مصرفکننده امریکایی این است که تغییرات در میزان مالیاتی که آنها باید به دولت فدرال و دولتهای محلی امریکا پرداخت کنند اصلا به قیمت بنزین و سایر حاملهای انرژی ربطی ندارد بلکه به قیمت نفت خام در بازارهای بینالمللی مرتبط هستند. بنابراین، درآمد ناشی از پرداخت کمتر مالیات را شرکتهای نفتی در طرحهای جدید برای اکتشاف و تولید انرژی و ایجاد اشتغال سرمایهگذاری میکنند. شرکتهای نفتی امریکایی مدعیاند که از همین طریق در تولید نفت و گاز غیرمتعارف سرمایهگذاری کردند و هنوز میکنند تا اقتصاد امریکا وابسته به کشورهای صادرکننده نفت خام نباشد که هیچ بلکه امریکا به عنوان تولیدکننده و صادرکننده نفت خام بتواند در معادله برابری میزان عرضه نفت خام و تقاضا در بازارهای بینالمللی نفت خام به نفع سیاستهای برون مرزی و اقتصاد دلاری امریکا نقشآفرینی کند. دیپلماسی جدید انرژی امریکا در تاریخ 29 ژوئن 2017 اعلام شد و آن «تسلط امریکا» بربازارهای جهانی انرژی است. امریکا در چارچوب این دیپلماسی انرژی اینک میتواند برای اوپک نقشه راه تعریف کند و به اوپک بگوید چه بکن و چه نکن. در این شرایط ایران به یک اقتصاد مقاومتی (تابآور) در چهل سالگی انقلاب اسلامی که موضوع آن در دوازهمین همایش بینالمللی انرژی در پژوهشگاه نیرو درایام 29 و 30 خردادماه 97 مطرح شد نیاز دارد. ایران میتواند یک انقلاب تازه «انقلاب انرژی» را مدنظر قرار بدهد. نخستین قدم برای این منظور بازنگری دولت دوازدهم و مجلس دهم در قانون بودجه سال 97 با افزایش قیمت فرآورده نفتی، کاهش مالیاتها و سایر عوارض است. اگر این اقدام و عمل صورت بپذیرد و دست مافیاهای ثروت و قدرت قاچاقچی از اقتصاد ود خالت در امور سیاسی، قضایی و قانونگذاری کشور قطع و اعتماد مردم به قوه قضاییه و سایر قوا جلب شود بهطور قطع و یقین امریکا در این دوره از جنگی که علیه نظام جمهوری اسلامی ایران شروع کرده است نظیر گذشته ناکام
خواهد ماند.