شیوه تازه دور زدن قوانین
گروه بنگاهها|
همیشه در سختترین روزها کسانی هستند که فقط به منافع خودشان فکر میکنند و منافع ملی حتی سود درازمدت خودشان هم ارزش و ملاک رفتار اقتصادیشان نیست. همیشه برای دور زدن قانون راهی را پیدا میکنند و از آن منفعت میبرند. اگر ساعتی در بازار ارز و حوالی میدان فردوسی چرخی بزنید، خیلی از این حربهها را میبینید. اگرچه بازار است و سود یک اصل، اما سوداگری به یک مشکل تبدیل شده که در حال بلعیدن اقتصاد ملی است.
افزایش دلار از کجا شروع شد
بازار ارز از سال گذشته تاکنون فراز و نشیبهای زیادی را پشت سر گذاشته است. از مهر 96 روند افزایشی نرخ ارز آغاز شد و در دیماه به اوج خود رسید بهطوری که ناگهان به نزدیک 5 هزار تومان هم رسید و در اواخر اسفند حتی برخی دلالها و صرافیها نرخی بالای 5هزار تومان را اعلام میکردند. وقتی نیروی انتظامی اخلالگران بازار را دستگیر کرد، تا حدودی قیمت دلار هم سیر نزولی پیدا کرد و بساط دلالها هم برچیده شد. بعد از آن هم بانک مرکزی به صرافیهای مجاز روزانه میزان مشخصی ارز با قیمت متعادلتری نسبت به قبل میفروخت و این صرافها را هم البته ملزم به فروش ارزهای دریافتی به مردم میکرد. اما بعد از سال 97، روند افزایشی دلار ادامه یافت تا اینکه دولت برای کنترل نرخ ارز، قیمت ارز را 4200تومان اعلام کرد و با محدود کردن صرافیها تا حدودی بازار را به دست گرفت. هرچند برخی کارشناسان این را مداخله دولت و کنترل دستوری میدانستند اما دیگر بازار ارز از دست دلالها خارج شد.
دلالان زیر پوست خیابان خلوت
در روزهای پایانی سال 96 صرافیهای میدان فردوسی روزهای شلوغی را پشت سر گذاشتند، از میدان فردوسی به سمت چهارراه استانبول و پایینتر همه جا پر از افرادی بود که دلار به دست این طرف و آن طرف میرفتند، عدهیی هم از صبح زود پشت صرافیها صف ایستاده بودند. اما این روزها دیگر خبری از آن همه شلوغی و ازدحام نیست. حالا دیگر بیشتر صرافیها با کرکرههای نیمهباز روز خود را سپری میکنند یا اینکه روی تابلوی اعلام، قیمتهای برخی صرافیها بر اساس آنچه معاون اول رییسجمهوری اعلام کرده نرخ خریدوفروش دلار ۴۲۰۰تومان ثبت شده است. هر یک در ویترینهایشان اعلام میکنند که خریدوفروش ارز ندارند اما اگر مشتری آشنا بوده یا معرفی شده باشد، هم ارز دارند و هم خریدوفروش! دلالان هم در گوشه و کنار خیابان حضور دارند تا شاید بتوانند معامله پنهانی داشته باشند.
خود صرافان میگویند که حالا کمتر آدم عادی برای خرید دلار و یورو به اینجا مراجعه میکند و اغلب کسانی که تامین ارز آنها از طریق بانکها با مشکل مواجه است یا نیازشان در سیاست جدید دولت تعریف نشده برای خرید به بازار میآیند.
خریدوفروش نداریم
یکی از صرافان که سالهاست در اینجا کار میکند، میگوید: وقتی ارز از مهر سال قبل شروع به گران شدن کرد و ناگهان دو، سه ماه بعد به اوج خود رسید، حوادث سال 90 داشت، تکرار میشد که عدهیی سودهای کلان بردند و عدهیی هم یکشبه ورشکست شدند. دوره بیثباتی که عملا به ضرر اقتصاد تمام شد و یکی از دوستان من هم به خاطر ضرر کلانی که کرد، سکته کرد.
اما برخی صرافان هم دلالانی که در سراسر خیابان دیده میشوند را دلیل این گرانی میدانند. یکی از آنها میگوید: اصلا نه ما و نه دولت در تعیین قیمت دلار نقشی نداریم، به نظر میرسد نرخ دلار در کف خیابان تعیین میشود و برای همین از دست دولت خارج میشود. حالا دولت برای شفافیت بازار دیگر به صرافیها هم ارز نمیدهد. هرچند این موضوع موجب اعتراض صرافیها شد اما تا حدودی بازار را از دست دلالها خارج کرده و اکنون روزهای تقریبا آرامی را پشت سر میگذارد بهطوری که حتی با اعلام خروج امریکا از برجام، هرچند نرخ دلار در بازارهای مرزی در نخستین روز کاری در محدوده ۶۳۹۰ تومان هم معامله شد، اما دوباره دولت توانست التهاب بازار را کنترل کند و مانع افزایش قیمت دلار شود و خریدوفروش هرگونه ارز خارج از سیستم بانکی در کشور قاچاق شد.
سوداگری دلالان
در چنین شرایطی که دولت بازار را از دست دلالان خارج کرد، دیگر دلالان به رقم کم برای کارمزد خود قانع نیستند و گاهی سودهایی که میگیرند سر به فلک میگذارد. یکی از دانشجویان که ناگزیر به فروش ارز دولتی خود بوده است، در این باره میگوید: من یک قرضی داشتم که باید حتما پرداخت میکردم برای همین تصمیم به فروش ارز دانشجویی کردم حدود 410 دلار داشتم که به سختی توانستم آنها را به 5هزار تومان بفروشم، اما خودم دیدم که همان دلار را به کس دیگری 6هزار و ۳۰۰ تومان فروختند.
بیشتر دلالهای خیابانی استانبول حالا بیشتر یورو معامله میکنند و اگر آشنا باشی دلار هم دارند اما هر یک با یک قیمت و انصافی هم وجود ندارد! یک صراف که به شدت از دلالی بازار ارز ناراضی است، میگوید: برخی دلالها هم که شاگرد صرافیها هستند شیوه دیگری دارند، آنها مشتری را به بهانه قیمت پایینتر از صرافی به خیابان میکشانند و زمان معامله کارمزد بالا دریافت میکنند، بهطوری که گاهی حتی دلار خریداری شده (بدون آنکه مشتری متوجه شود) قیمتش بالاتر از صرافیها تمام میشود.
ارز زیارتی دور زدن دولت با قاعده بازار
با اعلام سیاستهای دولت برای کنترل نرخ ارز، صادرکنندگان مکلف شدند دلارهای حاصل از صادرات خود را به بانکها بسپارند و در مقابل واردکنندگان نیز ارز مورد نیاز واردات خود را به همین قیمت از دولت تحویل بگیرند. سپس فهرستی از افراد مستحق دریافت دلار و سقف دلاری که میتوانند دریافت کنند، اعلام شد و مسافران، زائران، دانشجویان، اعضای هیات علمی و برخی گروههای کوچک دیگر نیز تکلیف خود را با ارز رسمی 4هزارو۲۰۰تومانی فهمیدند. وقتی با سیاست جدید بانک مرکزی، صرافیها از چرخه نقل و انتقالات ارزی خارج شدند، دلالان راهی برای فرار از این قانون و داشتن ارز پیدا کردند. یکی از دلالان درباره تامین ارز برای کسانی که نیاز دارند، میگوید: الان یک راه برای خرید ارز دولتی وجود دارد، بلیت سفر به عتبات را میخریم و با ارائه بلیت و روادید ارز مسافرتی میگیریم اما بعد این ارز را به قیمت آزاد در بازار میفروشیم! برای بلیت هم گاهی آن را به نصف قیمت به مسافرانی که ارز نمیخواهند، میفروشیم و گاهی هم اصلا قید بلیت را میزنیم.
یک دلال که به ظاهر مشتری چرم از یکی از مغازههای خیابان استانبول است هم همین را پیشنهاد میدهد و میگوید: من برای تمام اعضای خانواده توانستم با این راه ارز بگیرم و در بازار آزاد بفروشم.
وقتی برخی معاملهگران به پیشواز افزایش قیمت رفته و با بالا بردن خریدها قیمت را در مسیر صعودی قرار میدهند یا با رفتاری که دارند بازار را ملتهب میکنند، در این میان کشور و مردم هستند که متحمل هزینههای بالا میشوند چون سوداگران مبنای همه چیز را دلار کردهاند.