احتکار یا حبس دارو؟
کمبود داروهای بیماران هموفیلی در بازار به یکی از معضلات اصلی آنها تبدیل شده است. معضلی که یک سر آن به بدقولی شرکتهای بیمه میرسد، تاخیر سازمانهای بیمهگر در پرداخت مطالباتشان به داروخانهها گردش مالی داروخانهها را دچار مشکل کرده و باعث شده که داروخانه نتواند مطالبات شرکتهای پخش را پرداخت کند و در نتیجه این چرخه معیوب، انگیزهیی برای شرکت پخش برای تامین دارو باقی نماند. مدیرعامل کانون هموفیلی ایران با اعلام اینکه در حوزه بیماران هموفیلی، بیمه سلامت تا پایان تیر ماه سال گذشته و سازمان تامین اجتماعی نیز تا آذر ماه ۹۶ را به عنوان هزینههای دارویی بیماران پرداخت کردهاند، گفت: «مجموع طلب مانده ما از سازمانهای بیمهگر ۱۲ میلیارد تومان است. بنابراین کانون هموفیلی ایران که مجموعهیی کوچک است، ۱۲ میلیارد تومان از بیمهها طلب دارد. همین موضوع باعث میشود که شرکتهای پخش همکاری لازم را با سیستم درمانی نداشته باشند.»
احمد قویدل گفت: «بنابراین مهمترین موضوع در زمینه داروهای بیماران خاص تاخیر در پرداخت مطالبات از سوی بیمههاست.»
وی افزود: آنچه درباره احتکار دارو گفته میشود، در حوزه هموفیلی به معنای احتکار وجود ندارد. باید توجه کرد که احتکار با هدف افزایش قیمت انجام میشود، اما موضوعی که ما با آن مواجهیم به نوعی حبس کردن دارو برای اعمال فشار نسبت به پرداخت مطالبات شرکتهای دارویی است.
مدیرعامل کانون هموفیلی ایران با بیان اینکه در اکثر دانشگاههای علوم پزشکی سهمیههای دارویی هموفیلیها به صورت مرتب و درست تحویل داده نمیشود، اظهار کرد: به ویژه دسترسی به داروهایی که قیمتهای بالاتری دارند مانند فاکتور هفت و... مشکلتر است. با افزایش قیمت اخیری هم که ناشی از قیمت دلار بود، برخی از این داروها قیمتشان بیشتر شده است. بنابراین گاهی میبینیم که مثلا نیاز یک دانشگاه علوم پزشکی برای تامین این داروها ۳۰۰ میلیون تومان است و پرداخت این قیمتها برای دانشگاهها مقدور نیست. بر همین اساس گاهی میبینیم شرکتهای پخش، داروهای بیماران خاص را ارائه نمیکنند که این موضوع به دلیل بالا بردن قیمت دارو نیست، بلکه نوعی اعمال فشار برای دریافت مطالبات معوقشان است. بنابراین معتقدم این حبس دارو برای دریافت مطالبات از سیستم دولتی است. البته باید بدانیم که قربانی این اعمال فشارها بیماران خواهند بود. وی افزود: مشکل دوم در زمینه داروی بیماران هموفیلی، اقدامات سازمانهای بیمهگر است. بیمهها با اینکه بالغ بر ۳۰ سال در حوزه بیمه کردن بیماران هموفیلی سابقه دارند، اما به علت اینکه قبلا یارانهها مستقیما توسط دولت پرداخت میشد، هیچگاه هزینههای دارویی بیماران هموفیلی را درک نمیکردند. در گذشته داروهای هموفیلی با مبالغ پایین به بیمهها داده میشد و بیمهها به سیاستگذاری در این حوزه اهمیت نمیدادند. بنابراین میتوان گفت که بیمهها فاقد سابقه مفید در حوزه بیمهیی بیماران هموفیلی هستند.
قویدل ادامه داد: از سالی که قیمتها واقعی و پول داروهای بیماران خاص به بیمهها داده شد، بیمهها وارد سیاستگذاری در زمینه بیمارانی چون هموفیلی شدند، اما سیاستگذاریهایشان شبیه سیاستگذاری در حوزه آنتیبیوتیک است و فکر میکنند اگر مصرف دارویی بیماران خاص و هموفیلی را کاهش دهند، برندهاند. در حالی که داروهای هموفیلی باید درست و اصولی مصرف شود تا بیمار درمان مناسبی داشته باشد. باید بدانیم که دسترسی بیماران هموفیلی ایرانی به دارو ۲.۶ واحد بینالملل است. حال این میزان در کشورهای عقبمانده یک و زیر یک و برای کشورهای پیشرفته 6 الی ۹ است. بنابراین داروی زیادی که در دسترس بیماران اروپایی و امریکایی قرار دارد، برای این است که پیش از بروز خونریزی آن را مصرف کنند، اما در کشور ما سیاست درمان جز برای کودکان زیر ۱۵ سال مبتلا به هموفیلی شدید، درمان بعد از خونریزی است.
وی افزود: اگر بیمهها بهگونهیی مدیریت کنند که داروها درست و اصولی مصرف شوند، وضعیت بیماران بهبود مییابد. سنگهایی که در حال حاضر بیمهها جلو پای بیماران میاندازند، باعث شده که دسترسی بیماران به دارو کمتر شود و صدمه ببینند. بنابراین سازمانهای بیمهگر ما درک درستی از هموفیلی ندارند و هنوز سیاستگذاری در این حوزه سابقه مفیدی پیدا نکرده است. اگر بیمهها باور نکنند که این داروها باید مصرف شود و به کاهش مصرف آنها افتخار کنند، معلولانی را تولید میکنند که در سالهای آتی هزینه بیشتری را روی دست دولت میگذارند.
وی تاکید کرد: بیمهها باید سیاستگذاری درستی داشته باشند. بیمه باید دانش خود را درباره درمان بالا برده و باور کنند که وقتی یک جراحی ارتوپدی ۳۰۰ میلیون تومان هزینه دارد، اگر برای یک کودک هموفیلی دارو تهیه نکنید، مفصلش خراب میشود و باید جراحی کند و میلیاردها تومان به دولت فشار میآورد. از طرفی بیمهها میگویند برای داروهای این بیماران پروتکل ندارند و بارها گفتهاند که وزارت بهداشت پروتکل درمانی را به ما ارائه نداده است. در این باره از وزارت بهداشت سوال کردیم که به ما گفتهاند ما پروتکلها را به بیمهها دادهایم. به هر حال باید تکلیف این موضوعات مشخص شود.
قویدل ضمن انتقاد از دست بردن در نسخه بیماران خاص توسط بیمهها، گفت: کار به جایی رسیده که در سازمانهای بیمهگر تلاش میکنند، نسخه بیماران را کاهش دهند. این درحالی است که برخی مسائل در کشور خط قرمز بوده است. اینکه شرکت دارویی، دارو داشته باشد و به علت بدهی دارویش را ندهد، در کشور خط قرمز بوده، اما اکنون دیگر رویه شده است. همچنین هیچکس جز پزشک معالج اجازه ندارد در نسخه بیمار دست ببرد و دارو را کاهش یا افزایش دهد، اما بیمهها این اقدام را انجام میدهند و در برخی مواقع نصف دارو را تایید میکنند. باید بدانیم که بیمار هموفیلی، بیماری نیست که بتوان همه آنها را با یک سهمیه ماهیانه اداره کرد، بلکه ممکن است برخی آنها ۱۰ برابر سهمیه ماهیانه نیاز داشته باشند، اگر دایما راه داروهای این بیماران را سد کنیم، فرد را معلول کردیم و بعدها هزینههای گزافتری برای دولت به بار آوردهایم.