فوتبال و تئوری توسعه
مهدی بیک|
در شرایطی که مشکلات برخاسته از تحریمها، گرانیها، نوسانات ارزی و... این روزها روح و روان مردم ایران را آزرده ساخته و امنیت روانی و اقتصادی آنان را خدشهدار کرده؛ جام جهانی فوتبال روزنهیی است که مردم از طریق آن میتوانند لحظهیی مشکلات و تنگناهای اقتصادی و معیشتی را فراموش کنند؛ در خانه یا محل کار جلوی تلویزیون لم بدهند؛ از دنیا فارغ و در جادوی مستطیل سبز و فوتبال غوطه ور شوند؛ برای دقایقی هم که شده از پیله مشکلات تاثیرگذار اقتصادی خارج شوند و در آسمان فوتبال تنفس کنند. این از عجایب فوتبال است که میتواند در برابر چالشهای بزرگ اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و... قد علم کند و مانند نوشدارو تمام مشکلات را تحت تاثیر معجزه خود قرار دهد. بنابراین منتقدان فوتبال دوست داشته باشند یا نه؛ فوتبال و جام جهانی ظرفیتی است که از طریق آن میتوان بسیاری از کاستیها را پوشش داد و جامعه را به سمت مشارکت افزونتر پیش برد.
در تاریخ پر فراز و نشیب جامهای جهانی و فوتبال نمونههای متعددی وجود دارد که کشورها توانستهاند بهوسیله فوتبال مشارکت افراد جامعه را در روند مردمسالاری و توسعه بهبود بخشند و با استفاده از هیجانات فوتبالی برنامههای توسعه محور خود را در بخشهای گوناگون محقق کنند. از نمونههایی متاخری مانند جام جهانی 2010 آفریقایجنوبی که برای نخستینبار امتداد توسعه در قاره آفریقا را برای مردم سایر ملل تصویرسازی کرد تا جامهای جهانی متقدمتر مانند جام جهانی 1954 سوییس که آلمانهای بعد از جنگ جهانی دوم را یکبار دیگر متوجه ملیت و ویژگیهای خود کرد.
1-1934: دومین دوره جام جهانی به میزبانی ایتالیا، شاید سیاسیترین دوره جام جهانی تا امروز باشد. دورهیی که در فضای پرالتهاب بعد از ظهور هیتلر در آلمان و موسولینی در ایتالیا برگزار شد و تبعات آن تا دهههای متمادی اروپا و جهان را درگیر خود ساخت. در فضای دو قطبی آن زمان که از یک طرف متحدین (آلمان؛ ایتالیا، ژاپن و...) قرار داشتند و در سوی دیگر دول متفق (انگلیس، فرانسه، امریکا و...) دولت فاشیستی ایتالیا به دنبال آن بود تا از طریق فوتبال روح ملی گرایی را در بطن جامعه آن روز ایتالیا بدمد تا از این طریق بسیاری از مشکلات اقتصادی، فرهنگی، سیاسی و... پوشش داده شود. در آن زمان «بنیتو موسولینی» تلاش میکرد با استفاده از محبوبیت ورزش فوتبال در بین مردم و شکوه و ارزش جام جهانی در دنیا، به تبلیغ افکار خود و همفکرانش در حزب فاشیست ایتالیا بپردازد.
چند سال قبل از شروع جام جهانی 1934، یک روزنامهنگار به نام «ویتویوپوزو» استخدام شد تا برنامهیی جهت رساندن ایتالیا به مقام قهرمانی تدوین کند و خود مربیگری تیم را نیز بهعهده بگیرد. هر چند پوزو با برنامهیی دقیق تیم ایتالیا را به پیش میراند و حتی از چهار بازیکن آرژانتینالاصل هم در تیم خود سود میجست، ولی بیشک اگر حمایتهای آشکار داوران نبود، شاید ایتالیا نمیتوانست جام جهانی را در خانه نگه دارد. به هرجهت مسابقات، با دیدار ایتالیا و امریکا در شهر رم و با حضور موسولینی آغاز شد. در این دیدار تیم میزبان با نتیجه خردکننده 7 بر یک به پیروزی رسید تا موسولینی با افتخار خود را فاتح خطاب کند. دیدار پایانی در شهر رم میان ایتالیا و چک و در حضور 72 هزار تماشاگر برگزار شد. دوچه (لقب موسولینی) به خاطر روحیه بخشیدن به تیم ایتالیا، در ورزشگاه حضور یافت و در نهایت جام به ایتالیا رسید.
2-1954 سوییس: پنجمین دوره جام جهانی در سوییس هم از منظری خاص یک جام جهانی ویژه به حساب میآید؛ دورهیی که بعد از پایان جنگ جهانی دوم و شکست هیتلر و متحدانش برای نخستینبار بود که در کشوری اروپایی برگزار میشد؛ در این جام جهانی بود که برای نخستین بار غرور جریحهدار شده ملت آلمان از طریق فوتبال دوباره شکوفا شد؛ آلمانها که در جریان جنگ جهانی دوم به شکست کامل، تجزیه کشور و محروم شدن از تمام حقوق بینالمللی محکوم شده بودند از طریق شرکت در جام جهانی سویس و قهرمانی در آن توانستند یکبار دیگر خود را در شمایل یک ملت پیروز تصور کنند. از این دوره جام جهانی بود که توجه جامعه شناسان و نویسندگان بزرگ به ظرفیتهای این ورزش برای دمیدن روح اتحاد جلب شد و دانشگاههای مهم جهان تحقیقاتی را در این زمینه آغاز کردند.
3-1986مکزیک: این جام جهانی بیشتر از هر چیز دیگری، نام جزایر فاکلند، دیهگو مارادونا و دستان خدا را به ذهن متبادر میکند. چهار سال پس از جنگ 74 روزه فالکلند دیهگو مارادونا انتقام مردم زخم خورده آرژانتین را از انگلستان در زمین فوتبال گرفت آن هم با دو گلی که هر یک برای خود نمونه مثال زدنی است. اما بحران فالکند بحرانی بود که در سال 1982 با حمله آرژانتین به جزیره فالکند شروع شد و به مدت 74 روز به طول انجامید و سرانجام با تسلیم آرژانتین به پایان رسید. اما این پایان ماجرا نبود؛ مردم آرژانتین 4سال صبر کردند تا در میدان نبردی دیگر شکست خود در صحنه نظامی را جبران کنند. نبرد آرژانتین و انگلیس در جام جهانی این فرصت را در اختیار مارادونا قرار داد تا انتقام شکست فاکلند را با دستان خدا از استعمارگران انگلیسی بگیرد و در فینال هم آلمان دیگر تیم اروپایی را از میان بردارد و در نهایت دیه گو برجام بوسه زند. مارادونا در ادامه این جام با نمایشهای خارقالعاده و فرازمینیاش آرژانتین را به دومین قهرمانی جام جهانی رساند و نامش را در تاریخ آرژانتین و نیز دنیای فوتبال جاودانه کرد. بسیاری نمایشهای مارادونا در جام جهانی 1986 را بهترین نمایش فردی یک فوتبالیست در ادوار جامهای جهانی میدانند.
2018 روسیه: با توجه به شرایط خاص روسیه با اروپا و امریکا بسیاری از تحلیلگران جام جهانی روسیه را نیز یکی از جامهایی میدانند که در آن ردپای سیاست به عینه پیداست؛ مشکلات روسیه با اروپا بر سر اکراین و کریمه و تحریمهای دامنهدار غرب بر علیه روسیه و بایکوت جام جهانی از سوی برخی از سیاستمداران غربی فضای این جام را نیز سیاست زده کرده است. پوتین به دنبال آن است که توفیقات احتمالی روسها در این جام را به عاملی برای افزایش روحیه میهن پرستی روسها و نشانهیی از توسعه در روسیه معرفی کند و بهره خود را از جام بیست و یکم ببرد.
با عبور از این مقاطع تاثیرگذار جام جهانی، تیم ملی فوتبال کشورمان قرار گرفته که با استفاده از فرصت جام جهانی تلاش میکند تا لبخند را روی لبان ایرانیانی بنشاند که این روزها بار سنگین گرانی بر دوششان سنگینی میکند؛ لبخندی که ایرانیان امروز بیش از هر عامل دیگری به آن نیاز دارد؛ امروز را با رویای پیروزی بر پرتغال سر میکنیم تا فردا چه پیش آید.