هیچ چیز از سیاست جtدا نیست

۱۳۹۷/۰۴/۲۳ - ۰۰:۰۰:۰۰
کد خبر: ۱۲۵۳۹۰
هیچ چیز از سیاست جtدا نیست

منصور بیطرف| سردبیر|

32 سال پیش در بحبوحه جام جهانی سال 1986، مسابقه‌یی بین آرژانتین و انگلستان در رده یک‌چهارم نهایی برگزار شد. این مسابقه یکی از تاریخی‌ترین مسابقات جهان قلمداد شد که البته نه به خاطر دو گلی که دیه‌گو مارادونا به انگلستان زد که آنها را به ترتیب «دست خدا» و «گل قرن» نام نهاد، بلکه به خاطر یک انتقام مردمی ! انتقام آرژانتین از بریتانیا به خاطر جنگ فالکلند. چهار سال قبل از این مسابقه، ‌نبرد نظامی میان انگلستان و آرژانتین بر سر جزایر فالکلند که در جنوب شرقی آرژانتین واقع است در گرفت. در این نبرد آرژانتین شکست خورد و جزایر دوباره در اختیار بریتانیا قرار گرفت. این شکست برای مردم آرژانتین یک «حقارت» به حساب آمد و چهار سال بعد که مسابقه فوتبال بین این دو کشور برگزار شد، شکست انگلستان در این مسابقه برای مردم آرژانتین همان حسی را داشت که شکست تیم فوتبال نازی‌ها در اردوگاه‌های اسرای جنگی برای نظامیان اسیر انگلیسی! در واقع خیلی‌ها به‌دنبال این هستند که سیاست را نه‌تنها از فوتبال بلکه از هر بخش دیگری جدا کنند، اما کیست که نداند بسیاری از هواداری‌ها در ذهن ناخودآگاه آنها در جایگاه سیاست نشسته است. (گزارش اول صفحه اول جام جهانی روز پنج‌شنبه به همین موضوع اختصاص داشت). در کشور خودمان هم هواداری از تیم‌های قرمز و آبی در ضمیر ناخودآگاه هواداران آنها از جایگاه سیاسی فرودستان و بالادستان نشأت گرفته است. وقتی که در بطن موضوع فوتبال که اکثر مردم فکر می‌کنند که غیرسیاسی است، اما کاملا سیاسی است، دیگر چه انتظاری از مسائل مهمی مانند اقتصاد می‌توان داشت؟ تجربه و تاریخ نشان داده است که تمامی تصمیمات اقتصادی، سیاسی و تمام تصمیمات سیاسی، اقتصادی است. در واقع سیاست و اقتصاد توامانی هستند که بدون یکدیگر نمی‌توانند به بقای خود ادامه دهند. در تمامی ادوار آبشخور اقتصاد، ‌سیاست و آبشخور سیاست، ‌اقتصاد بوده است. اثر سیاست‌گذاری اقتصاد را می‌توان در برنامه‌های سیاسی دید و بالعکس اثرگذاری سیاست را در معیشت مردم و رونق اقتصادی کشور مشاهده کرد. در همین راستا می‌توان گفت که مثلا تحریم‌هایی که در طول تاریخ اعمال می‌شود تصمیماتی سیاسی است که اثرگذاری اقتصادی دارد. مارکس در جایی نوشته است که یک فرد در زندگی شخصی خود بین آنچه فکر می‌کند و از خودش می‌گوید با آنچه واقعا هست و انجام می‌دهد اختلاف بارزی دارد. بر همین اساس میان آنچه تصمیم سیاسی خوانده می‌شود و آنچه عمل می‌شود علی‌القاعده اختلاف سطحی پیدا می‌شود. ظاهر و باطن این اختلاف در همه سطوح زندگی مردم – اعم از اقتصاد، ‌فرهنگ، ‌اجتماع و... مشاهده خواهد شد. حتی می‌توان آن را در الگوهای رفتاری مردم دید که در این خصوص می‌توان به نظرسنجی‌هایی که نهادها از جامعه می‌کنند مراجعه کرد. بنابراین هیچ چیز از سیاست جدا نیست، این سیاست هم از بالا که حکومت باشد نشأت می‌گیرد و به پایین که مردم باشند سرازیر می‌شود و مردم با آن خو می‌گیرند. اکنون در دوره‌یی هستیم که بالعین حاکمیت، سیاست‌های گذشته خود را در بوته نظارت مردم به آزمایش می‌گذارد و نشان داده می‌شود که تا چه اندازه سیاست‌ها منطبق با واقعیات زندگی اجتماعی و اقتصادی مردم بوده است و مردم هم تا چه حد به آن سیاست‌ها واکنش نشان داده‌اند.