سناریوی دوم حفظ برجام
مجید اعزازی| دبیر گروه راه و شهرسازی|
طی 2 ماه و 13 روز گذشته، به عبارت دیگر از زمانی که دونالد ترامپ، رییسجمهور امریکا، خروج این کشور از برجام را اعلام کرد تاکنون، راهبرد جمهوری اسلامی ایران حفظ این دستاورد حقوقی و تاریخی از طریق همکاری و تعامل مضاعف با 1+4 عضو باقی مانده در این توافقنامه چند جانبه بوده است.
مسوولان دیپلماسی ایران پس از اینکه از حمایت همهجانبه اتحادیه اروپا از برجام اطمینان حاصل کردند، در این مسیر مصممتر هم شدند و تلاش کردند برخی از ناتوانیهای اقتصادی این اتحادیه در مقابله با تحریمهای امریکا را با جلب مشارکت فعالانه روسیه و چین، دو عضو شرقی این توافقنامه چندجانبه ترمیم و تکمیل کنند.
برخی ناظران و کارشناسان روابط بینالملل که شانس ضعیفی برای پیروزی دوباره ترامپ در مبارزات انتخاباتی ریاستجمهوری امریکا پیشبینی میکنند، بر این باورند که ایران با مساعدت گروه 1+4 میتواند ضمن حفظ برجام، شرایط تحریمآمیز ناشی از سیاستهای خصمانه ترامپ را به سختی اما با سربلندی خنثی کند. این دسته از کارشناسان بر این باورند که به دلیل اینکه یک فردِ ناقض تعهدات بینالمللی در راس دولت امریکا قرار گرفته است، ایران نباید به از بین رفتن این توافقنامه چند جانبه کمک کند. به ویژه آنکه دوره زمامداری این فردِ ناقض تعهدات بینالمللی کوتاهتر از دوره زمانی اجرایی شدن برجام است. به نظر میرسد، این ایده در میان دولتمردان ایران نیز از جایگاه مهمی برخوردار است و ایران چنین سناریویی را در دستور کار خود قرار داده است.
در این میان، طی دو ماهه گذشته 3 رویداد بزرگ در روابط میان «امریکا با اروپا» از سویی و «امریکا با کرهشمالی و روسیه» از سوی دیگر به وقوع پیوسته است که بهطور مستقیم و غیر مستقیم به شرایط کنونی ایران ربط پیدا میکنند.
اگر خروج امریکا از برجام را نخستین حرکت خصمانه ترامپ علیه منافع اقتصادی- امنیتی اروپا در سال 2018 قلمداد کنیم، بیگمان دومین حرکت او، وضع تعرفههای گمرکی برای واردات برخی از کالاهای واسطهیی همچون فولاد و آلومینیوم به امریکا بود. مسالهیی که نه تنها اعتراض اروپا که اعتراض کانادا و مکزیک را در پی داشت.
به فاصله اندکی پس از این رویدادها و ترک زودهنگام، پرتنش و پرماجرای نشست گروه 7 در کانادا، ترامپ با کیم جونگ اون، رهبر جوان کره شمالی در سنگاپور دیداری نمایشی را برای جهانیان اکران و تلاش کرد نشان دهد، اهل آشتی حتی با سرسختترین دشمن امریکا است.
دوستی با پوتین اما تازهترین نمایشی است که ترامپ برای سرپوش گذاشتن بر برخی مسائل داخلی امریکا در هلسینکی اجرا کرده است. دیداری که برخلاف پیامدهای متعددش، گویی چنان به مذاق ترامپ خوش آمده است که به برگزاری دومین دیدار با پوتین اظهار تمایل کرده است.
آشتی با کره شمالی و دوستی با پوتین، بطور قابل توجهی نمایانگر الگوی رفتاری ترامپ است، رفتاری که نشان میدهد او برای سرپوش گذاشتن بر گذشته خالی از سیاست و دیپلماسی خود، حاضر است به هر شکلی رزومه تازهیی از خود بر جای گذارد و خود را ناجی فوری مشکلات بینالمللی امریکا معرفی کند. هنوز چند هفتهیی از دیدار تاریخی ترامپ و اون نگذشته است که در خبرها خواندیم، او از مواضع سرسختانه خود در قبال کره شمالی کنار کشیده و تعیین هر گونه محدوده زمانی برای خلع سلاح هستهیی (نه بر چیدن مراکز هستهای) کره شمالی را رد کرده است. در موردی دیگر، در کنفرانس خبری مشترک با پوتین به خبرنگاران گفت، «تا ۴ ساعت پیش روابط مسکو-واشنگتن بد بود، الان خوب شد!» مسالهیی که پوتین دو روز بعد از آن، بطور تلویحی به سخره گرفت و گفت، اینکه فکر کنیم مسائل میان دو کشور در چند ساعت حل میشود، سادهانگارانه است. این موارد که تعدادشان هم کم نیست، نشان میدهد که ترامپ به مذاکرات نگاه بلندمدتی ندارد و همچون همه مرکانتلیستها به سود آنی و فوری نظر میکند، گویی برای او نفس مذاکره و عکس گرفتن با مسوولان کشورهایی که در برابر امریکا قرار دارند، اهمیت دارد. او مثل همه پوپولیستها نیازمند دیده شدن است حتی اگر به قیمت برخی خطشکنیها باشد. او الان بیش از سپتامبر سال گذشته نیازمند گفتوگو با ایران است. زمانی که به گفته محمود واعظی، رییس دفتر رییسجمهور، در حاشیه دور قبلی اجلاس مجمع عمومی سازمان ملل، ترامپ هشتبار تلاش کرده تا با روحانی صحبت کند، اما پاسخ حسن روحانی منفی بوده است. در چنین شرایطی، در صورتی که روحانی در اواخر شهریورماه امسال به نیویورک برود، احتمال اینکه چنین درخواستهایی دوباره مطرح شود، وجود دارد. از این رو، ایران میتواند در سناریویی تازه از همان اهرمی که او برای فشار بر ایران استفاده کرد، یعنی از «برجام» استفاده کرده و هرگونه دیدار و مذاکرهیی را به بازگشت امریکا به برجام و اجرای تام و تمام مفاد آن توسط این کشور مشروط کند. اگرچه احتمال پذیرش چنین پیششرطی از سوی ترامپ بعید بهنظر میرسد، اما با توجه به روحیه و رفتار او غیرممکن هم نیست.
بیگمان ترامپ بیش از همه میداند که برجام بهترین توافق برای نظارت بر فعالیتهای هستهیی ایران است و بدیلی نمیتواند داشته باشد، از همین رو، برای یک دیدار مختصر با روحانی و برگزاری مذاکراتی نیمبند شبیه آنچه با کره شمالی و روسیه صورت گرفت، تلاش خواهد کرد؛ چرا که این دیدار و مذاکره، فارغ از نتیجه آن، میتواند او را در برابر اتحادیه اروپا و به عبارتی دوستان دیروز امریکا که حالا ترامپ آنان را «دشمن» خوانده است، در موضعی برتر قرار دهد و فشار بیشتری را به مهمترین رقبای اقتصادی خود وارد کند.
اگر ترامپ به برجام بازگردد، یک پیروزی دیگر برای ایران و همچنین گروه 1+4 رقم خواهد خورد و مسوولان دیپلماسی کشور میتوانند در مذاکره با امریکا منافع کشور را پیگیری کنند. اگر هم بازگشت به برجام را نپذیرفت، ایران چیزی را از دست نداده و بار دیگر به دنیا ثابت کرده است که اهل مذاکره و جستوجوی راهحل برای حفظ صلح و ثبات در منطقه و جهان است و این امریکا است که یک تنه در مسیر خلاف قانون و معاهدات بینالمللی پیش میرود.