بنبست سیاسی صلح افغانستان خواهد شکست؟
گروه جهان|
گفتوگوهای اخیر امریکا با طالبان ثمربخش گزارش شده است. برخی منابع آگاه از وجود نشانههای بسیار مثبت در گفتوگوهای هفته گذشته نمایندگان ایالات متحده و طالبان در قطر خبر دادهاند. این منابع همچنین گفتهاند دو طرف بر سر ادامه مذاکرات به توافق رسیدهاند.
به گزارش یورونیوز، یک مقام طالبان هم این دیدار را مثبت ارزیابی کرده و گفته نشست دوحه در فضایی دوستانه برگزار شده است. او همچنین گفته مذاکرات بدون حضور دولت کابل انجام شده است. به گفته او در این مذاکرات طرفین درباره پیشنهادی گفتوگو کردند که بر اساس آن نیروهای طالبان میتوانند بدون آنکه مورد حمله قرار گیرند در دو ولایت آزادانه رفت و آمد کنند. این پیشنهادی است که کابل پیشتر رد کرده بود. دو طرف همچنین درباره حضور نمایندگان طالبان در دولت افغانستان گفتوگو کردهاند. مقام مذاکرهکننده طالبان به رویترز گفته: «تنها درخواست امریکاییها این بود پایگاههای نظامی آنان در افغانستان حفظ شود.»
دیدار نمایندگان امریکا و طالبان در حالی برگزار میشود که برای نخستینبار پس از جنگ 17 ساله، یک توافق آتشبس سه روزه به مناسبت عید فطر در ماه گذشته اجرایی شد. اشرف غنی رییسجمهوری افغانستان، در آن زمان تلاش کرد تا این آتشبس را تمدید کند، اما طالبان نپذیرفت.
روزنامه هشت صبح افغانستان درباره مذاکرات طالبان و امریکا در قطر نوشته، جنگ افغانستان در حال حاضر در مرحلهیی قرار دارد که به آن بنبست استراتژیک میگویند. در بنبست استراتژیک دو طرف میتوانند به همدیگر ضربه کاری بزنند، ولی هیچ طرفی نمیتواند طرف مقابل را نابود کند. نیروهای امنیتی افغانستان که از حمایت استراتژیک ناتو و ایالات متحده برخوردارند، توانایی حفظ شهرها، شاهراهها، مراکز ولایات و مناطق پر جمعیت را دارند، اما به هیچوجه نمیتوانند طالبان را از روستاهایی که این گروه کنترل میکند، بیرون برانند. طالبان هم میتوانند در شهرها حملههای انتحاری انجام دهند، اما قادر به تسخیر شهرها نیستند. این وضعیت مصداق یک بنبست استراتژیک است.
امریکاییها با اعلام استراتژی جدید در ۲۰۱۷ تلاش کردند این بنبست را به سود نیروهای امنیتی افغانستان تقویت کنند. نیویورک تایمز نوشته که امریکاییها به وزارت دفاع افغانستان توصیه کردهاند نیروهای امنیتی افغانستان را از مناطق روستایی کماهمیتی که در آن طالبان نفوذ دارند، خارج کند و در عوض به تقویت کمربند امنیتی شهرها، شاهراهها، مراکز ولایات و مناطق پر جمعیت بپردازد. خروج از مناطق روستاییای که اهمیت استراتژیک ندارد به نیروهای امنیتی افغانستان فرصت میدهد تا مواضع خود را تقویت کنند.
هشت صبح افغانستان مینویسد: شرایط در ۱۹۸۹ نیز همین بود. در آن سال، نیروهای شوروی خاک افغانستان را ترک کردند و ارتش حکومت دکتر نجیب هم به توصیه ژنرالهای روسی عمل کرد و بسیاری از مناطق روستایی را به چریکهای مخالف وانهاد. ارتش دکتر نجیب حتی مراکز برخی از ولایات از جمله ولایت کنر را ترک کرد. نیروهای شوروی حتی هنگام حضورشان هم، جغرافیای افغانستان را به دو بخش استراتژیک و غیر استراتژیک تقسیم کرده بودند و هدف این بود که نیروهای امنیتی بدون صرف پول هنگفت و تلفات سنگین بتوانند شهرها، شاهراهها و مناطق پر جمعیت را حفظ کنند.
شهرها، شاهراهها، مناطق پرجمعیت و مراکز ولایات در افغانستان اهمیت سیاسی دارد. هر نیرویی که این مناطق را اداره کند، میتواند ادعا کند که دولت افغانستان را در دست دارد. بسیاری از مناطق روستایی اهمیت سیاسی قابل توجهی ندارند. امروز هم هدف از خروج نظامی از مناطق روستایی، تحکیم کمربند امنیتی مناطق تحت کنترل دولت و در سطح کلان تحکیم بنبست نظامی به سود دولت افغانستان است. بُعد سیاسی جنگ هم به بنبست رسیده است. طالبان میگویند که تنها حاضر به مذاکره با امریکا هستند. این گروه میگوید که جنگ آنان با امریکا آغاز شده و میخواهند مشکل خود را با این کشور حل کنند. روشن است که هدف اصلی طالبان کسب مشروعیت بیشتر و امتیازگیری از امریکاست. در این میان پاکستان هم به عنوان متحد طالبان تلاش میکند طالبان با امریکاییها مذاکره کنند تا دولت افغانستان را به حاشیه ببرد.
موضع امریکا هم در گذشته این بود که طالبان با کابل مذاکره کند و به توافق برسد. موضع حکومت افغانستان هم این است که طالبان باید با کابل گفتوگو کنند. رییسجمهور غنی فوریه امسال اعلام کرد که حکومت افغانستان حاضر است با طالبان همچون نیروی مشروع و مستقل وارد مذاکره شود، اما طالبان نپذیرفتند. حالا به نظر میرسد امریکاییها با آغاز گفتوگوهای غیررسمی تلاش میکنند بنبست سیاسی را بشکنند و راهی برای مذاکرات سهجانبه کابل، طالبان و امریکا بیابند.
ارزیابی ژنرالهای ناتو هم این است که دیگر شکست بُنبست نظامی امکان ندارد. تجربه دولت اوباما نشان داد که امریکا و ناتو بهلحاظ سیاسی و مالی قادر نیستند در بلندمدت یک نیروی بزرگ نظامی را در افغانستان مستقر کنند و بنبست نظامی را به سود حکومت افغانستان بشکنند. نهادهای امنیتی افغانستان هم هنوز خیلی جوان هستند و نمیتوانند همچون نیروهای نظامی همسایه، از پس گروههای شورشی برآیند. شاید به همین دلیل است که اعضای ناتو از جمله امریکا ترجیح دادهاند بنبست نظامی را در داخل تحکیم کنند و تلاشهایشان را برای شکست بنبست سیاسی افزایش دهند. چیزی که در گام نخست برای امریکا اهمیت دارد، این است که طالبان رابطه خود را با افراطگرایی تروریستی قطع کند. حکمتیار همین کار را کرد. حکمتیار در سالهای نخست تشکیل نظم سیاسی جدید در افغانستان، با القاعده رابطه داشت و در مصاحبههایش از همنشینی با بنلادن و سلیمان ابوغیث سخنگوی القاعده حرف میزد، اما پس از مذاکره با کابل، جامعه جهانی را متقاعد کرد که دیگر با افراطیگرایی جهانی رابطه سازمانی و فکری ندارد.
مورد دیگری که برای جهان و افغانستان مهم است، این است که طالبان از داعیه «امارت» دست بردارد، خشونت را کنار بگذارد و نظم سیاسی دموکراتیک، رقابتی و غیر انحصاری را بپذیرد. روشن است که طالبان هم در آغاز با بیشترین خواستها پای میز مذاکره میآید اما طرفهای درگیر در جریان مذاکرات با جدی شدن گفتوگوها امتیاز میدهند. آنچه نباید نادیده گرفت اتحاد طالبان و ارتش پاکستان است. ارتش پاکستان رهبران طالبان را در خاک این کشور جا داده و هیچ نیرویی به رهبران طالبان در قلمرو پاکستان دسترسی ندارد. در این شرایط بدون اعمال فشار به رهبری طالبان، بعید است که طالبان پای میز مذاکره امتیاز بدهد.