نسل جدید پادشاهان در کشورهای عرب خلیجفارس
گزارش «نسل جدید پادشاهان و پویاییهای جانشینی در کشورهای عرب خلیجفارس» با عنوان اصلی «New Generation Royals and Succession Dynamics in the Gulf States» توسط کریستین اسمیت دیوِن به نگارش درآمده است. این گزارش را بنیاد کشورهای عرب خلیجفارس در واشنگتن در تاریخ ۲۱ مارس ۲۰۱۷ منتشر کردهاست.
از آنجا که پادشاهیهای عرب خلیجفارس با مرحله انتقال نسل در رهبری مواجه هستند، چالشهای جدیدی ظهور یافتهاند. این رقابت شدید بر سر تاج و تخت، توأم شده است با «محیطهای اطلاعاتی» که عمیقاً دچار دگرگونی شدهاند؛ «جوامعی که دارای تحصیلات بیشتری هستند» و «بیشتر در امور دولتی مشارکت دارند»؛ و «یک محیط منطقهای بیثبات که بستری برای منازعه است». این نیروها مانع تداوم هنجارهای درازدامنی میشوند که تعاملات حاکم بر خانوادههای سلطنتی را تنظیم میکنند و در اینجا این سؤال مهم پیش میآید که آیا رقابت بر سر سلطنت به ثبات سیاسی کمک میکند یا نه.
در این پژوهش ، این پویاییهای معاصر، یعنی رقابت نسل جدید، وسوسههاس پوپولیستی، حامیان خارجی و محیط اطلاعاتی جدید را بررسی میکند و تأثیر آن را روی خانوادههای حاکم بر کشورهای خلیجفارس نشان میدهد. هرچند این گزارش نمونههایی را از سراسر کشورهای شورای همکاری خلیجفارس مورد توجه قرار میدهد، اما بر دو کشوری تمرکز دارد که در آنها رقابت بر سر رهبری در میان نسل بعدی شدیدتر است:
عربستان سعودی،کویت
در این مقاله، پس از توضیح قوانین رسمی و غیررسمی که تعاملات و جانشینی خانواده حاکم را تنظیم میکند، به بررسی این مسأله میپردازد که چگونه گذار از نسل بنیانگذاران پادشاهیها موجب آغاز خصومتها و جاهطلبیها شده است. سه کشوری که این گذار را در دهه ۱۹۹۰ انجام دادهاند –امارات متحده عربی، قطر و بحرین- تغییرات قابلتوجهی را در این مسیر تجربه کردهاند، چرا که پادشاهان جوان به دنبال آن بودند تا رد پای خود را در سیاست داخلی و سیاست خارجی به جای بگذارند. دو سلطاننشینی که هنوز این گذار را پشتسر نگذاشتهاند، شاهد رقابت شدیدتری در میان نسل جدید بر سر رهبری هستند. گذار از برادران و پسرعموها در عربستان سعودی و کویت به پسران و نوههای آنها به معنای جدا کردن طبیعی خطوط حاکم است: کاهشِ سرنوشتساز تعداد نخبگان حاکم، پیامدهایی مهم برای آینده و چشماندازهای آتی قدرت دارد. رقابتهای برآمده از این وضعیت، رقیبان سلطنت را به ورای ائتلافهای فامیلی سوق میدهد تا به یاری حوزههای اجتماعیِ داخلی و متحدان خارجی، ادعاهای خود را در مورد تاج و تخت تحکیم بخشند.
صفآرایی شاهزادگان رقیب در حوزههای اجتماعی میتواند بستری برای مشارکت بیشتر مردم در پادشاهیها فراهم کند. اما این مسأله میتواند تقسیمبندیهای اجتماعی را نیز تشدید کند: فرقهگرایی در بحرین و کویت، تقسیمبندی شهری و قبیلهای در کویت، و دو دستگی اسلامگرا-لیبرال در عربستان سعودی. صفبندیها بر سر سلطنت در سراسر خلیجفارس، همچنین میتواند باعث تقویت روابط میان دولتها شود، مانند روابط تنگاتنگ میان عربستان سعودی و امارات متحده عربی، و عربستان سعودی و بحرین، اما ممکن است این مسأله نتیجة عکس نیز در پی داشته باشد، یعنی شرایطی که کشوری احساس کند که متحدانش در یک نبرد جناحی جانب یکی از طرفین را گرفته است. روابط عربستان و قطر در گذشته از این مسأله آسیب دیده است و روابط امارات و عربستان ممکن است بهواسطه ولیعهد یعنی محمد بن نایف آل سعود آسیب ببیند.
برای خانواده حاکم در بیرون از دربار نیز خطراتی وجود دارد، به عنوان نمونه خطراتی که در محیط اطلاعاتی بهواسطه درز اخبار، عمدی یا سهوی، نهفته است، که به سرعت همهجا پخش میشود و تبعات بسیاری به دنبال دارد. عربستان سعودی و کویت شاهد آن هستند که مخالفان سلطنت از طریق رسانههای اجتماعی و سنتی، اتهامات علیه رقبای خود را علنی میکنند. شاهزادگانی که از چرخه قدرت حذف میشوند -رویدادی شایع در میان خانوادههای سلطنتی که بسیار پرشمار شده است- ممکن است وسوسه شوند که از تبلیغات برای یافتن موقعیتی بهتر در خانواده حاکم استفاده کنند. همه این اقدامات، خط سیر واحد و معمول رسیدن به سلطنت را به چالش میکشد و اگر از حدی فراتر برود احترام و اطاعت عامه از خانواده حاکم را تضعیف خواهد کرد.
تاکنون، رقابت بر سر تاج و تخت به منازعات خشونتآمیز برای قدرت یا اختلافات دائمی خطرناک منجر نشده است، که نشان میدهد مدل سنتی «نان به نرخ روز خوردن" و تبعیت از برنده همچنان ادامه دارد. با وجود این، کشمکش برای رهبری نسل بعدی، حتی اگر در نهایت به خوبی حل و فصل شود، میتواند بهطور موقت موجب بیثباتی شود. عدمکارایی پارلمان کویت، راهبردهای شکست خورده بحرین در مقابل مخالفان شیعه، مداخله جسورانه عربستان سعودی در یمن و تلاشهای جاهطلبانه برای اصلاحات اقتصادی، ریشه در رقابتهای تفرقهبرانگیز دارند. بهطرز روزافزونی، هم شهروندان خلیجفارس و هم متحدان کشورهای خلیجفارس، ممکن است نیاز به تعدیل و تنظیم انتظارات و محاسبات خود داشته باشند، چرا که استراتژیهای رقابتی و گاهی ایدئولوژیها مفهوم رهبری واحد را تضعیف میکنند.
منبع: مرکز تحقیقات استراتژیک ریاست جمهوری