چرخش چین از سیاست دوستی به ارعاب
گروه جهان طلا تسلیمی
10 سال پیش، مراسم افتتاحیه المپیک در پکن نمایشی از قدرت و رشد اقتصادی چین بود؛ کشوری که رویای تبدیل شدن به یک مهره مهم در صحنه جهانی را در سر میپروراند. اما چند روز پیش، مقامات چین استودیویای وِیْوِی هنرمند طراح استادیوم ملی چین موسوم به «آشیانه پرنده» را که یکی از نمادهای المپیک بود، تخریب کردند. این مخالف چینی اکنون در آلمان در تبعید به سر میبرد. این اتفاق نشاندهنده روند تحولات در پرجمعیتترین کشور جهان در دوران ریاستجمهوری شی جینپینگ بود. تحولاتی که چین امروز را به کشوری با اعتماد به نفس بیشتر تغییر دادهاند که کپیبرداری از غرب را کنار گذاشته است و دیگر اهمیت چندانی به تفکر باقی جهان درباره خود نمیدهد. چین در یک دهه گذشته تصمیم گرفته بیشتر از آنکه خواستار دوستی باشد، بیمناک به نظر برسد.
رویترز نوشته، رهبران چین زمانی مشغول کپیبرداری از غرب بودند اما اکنون مسیر جداگانهای برای خود درنظر گرفتهاند و اهمیتی به این مساله نمیدهند که این مسیر جدید میتواند با مخاطره رویارویی آنها با غرب همراه باشد. ماه گذشته شی جینپینگ در ژوهانسبورگ در اجلاس بریکس و در حضور رهبران بزرگترین اقتصادهای نوظهور به این مساله اذعان کرد که دیدگاه چین با تمرکز بر رشد اقتصادی و فارغ از گزینش انتخاباتی و حقوق شهروندی، متفاوت از دموکراسی سرمایهداری غربی است.
ارتش پکن در دریای چین جنوبی و فراتر از آن اظهار وجود بیشتری میکند. ابتکارعمل «یک کمربند و یک جاده» که یک سری سرمایهگذاریهای چند میلیارد دلاری در زیرساختهای جهانی با هدف احیای مسیرهای تجاری زمینی و دریایی مورد نظر چین است، گستره ارتباطات بینالمللی چین را وسیعتر کرده است. اگرچه این برنامه مشکلاتی نیز در پی داشته و در کشورهایی همچون کلمبیا و مالزی، سیاستمداران و دولتها با پروژههای چینی مخالفت و گاها آنها را کلا لغو کردهاند و شکایتهایی نیز درباره فساد و بداندیشی چین مطرح شده است.
از سوی دیگر، به نظر میرسد پکن در واکنش به اقدامات دونالد ترامپ تدافعی عمل کرده و نتوانسته است در رویارویی مخرب تجاری ابتکارعملی مناسب به کار گیرد. رفتار رهبران حزب کمونیست در داخل چین هم عصبی به نظر میرسد و سرکوب مخالفان و گروههای اقلیت افزایش یافته است. سرکوب مسلمانان اویگور در استان سینکیانگ در شمال غربی چین با زندانی شدن بین 100 هزار تا یک میلیون نفر همراه بوده و ناظران حقوق بشر این سرکوبها را یکی از بزرگترین برنامه تبعیض نژادی جهان میدانند. برنامه مشهور مبارزه با فساد شی جینپینگ هم سرکوب و دستگیری صدها و شاید هزارها نفر از جمله اعضای ارشد حزب کمونیست و چهرههای تجاری درپی داشته است.
در هر دو مورد چین سعی کرده از نفوذ بینالمللی خود برای جلب حمایت از سرکوبها استفاده و کشورهای خارجی میزبان مخالفان از کشور گریخته را به اخراج و توقیف اموال آنها ترغیب کند. اما این رویکرد هم مشکلات خود را داشته است. طبق برخی گزارشها، تلاشهای پکن برای درک دولت ترامپ و پیشی گرفتن از آن در جنگ تعرفهای به دلیل خودداری کارشناسان سیاست خارجی و اندیشکدهها که از اعلام نظر صادقانه خود و مخالفت با مقامات قدرتمند بیم دارند، دچار مشکل شده است. به علاوه، مشاوران دولت چین و شخصیتهای دانشگاهی اکنون با محدودیتهای سفر مواجه هستند و پکن به آنها اجازه نمیدهد بیش از چند روز کشور را ترک کنند و این مساله تلاشهای آنها برای درک جهان ورای چین را پیچیده کرده است.
با این حال، به نظر میرسد مشکلات داخلی و انتقادهای بینالمللی تعهد چین و اشتیاق این کشور را به پیشبرد برنامههایش برای تغییر دادن جهان، بیشتر کرده است. در حالی که ایالات متحده و اتحادیه اروپا درگیر مشکلات سیاسی و اقتصادی خودشان هستند، چین احتمالا به این نتیجه رسیده که تلاشهایش نتیجهبخش بودهاند. در خصوص کرهشمالی، چین و دولت ترامپ هر دو به وضوح تلاش کردند تا کیم جونگ اون را قانع کنند که حتی منزویترین کشور جهان هم میتواند بدون ایجاد تغییر در نظام دیکتاتوری بیرحمانهاش، به تعامل با جهان بازگردد. در زیمبابوه، شواهدی هست که از مداخله مشاوران نظامی و اقتصادی چین یا دستکم حمایت آنها از براندازی رابرت موگابه رییسجمهوری این کشور، توسط امرسون منانگاگوا معاونش حکایت دارد.
اما این رویکرد چین ناگزیر نتایج متغیری داشته است. در جنوب صحرای آفریقا و امریکای لاتین و یک سری از بازارهای نوظهور، قدرت خام اقتصادی چین به همراه اشتیاق این کشور برای همکاری با دولتهای فاسد، دسترسی بیشتر به این کشورها را برایش به ارمغان آورده است. آنچه حائز اهمیت است، این است که چین انعطاف خود را در تغییر رویکرد از کشوری به کشور دیگر حفظ کرده است. برای نمونه چین در واکنش به فشارهای دولت آفریقای جنوبی از اعزام نیروی کار به این کشور خودداری میکند، اما جمعیت مهاجران چینی در کشورهای کوچکتری همچون زامبیا و آنگولا بالاست؛ اگرچه طبق آمارهای رسمی چین، سرعت پایین رشد اقتصادی در قاره آفریقا شماری از کارگران چینی را به بازگشت به کشورشان ترغیب کرده است. اما در دیگر کشورها، مقاومت در برابر افزایش نفوذ چینی مشهود است. مالزی ماه گذشته سرمایهگذاری 22 میلیارد دلاری چین را در پی یک رسوایی فساد به تعلیق درآورد. در امریکای لاتین، چین به عنوان بزرگترین سرمایهگذار خارجی در کشورهایی همچون برزیل، شیلی و پرو از ایالات متحده پیشی گرفته است. اما با وجود نگرانیهای فزاینده منطقه در رابطه با اقدامات دولت ترامپ، کشورهای منطقه از نزدیکی بیشتر به چین آسودهخاطر نیستند. حتی روسیه که در بسیاری از زمینهها متحد نظامی و دیپلماتیک چین محسوب میشود، از افزایش نفوذ چین بهویژه در آسیای میانه نگرانیهایی دارد.
اما رهبران حزب کمونیست چین احتمالا چندان نگران این مساله نیستند. در یک دهه گذشته، آنها تصمیم گرفتهاند که ترجیحشان این است که دیگر کشورها از آنها بترسند و نه اینکه دوست آنها شوند. اگرچه مسوولان در پکن احتمالا در آینده نه چندان دور درمییابند که چنین رویکردی همانطور که درهایی را به روی آنها میگشاید، درهای دیگری را هم میبندد.