بی کفایتی ترامپ و اقتصاد ایران

۱۳۹۷/۰۶/۱۸ - ۰۰:۰۰:۰۰
کد خبر: ۱۲۹۱۴۶
بی کفایتی ترامپ و اقتصاد ایران

مجید اعزازی|

دبیر گروه مسکن و شهرسازی|

»ادب مرد به از دولت او است» این مصرع شعر پارسی، شاه بیت سخن تمام مخالفان داخلی و خارجی دونالد ترامپ، رییس‌جمهور امریکا و به ویژه هم حزبی‌های او در کاخ سفید است. جایی که این روزها به هسته مقاومت علیه رفتارهای هیجانی و شتاب زده او تبدیل شده است.

اگر چه بنا به دلایل متعدد و رسوایی‌های پی در پی دونالد ترامپ، ‌تقریبا او از ابتدای دوران ریاست‌جمهوری‌اش با تهدید اخراج از کاخ سفید مواجه بوده است، اما تازه‌ترین و در عین حال قوی‌ترین محرک، ‌چاپ مقاله‌ای در روزنامه نیویورک تایمز با عنوان »من بخشی از گروه مقاومت خاموش درون دولت ترامپ هستم« به شمار می‌رود که انتظار می‌رود در هفته پیش رو، با انتشار کتاب »ترس: ترامپ در کاخ سفید« اثر تازه باب وودوارد، روزنامه‌نگار افشاکننده نقش ریچاردنیکسون، سی و هفتمین رییس‌جمهور امریکا در ماجرای واترگیت تقویت شود.

بی‌گمان، حاکمان وسیاستمداران نه تنها باید جامه ادب و اخلاق عرفی که ردای کیاست و آداب و اخلاق حکومتداری و سیاست ورزی حرفه‌ای نیز به تن کنند تا لباس ریاست به تن آنها بزرگ نباشد. الزاماتی که انگار در شخص و شخصیت رییس‌جمهور کنونی امریکا نمی‌توان سراغ گرفت. از همین رو است که این روزها، نه مخالفان خارجی امریکا بلکه اعضای کابینه یا دست‌کم بخشی از اعضای کابینه دولت امریکا، خسته از رفتارهای غیرحرفه‌ای او، نه تنها تلاش می‌کنند تا با دور از دسترس قرار دادند برخی نامه‌ها و مدارک یا نادیده گرفتن برخی از فرامین ترامپ، رفتارهای او را در منظر شهروندان امریکا و جهانیان تعدیل کنند؛ بلکه آنگونه که در یادداشت نیویورک تایمز اشاره شده است، درصدد استفاده از امکان »بند۴ متمم ۲۵ قانون اساسی امریکا« برای احراز عدم کفایت او برای تصدی پست ریاست‌جمهوری امریکا هستند. براساس این قانون، چنانچه معاون رییس‌جمهوری و اکثریت دولت، به این نتیجه برسند که رییس‌جمهوری امریکا فاقد توانایی اداره کردن کشور است، می‌توانند طی یک نامه آن را به کنگره اعلام کنند و کنگره نیز موظف است ظرف ۲۱ روز استیضاح را به جریان بیندازد. برای برکناری رییس‌جمهوری نیز نیاز به رای دو سوم کنگره وجود دارد. پس از این مرحله تا پایان دوره، معاون اول رییس‌جمهوری امریکا عهده‌دار وظایف ریاست‌جمهوری خواهد شد.

اگر ریچاردنیکسون به جرم در جریان بودن و بلکه صدور دستور کارگذاشتن شنود علیه رقبای دموکرات خود در هتل واترگیت، در معرض استیضاح و برکناری قرار گرفت، دونالد ترامپ بنا به دلایل متعدد از جمله اطلاع و بلکه صدور دستور برای برقراری ارتباط با عوامل روس در مظان اتهام و استیضاح قرار گرفته است.»ریکی حقه باز)،« لقبی که شهروندان امریکا برای نامبردن از نیکسون استفاده می‌کردند( اگر چه در 8 اوت 1974 و پیش از برگزاری جلسه استیضاح، استعفا کرد؛ اما نتوانست از مهلکه دادگاه بگریزد. حال باید دید که ترامپ با شرایط مشابه نیکسون و بلکه شرایطی به مراتب سخت‌تر از او چگونه کنار خواهد آمد. تا قبل از خروج امریکا از برجام، به ویژه در سال 1396، بسیاری از تحلیل گران اقتصاد ایران، عامل» ریسک ترامپ«را در سناریوهای اقتصاد ایران دخیل می‌دانستند. اگر چه ترامپ از برجام خارج شده، اما این ریسک همچنان وجود دارد. فعالان بازار بر این مساله واقفند که وقتی به‌طور مثال، در بازار سرمایه سخن از ریسک به میان می‌اید، الزاما معنی این کلمه مترادف با»خطر«نیست، بلکه به معنی وجود پتانسیل زیاد برای»نوسان شدید«قیمت سهام در جهت منفی یا مثبت است. با این نگاه می‌توان چنین گفت که اگر عامل ریسک ترامپ تاکنون منجر به تهدید اقتصاد ایران از طریق خروج از برجام شده است، از این پس، می‌توان امیدوار بود که این عامل منجر به تعدیل شرایط تهدید آمیز علیه اقتصاد ایران و در حالتی خوش‌بینانه‌تر حتی منجر به بازگشت امریکا به برجام شود. برای ترسیم سناریوهای پیش روی اقتصاد ایران با توجه به بحران حکمرانی در کاخ سفید، دو فرضیه کلی وجود دارد. اول اینکه ترامپ از حملات مخالفان امریکایی خود و مساله استیضاح جان سالم به در می‌برد و دوران تصدی ریاست‌جمهوری خود را ادامه می‌دهد. بی‌گمان در این حالت، ترامپ با کاهش شدید محبوبیت در داخل امریکا مواجه خواهد بود و در موضعی بسیار ضعیف‌تر دولت امریکا را اداره خواهد کرد. این در حالی است که تا پیش از این فرارسیدن چنین روزهایی و در حال حاضر، برخی از کشورها از جمله هند و چین آماده پذیرش قطع خرید نفت از ایران نیستند و این موارد را رسما به مقام‌های امریکایی اعلام کرده‌اند. در همین حال، اتحادیه اروپا نیز درصدد راه‌اندازی شبکه نقل و انتقال پول با ایران از طریق بانک‌های مرکزی کشورهای عضو خود است. پیش بینی می‌شود، این مساله در خنثی‌سازی تحریم‌های یکجانبه دولت ترامپ علیه ایران به‌شدت اثر گذار باشد.

در فرضیه دوم، ‌ترامپ به دلیل عدم کفایت سیاسی طی ماه‌ها یا حتی هفته‌های پیش رو، ‌از ریاست‌جمهوری امریکا خلع می‌شود. با بروز چنین شرایطی، طبق قوانین امریکا، ‌مایک پنس، معاون رییس‌جمهور امریکا،  )مظنون شماره یک نوشتن مقاله نیویورک تایمز( بطور اتوماتیک ریاست‌جمهوری امریکا را تا پایان این دوره به عهده می‌گیرد. در این سناریو، احتمال لغو برخی از فرامین ترامپ از جمله خروج امریکا از برجام توسط دولت مایک پنس وجود دارد. در چنین شرایطی، تحریم‌های جدید امریکا علیه ایران لغو و فشار اقتصادی ناشی از تحریم نیز از روی دوش اقتصاد ایران برداشته خواهد شد. اما از آنجا که مایک پنس خود یکی از مخالفان جدی برنامه‌های هسته‌ای ایران به شمار می‌رود و تاکنون نیز دیدگاه‌های سرسختانه‌ای در قبال ایران داشته است، او ممکن است به روش خصمانه ترامپ در برابر کشورمان ادامه دهد. در صورت بروز چنین شرایطی، نیز می‌توان پیش بینی کرد، بنا به دلایلی گوناگون که به برخی از آنها اشاره شد، اقدامات پنس از موضع ضعف و با شدت بسیار کمتر از دوران ترامپ تداوم پیدا کند. در عین حال، دولتمردان و سیاسیون ایران نباید فراموش کنند که اقتصاد کشور در هر یک از سناریوهای پیش رو نیازمند اصلاح ساختارها و سیاست‌ها است. امید که مسوولان از فرصت‌های احتمالی پیش رو به درستی استفاده کنند.