پشت پرده مذاکرات عمان

۱۳۹۷/۰۶/۲۶ - ۰۰:۰۰:۰۰
کد خبر: ۱۲۹۷۶۱
پشت پرده مذاکرات عمان

امیرعبداللهیان دستیار ویژه رییس مجلس و معاون سابق وزیر امور خارجه در گفت‌وگویی صریح برای نخستین‌بار توضیحاتی درباره چگونگی مذاکره ایران و امریکا در دوره احمدی‌نژاد و واسطه عمانی این مذاکرات را اعلام کرد. ناگفته‌هایی از مذاکرات ایران و امریکا در دوره احمدی‌نژاد که می‌تواند نوری به ابعاد پنهان راهبرد ایران برای آغاز مذاکرات دو جانبه با امریکا بتاباند.

مذاکراتی که درنهایت منجر به امضای برجام میان 1+5 و ایران شد.امیرعبداللهیان که این روزها در دیپلماسی پارلمانی ایران نقش ایفا می‌کند، در آن زمان معاونت عربی آفریقایی وزارت امور خارجه را به‌عهده داشت. او در پاسخ به این پرسش که اخیراً کتاب خاطرات جان کری وزیر امور خارجه سابق امریکا منتشر شده، در یکی از فصول این کتاب که مربوط به ایران است وی ادعا می‌کند که مذاکرات پنهان از داستان آن 3 کوهنورد امریکایی که وارد ایران شدند آغاز شده و فردی به‌نام «سالم عبدالسلام» اول در بحث آزادی آن 3 کوهنورد موفق عمل کرد و پس از آن وی واسطه شد که مذاکرات پنهان بین ایران و امریکا در آن دوره انجام شود که نهایتاً منجر به مذاکرات آشکار شد، کری حتی ادعا کرده که «ما در یک و دو سال اول همکاران و شرکای اروپایی‌مان را هم در جریان قرار ندادیم که بعدا اینها خیلی ناراحت شده بودند که «شما چرا به ما اطلاع ندادید؟»، آیا یک‌چنین روایتی درست است؟می‌گوید: « بنده در مقطعی که آقای جان کری در کتابش به آن اشاره کرده، مسوولیت حوزه عربی را در وزارت خارجه به‌عهده داشتم. عمانی‌ها به‌ویژه سلطان عمان در رفتارهایش آدم منطقی است و هنوز نسبت به کمکی که ایران در جنگ «ظفار» به عمانی‌ها کرده قدرشناس هستند، در عین حال در دوره جمهوری اسلامی ایران رفتار حکیمانه کشورمان در حوزه سیاست خارجی خیلی تأثیر مثبتی بر عمانی‌ها و حاکمان عمان گذاشته است؛ و آنها هم سعی می‌کنند تا آنجایی که می‌توانند واقع‌بینانه و در مقایسه با کشور‌های وابسته، مستقل عمل کنند. این روانشناختی سلطان عمان و تیمی است که با وی کار می‌کنند، در نتیجه آنها در هر مقطعی اگر احساس کنند که می‌توانند کمکی به ایران و یا منطقه کنند این کار را انجام می‌دهند.»

او در ادامه می‌گوید: «در ایران هم به‌ویژه در سطح مقام معظم رهبری به این رویکرد سلطان عمان که رویکردی منصفانه، منطقی و نزدیک به واقعیات صحنه رفتار ایران و عملکرد مثبت و سازنده کشور ما در منطقه است، نگاه شده است. این ارتباط همیشه مشوق سلطان قابوس بوده که اگر جایی می‌تواند یک حرکتی انجام دهد، این کار را انجام دهد. عمانی‌ها در مقاطع مختلف اگر موضوعی مطرح شده سعی کردند بیایند و مطالبشان را خیلی شفاف و صریح بگویند.»

امیرعبداللهیان صحبت‌هایش را اینطور ادامه می‌دهد: «آقای «سالم»ی که جان کری در کتاب خود از او نام برده و اعلام کرده فردی کلیدی میان سلطان عمان و جمهوری اسلامی ایران برای شکل‌گیری مذاکرات بوده و رفت و آمد‌هایی را به امریکا داشته و با مقامات آنها دیدار داشته درست است، در آن مقطع بنده نیز مذاکراتی با این فرد داشتم که این دیدارها در عمان و ایران بود. وی از مشاوران ارشد سلطان عمان است.»

او می‌گوید: «بله، آقای «سالم»ی که جان کری در کتاب خود از او نام برده و اعلام کرده فردی کلیدی میان سلطان عمان و جمهوری اسلامی ایران برای شکل‌گیری مذاکرات بوده و رفت و آمد‌هایی را به امریکا داشته و با مقامات آنها دیدار داشته درست است، در آن مقطع بنده نیز مذاکراتی با این فرد داشتم که این دیدارها در عمان و ایران بود. وی از مشاوران ارشد سلطان عمان است، البته این داستان را آقای دکتر علی اکبر صالحی در کتابش به‌خوبی ذکر کرده است.»

   اوباما حق غنی‌سازی ایران را

به‌رسمیت شناخت

امیر عبداللهیان در پاسخ به این پرسش که رفت و آمدهای آقای سالم دقیقاً چه‌سالی بود؟می گوید: « اواخر سال 90 بود که همین آقای «سالم» به ایران آمد. ابتدا این را بگویم که من چگونه وارد این موضوع حساس شدم. آقای دکتر علی اکبر صالحی نوع مدیریتش جالب و متفاوت است. او رفتاری آکادمیک دارد و در عین حال تجربه کار و اقامت در حوزه‌های عربی، اروپایی و امریکا، معاون علمی فناوری سازمان همکاری اسلامی در جده و همچنین سفیری ایران در آژانس بین‌المللی انرژی اتمی ایران را دارد و با توجه به این تجارب مدلش اینگونه است که در موضوعات خیلی مشورت می‌کند.»

دستیار ویژه رییس مجلس در ادامه می‌گوید: «یادم هست در آن مقطع که ابتدا آقای سالم به ایران می‌آمد و می‌خواست پیامی بیاورد که مقدمات مذاکرات ایران با 6 کشور فراهم شود و در آن مقطع که بحث امریکا مهم بود، چون قرار بود آنها شرط ایران در غنی‌سازی را بپذیرند و رییس‌جمهور امریکا به سلطان قابوس گفته بود که «این حق ایران را می‌پذیرم» اما صرف این حرف ملاک نبود و مقام معظم رهبری مخصوصا تاکید داشتند که حتماً باید تضمین‌های لازم اخذ شود. یادم هست آن وقتی که آقای «سالم» می‌آمد ما هم به‌دلیل حفظ مسائل حفاظتی و به‌دلیل اهمیت موضوع و هم برای اینکه همفکری دقیقی داشته باشیم آقای دکتر صالحی وزیر وقت امور خارجه و بنده به‌همراه آقای دکتر عباس عراقچی و دکتر خاجی در حیاط ساختمان شماره یک وزارت امور خارجه میزی می‌گذاشتیم و آنجا حرف‌ها را می‌زدیم و مطالب را از سالم می‌گرفتیم. علی‌اکبر صالحی مقید به این بود که مساله پیش‌آمده در حد وزیر خارجه شخصی نشود و مشورت و هم‌فکری ایجاد شود. پس از اینکه ضمانت‌های اصلی و اولیه اخذ شد و رییس‌جمهور وقت امریکا حق ایران در غنی‌سازی را پذیرفت گفت‌وگوها شکل گرفت.»

   احمدی‌نژاد با سطح مذاکره‌کننده ایرانی مخالف بود

اما در آن زمان روایت‌های فراوانی شنیده می‌شد که احمدی‌نژاد با این شکل از مذاکرات مخالف است؛ امیرعبداللهیان در این خصوص می‌گوید: « آقای دکتر صالحی برای استارت و کلید خوردن مذاکرات شخصاً تلاش کردند و ریسک‌های بزرگی انجام دادند. گفته می‌شد آقای دکتر احمدی‌نژاد به عنوان رییس‌جمهور وقت با این روند مخالف بود حتی آقای دکتر صالحی را از این موضوع منع می‌کرد، آقای دکتر احمدی‌نژاد معتقد بودند این موضوعی نیست که وزیر خارجه با توجه به پیچیدگی‌هایی که موضوع داشت آن را دنبال کند و پیش ببرد.»او درپاسخ به این  پرسش که آیا رییس‌جمهور وقت با این مذاکرات مخالف بود می‌گوید: «بله؛ آقای دکتر احمدی‌نژاد در آن مقطع از اینکه وزارت امور خارجه و آقای دکتر علی‌اکبر صالحی پیشگام این موضوع باشد حمایت نمی‌کردند و می‌گفت که این موضوع نیازمند هماهنگی‌های پیچیده در سطح کشور است. تصورش این بود اگر دکتر صالحی وارد این موضوع شود در میان کار با مشکلات زیادی مواجه می‌شود، اما دکتر صالحی ضمن اینکه احترام دکتر احمدی‌نژاد را حفظ می‌کرد، تلاش داشت پیام‌ها و دیدگاه‌های کارشناسی خود را پیگیری کند، همان‌طور که دکتر صالحی در کتاب خاطرات خود عنوان کرده و آقای دکتر محمدجواد ظریف نیز در چند مصاحبه خود گفته، مذاکرات پیش از ریاست‌جمهوری حجت‌الاسلام روحانی کلید خورد.» امیرعبداللهیان درباره این موضوع که آیا نامه اوباما درباره پذیرش حق غنی‌سازی آیا هیچ‌وقت منتشر شد، یا جزو اسناد طبقه‌بندی‌شده است؟می گوید: « سوابق موضوع در اختیار دستگاه‌های حاکمیتی قرار دارد. در آن مقطع نامه‌ای سلطان عمان نوشت و رسماً به دیداری که با اوباما داشت استناد کرد و تضمین کننده واقعی این کلام خود آقای سلطان قابوس بود اما در عین حال در آن مقطع ای‌میل‌هایی با آقای «سالم» رد و بدل می‌شد که برخی از این ای‌میل‌ها را خودم دریافت می‌کردم. بخشی از این اسناد مربوط به این موضوع است که وجود دارد. بنده نامه‌ای را که دیدم مطالبی است که عمانی‌ها پس از سفر رسمی به امریکا و دیدارشان با رییس‌جمهور وقت امریکا داشتند، به ما ارایه کردند. اما نامه و مکاتبات دیگری وجود داشته که باید در سطوح دیگر دنبالش کنید.»