اگر می توانستیم...

۱۳۹۷/۰۶/۳۱ - ۰۰:۰۰:۰۰
کد خبر: ۱۲۹۹۴۲
اگر می توانستیم...

منصور بیطرف|

سردبیر|

اواسط هفته گذشته – یعنی روز سه‌شنبه – و در آخرین روزهای کاری شهریور ماه، ‌مرکز آمار ایران گزارش فصلی رشد اقتصادی کشور را منتشر کرد

)گزارش این مرکز را می‌توانید در صفحه 3 امروز »تعادل» بخوانید( . بنا بر گزارش این مرکز رشد اقتصادی کشور در سه ماهه اول امسال 1.7درصد بوده است . تفاوت گزارش مرکز آمار ایران با گزارش بانک مرکزی که در اوایل هفته گذشته منتشر شد فقط یک دهم درصد است)بانک مرکزی رشد اقتصادی را 1.8 درصد اعلام کرده است.(گزارش هر دو نهاد آماری کشور واقعیت اسفناکی را بروز می‌دهد و آن وابستگی شدید اقتصاد کشور به ارز است . درست است که دیگر اقتصاد هر کشوری درونگرا نیست و ارتباطات جهانی این امکان را نمی‌دهد که درونگرای صد در صد باشد اما اینگونه هم نیست که با یک باد – نه توفان – همه‌چیز آن از هم بگسلد.  واقعیت‌های آماری بانک مرکزی و مرکز آمار ایران متاسفانه از این واقعیت دردناک پرده برمی‌دارد که بخش‌های مختلف اقتصاد کشور در برابر فشارهای بیرونی چقدر شکننده و آسیب پذیر هستند. جدا از بخش کشاورزی که می‌توان منفی بودن ارزش افزوده آن را به خشکسالی نسبت داد، این آمارها نشان می‌دهند که ‌بخش‌های دیگر اقتصاد اعم از صنعت و خدمات نتوانسته‌اند کوچک‌ترین مقاومت‌سازی در برابر فشارهای بیرونی داشته باشند. اگر بخش‌های زیر مجموعه صنعت کشور اعم از صنعت، معدن و ساختمان که تقریبا 23 درصد حجم تولید ناخالص داخلی را در بر می‌گیرند، اندکی به تولید با کیفیت و بهره وری می‌اندیشیدند و می‌توانستند صادرات مهندسی و خدمات داشته باشند آیا یک تحریم دلاری و امریکایی می‌توانست سهم بخش صنعت در تولید ناخالص داخلی را نه تنها صفر بلکه حتی منفی هم بکند؟ اگر مدیران ما طی شش سال گذشته به جای آنکه تمام همّ و غم خود را روی چگونه نوشتن قراردادهای نفتی با شرکت‌های خارجی متمرکز کردند – موضوعی که متاسفانه سایه سیاست بر آن بسیار سنگین بود - ‌بخشی از آن را به توسعه و ساخت نیروگاه‌های گازی اختصاص می‌دادند – که سایه سیاست بر آنها خیلی سنگین نیست –علاوه بر تامین برق مورد نیاز کشور اقدام به صادرات برق می‌کردند آیا آن موقع تحریم صادرات برق امکان پذیر می‌بود ؟ آیا آن موقع کشوری این جسارت را به خرج می‌داد که بگوید ما برق نمی‌خواهیم و پول آن را نمی‌دهیم ؟ ‌بدبختانه در سال‌های گذشته، ‌سال‌هایی که اقتصاد کشور می‌توانست از نیروهای تکنوکرات و مجرب در سطوح مدیریتی استفاده کند، ‌سال‌هایی که می‌توانستیم از مزیت‌های پنهان اقتصاد بهره‌های وافی و کافی ببریم، فرصت را از دست دادیم و مدیریت اقتصاد کشور را در دست مدیرانی گذاشتیم که نه بهره‌ای از رشد و توان ملی داشتند و دارند و نه می‌گذارند که نیروهای جوان و با انگیزه وارد جرگه تصمیم‌سازی و تصمیم‌گیری شوند.حال مجبوریم نه تنها خسارت آن فرصت‌های از دست رفته را بدهیم بلکه توان رقابتی – اگر داشته بودیم - اقتصاد کشور را هم به تدریج مضمحل‌سازیم .  بدون شک رشد اقتصادی سه ماهه اول امسال، گوشه‌ای از رخدادهای فصل‌های بعدی است که باید انتظار آن را بکشیم.