سوء مدیریت از عرضه ارز تا صادرات کالاهای اساسی
محسن شمشیری دبیر گروه بانک و بیمه
دیروز قیمت دلار امریکا در بازار غیررسمی تکان دیگری خورد و به مرز 16 هزار تومان رسید این درحالی است که رییسجمهور و مسوولان کشور، بارها بر وعده تامین معیشت و کالاهای اساسی و همچنین کنترل قیمت کالاهای اساسی تاکید کردهاند . در همین حال برخی مسوولان، بدون توجه به بروکراسی پیچیده ترخیص کالا از گمرکات کشور دستور سریع برای تخلیه انبارهای گمرک دادهاند تا بازارها را از کالا پر کنند، در حالی که این اقدام عملا بدون بروکراسی پیچیده امکان پذیر نیست و مشکلات نرخ ارز و... بر تاخیر در خالی شدن انبارها افزوده است.
همچنین باید تسویه حساب با بانک که قبل از ترخیص، صاحب کالا شناخته میشود، اعلام موافقت سازمانهای همجوار گمرک یعنی استاندارد، بهداشت، سامانه نیما و تسویه معادل ریالی و تامین ارز و... انجام شود که کاری زمان بر است و نوسان ارزی عملا بر زمان ماندگاری در انبارها افزوده است. اما در این میان برخی مسوولان هم با ابراز شادمانی، آمار افزایش صادرات را اعلام میکنند، اما آنطور که عبدالناصر همتی رییس کل بانک مرکزی اعلام کرده از حدود 23 میلیارد دلار صادرات غیر نفتی تا پایان شهریور، تنها نزدیک به 4 میلیارد دلار به سامانه نیما عرضه شده و همین موضوع نیز یکی از دلایل عمده افزایش نرخ ارز بوده است. یعنی بخش عمدهای از شرکتها و بخشهای مهم صادراتی کشور از جمله پتروشیمی، فولاد، معادن، میعانات گازی و... که سالها از رانتهای مختلف سیاسی، مدیریتی، ارزی و نفتی و انرژی بهره بردهاند و همین حالا از خوراک پالایشگاههای کشور بهرهمند هستند، حاضر نیستند که بلافاصله ارز خود را به بازار سرازیر کنند و همچنان مقاومت قابل توجهی برای عرضه ارز به بازار ثانویه کشور وجود دارد .
از سوی دیگر، مجلس و رسانهها، وزرای اقتصادی را پاسخ گو میدانند، سیف ممنوع الخروج میشود، وزیرصمت استعفا میدهد، وزیر اقتصاد استیضاح میشود، و نمایندگان مجلس برای پیگیری مطالبات مردم راهی جز استیضاح و سوال در اختیار ندارند. چرا باید اینچنین باشد؟ برای مثال در سال گذشته و در شرایطی که رشد شتابان نرخ ارز شکل گرفت و به بالای 5 هزارتومان رسید و دولت با تک نرخی شدن دلار 4200 تومانی به دنبال کنترل نرخها بود، رییس کل بانک مرکزی و وزرای اقتصادی چه اقدامی باید انجام میدادند که بتوانند از ایجاد رانت جلوگیری کنند؟ در شرایط امروز که دو وزارتخانه مهم بدون وزیر هستند و رییس کل تازه وارد بانک مرکزی نیز با افزایش نرخ مواجه است، علاوه بر پاسخ گویی وزرا، رییسجمهور و... باید از سایر مدیران و مسوولانی که سالها مدیریت شرکتهای بزرگ و صادرکننده را عهدهدار بودهاند و از امکانات کشور، انرژی و خوراک و حمایت مدیریتی برخوردار بودهاند، سوال شود که به چه دلیل از عرضه ارز به سامانه نیما خودداری میکنند؟ و از مبلغ 23 میلیارد دلار ارز صادرات غیر نفتی چرا فقط 4 میلیارد دلار به نیما عرضه شده و بقیه 19 میلیارد دلار کجا وچگونه خرج شده یا پس انداز شده است؟
به هر حال افراد و شرکتهایی که اقدام به صادرات کردهاند باید وفاداری خود را با عرضه امکانات از جمله ارز صادرات غیرنفتی به اثبات برسانند و از امکانات و فرصتهایی که متعلق به کشوربوده و استفاده کردهاند، برای حفظ معیشت مردم خرج کنند.
نهادهای نظارتی نیز باید بدون تعارف از یک سو موضوع ارز صادرات غیرنفتی و منابع ارزی کشور را جستوجو کنند و برنامهای تدریجی برای عرضه ارز اجرا کنند و از سوی دیگر، از صادرات بیرویه و بیحساب و کتاب کالاهای اساسی از گوشت، مرغ، آرد گرفته تا میوه و گوجه فرنگی و... جلوگیری کنند.
کاهش شدید ارزش پول ملی نباید باعث ایجاد کمبود کالاهای اساسی و گرانی بیش از حد برای مردم ایران شود. این کالاها که صادر میشود حاصل منابع و تلاش کارگران این کشور است و نباید به قیمت نازل خریداری و صادر شود و عدهای را با رانت و سود بادآورده ارزی فربهتر از قبل کند.