حسرتها و دلخوریهای «عزتالله انتظامی» در بازیگری
مرحوم عزتالله انتظامی که در سالهای فعالیتش، کارنامه پر و پیمانی در سینما و تئاتر داشته، نقشهایی را هم ایفا کرده که یا آنها را دوست نداشته و دلخوری برایش به جا گذاشته بودند، یا حسرت بازی در آنها را به دل داشته است. چهل روز از درگذشت عزتالله انتظامی میگذرد و در این مدت بارها از نقشآفرینیها و فیلمهای ماندگار او صحبت و در رسانههای مختلف به نحوی از بازیهای متفاوت او یاد شده است که مروری بر فیلم «گاو» بیشترین تکرار را در این میان داشته است.
با این حال به بهانه چهلمین روز درگذشت این هنرمند، بخشی از صحبتهای او که در کتاب «آقای بازیگر» هوشنگ گلمکانی منتشر شده است، بازخوانی میشود.
به گزارش ایسنا، انتظامی در مرور خاطرات کودکی خود گفته است: « دوران کودکی من در خانهای گذشت که حالا جزئی از پارک شهر است. در محله سنگلج بودیم و همانجا به مدرسه ابتدایی رفتم. اوضاع مالی خانواده ما تعریفی نداشت و کمی پایینتر از متوسط بود. تقریبا از همان اواخر دوره ابتدایی به کارهای هنری از جمله تئاتر علاقهمند بودم. وقتی نمایشنامهای روی صحنه میرفت هر طور شده بود برای دیدن آن میرفتم به خصوص نمایشهایی که در عروسیها اجرا میشد. آن زمان پشتبام همه خانهها به هم راه داشته و من با هر وسیلهای که بود از راه بامها خود را به خانهای میرساندم که در آن عروسی برگزار میشد، مینشستم و از همان بالا نگاه میکردم. گاهی هم جرأت میکردم و میآمدم پایین و قاطی میهمانها میشدم که هم فال بود هم تماشا. او که با علی حاتمی نیز همکاری داشته از دلایل امتناع اولیه خود برای بازی در نقش ناصرالدین شاه سخن گفته و اینکه چطور در نهایت برای بازی در آن راضی شد.
«در «کمالالملک» اصلا دوست نداشتم بازی کنم، چون هیچوقت از نقش شاه خوشم نمیآمد در تئاتر هم همینطور. شخصیت عصاقورت دادهای است که بازیگر را همیشه معذب نگه میدارد به خصوص که قبلا یکی از همکارانم (جمشید مشایخی) هم در سلطان صاحبقران همین نقش را به خوبی بازی کرده بود و من لزومی نمیدیدم که دوباره کاری کنم و به همین جهت پیشنهاد بازی در این فیلم را نپذیرفتم. تا اینکه یک روز آقای حاتمی به اتفاق آقای مهرداد فخیمی (فیلمبردار) آمدند و یک شب تا صبح حرف زدیم ولی باز هم من راضی نشدم و کار را نپذیرفتم و برای کار در فیلم خانه عنکبوت رفتم. پس از این فیلم حاتمی دوباره با من تماس گرفت و خواست که همدیگر را ببینیم و چون همیشه با هم از نظر حرفهای ارتباط داشتیم فکر نمیکردم که باز هم بخواهد درباره کمالالملک حرف بزند. اما خواستهاش باز هم بازی در نقش ناصرالدین شاه در این فیلم بود. من همان دلایل را تکرار کردم اما او گفت که قیافه تو به شاه نزدیکتر است. دیگران با گریم و تمرین شاه میشوند ولی تو همینطوری هم شاهی! بعد هم نکته دیگری را اضافه کرد که مرا تحت تاثیر قرار داد. «آیا نقش ناپلئون را در دنیا فقط یک نفر بازی کرده است؟» دیدم راست میگوید. قبول کردم در حالی که تصورم هنوز این بود که کار خوبی درنمیآید.»
یکی از فیلمهای مطرحی که در سینمای ایران مطرح است و انتظامی هم در آن بازی کرده «هامون» است، اما به نظر میرسد او چندان از نتیجه کار در فیلم راضی نبود.
«وقتی یک بازیگر فیلمنامه را میخواند و شروع به کار میکند طبق همان فیلمنامهای که دستش دادند توقعی هم از کارگردان دارد و من حداقل توقع را دارم و اینکه همان فیلمنامه اجرا شود. در هر حال مسائل زیادی در مورد هامون بود که فقط انتظار برای فیلمبرداری آن دو سال به درازا کشید.