نیاز به ابزاری برای سپر تورمی داریم
مجید شاکری با اشاره به افزایش افسارگسیخته نرح ارز، اظهار کرد: افزایش نرخ ارز به گونهای بود که حتی نرخ آن به بیش از ۲۰ هزار تومان هم رسید و در نقطه اصلاحی به قیمتهای پایینتر برگشت.
این کارشناس اقتصادی با بیان اینکه سوالی که برای همه وجود دارد این است که سقف افزایش نرخ ارز کجاست؟ تصریح کرد: جدا از این نگرانی عمومی، اگر سقف قابل تصوری برای نرخ بازار آزاد وجود نداشته باشد هیچ «راهحل به هم رساندن ارز ناشی از صادرات و ارز مورد تقاضای وارداتی» وجود ندارد که بتواند بدون انحراف کار کند.
نکتهای که وجود دارد این است که برای هر دورهای از افزایش نرخ ارز میتوانیم یک متغیر پیشران را متصور باشیم؛ به عنوان مثال افزایشی که از بازه ۳۷۰۰ تا ۷ هزار تومان داشتیم ناشی از ویران شدن اجزای مختلف نقشه ارزی ایران و فشار جدی خروج سرمایه بود؛ از بازه ۷ هزار تومان تا ۱۰ هزار تومان را میتوان با ماجرای ارز ۴۲۰۰ تومانی و کسری طرف عرضه مرتبط دانست؛ نرخ ۱۰ هزار تومان به بالا نیز هم دوره با تشکیل بازار ثانویه شد. در همان زمانی که بسته بازار ثانویه رونمایی شد باید بسته مکمل در حوزه اسکناس و مکمل در حوزه پول نیز در نظر گرفته میشد.
این کارشناس اقتصادی با تاکید بر اینکه باید در کنار بسته دوم ارزی بسته اسکناس روی میز میآمد، گفت: یعنی لازم است که بانک مرکزی یا راهی پیدا کند که تفاوتهای سامانه نیما با بازار آزاد یا تفاوت تهران با بیرون از ایران را پوشش دهد و اسباب ورود اسکناس توسط بخش خصوصی را فراهم کند و یا به عنوان یک کارگزار اقدام به وارد کردن اسکناس برای تکمیل داراییهای اسکناسی خود در حوزه ارز کند و برای مدیریت فعال بازار اسکناس آماده شود.با وجود اینکه نوع به دست آوردن اسکناس برای بازار ایران به نحوی است که تحریم پذیر نیست اما لجستیک آن بسیار پیچیده است.
شاکری در ادامه با بیان اینکه افزایش نرخ ارز دلایل متفاوتی داشت، گفت: از نقطهای به بعد نه بانک مرکزی اقدام به عرضه ارز کرد نه اجازه داد صرافیها عرضه کنند؛ درواقع هدف اصلی از وصل کردن بازارحواله به اسکناس این بود که بازار اسکناس را به بازار نیما یا حواله وارداتی نزدیک کند.
وی با بیان اینکه هدف این بود که تقاضای سفتهبازانه پاسخ داده شود، تصریح کرد: وقتی صرافیهای رسمی را از بازار بیرون میکنید بدیهی است که تقاضای سفتهبازانه افزایش مییابد و دلال، این کار را انجام میدهد و با لفظ، قیمت را بالا میبرد. این به رسمیت شناختن سفته بازی نیست بلکه مواجه شدن با یک امر موجود و به صورت موقت، «سامانمند کردن و تحت کنترل نرخ آزاد را پایین آوردن» است. اگر برای نرخ ارز آزاد سقفی نداشته باشیم هیچ راهحلی برای عبور از مشکلات ارزی وجود نخواهد داشت. متاسفانه بانک مرکزی بطور کامل در بازار غایب است.
وی اظهار کرد: این میان پارادایمهای ذهنی به خصوص در بانک مرکزی وجود دارد، به عنوان مثال گفته میشود مهم نیست برای ارز آزاد چه اتفاقی میافتد، نیازهای مردم را با نرخ یارانهای جدیدی پاسخ میدهیم. واقعیت این است که در این صورت سرعت گردش ارز از دست واردکننده و صادرکننده واقعی کاهش مییابد.
شاکری با بیان اینکه در دوره تحریم ابزار کنترلی میسوزد، گفت: بانک مرکزی شاید فکر کند برای پاسخ دادن به تقاضای عظیم سفته بازی، هر مقدار دلار وارد بازار شود خریده میشود در حالی که صرفا نباید با دلار به این مساله پاسخ داد بلکه به صورت جدی پیشنهاد من ارایه اوراق صکوک ارزی و اوراق صکوک سلف موازی ارزی روی محصولات پتروشیمیهاست. اما به هر حال باید ابزاری روی میز گذاشت و به عنوان سپر تورمی از آن استفاده کرد.