دفاع از آزادی
« ما این حقایق را بدیهی میانگاریم که همه انسانها برابر آفریده شدهاند و آفریدگارشان حقوق سلبناشدنی معینی به آنها اعطا کرده است که حق زندگی، آزادی و جستوجوی خوش بختی از جمله آنهاست. »
توماس جفرسون ـ چهارم ژوئیه 1776
اعلامیه استقلال ایالات متحده امریکا
درست 242سال پس از آنکه توماس جفرسون، نویسنده اعلامیه استقلال ایالات متحده جمله فوق را بر تارک اعلامیه استقلال و سپس قانون اساسی امریکا نهاد، دونالد ترامپ رییسجمهوری ایالات متحده امریکا روز 8 میسال 2018 در برابر چشم میلیاردها انسان، قانون اساسی ایالات متحده، قوانین بینالمللی و حقوق طبیعی و ذاتی بشر یعنی “برابری انسانها و حق سلبناشدنی زندگی، آزادی و جستوجوی خوشبختی “ را به شکل ویرانگری زیر پا گذاشت. ترامپ در اقدامی یکجانبه و خلاف اصول روابط بینالملل از توافقنامه برجام خارج شد و اعلام کرد بهصورت یکجانبه تحریمهای گستردهای علیه ایران اعلام و اجرا خواهد کرد. این موضوع نیازی به دانش گسترده سیاسی و حقوقی ندارد که وقتی دولتی پای موافقتنامه بینالمللی را امضا میکند، درصورت برگزاری انتخابات و تغییر رییس دولت، آن موافقتنامه به قوت خود باقیاست و تغییر دولت، نه شرط لازم و نه شرط کافی برای نقض یک پیمان بینالمللی است. برجام یک پیمان بینالمللی میان 7 کشور است که بر مبنای آن 6 کشور دیگر تعهد کردهاند تا زمانی که ایران از تعهداتش خارج نشده و مقررات آژانس بینالمللی انرژی اتمی را زیر پا نگذارد، به تعهدشان وفادار و در آن پایدار باشند. اما با وجود تأییدات پیاپی آژانس و ارایه گزارش رسمی این نهاد زیرمجموعه سازمان ملل متحد، درباره اینکه ایران کمترین تخطی از قوانین نداشته است، ایالات متحده بطور یکجانبه و بدون هیچ بهانه و توجیهی آن را زیر پا گذاشت.
روزنامهنگاران آگاه و مستقل دنیا!
ما روزنامهنگاران ایرانی، مستقل از همه دولتها و به عنوان یک صنف روشنگر که با روزنامهنگاران جهان هویتی واحد و دغدغههایی مشترک داریم، اینک در قرن بیستویکم و در هنگامهای که تمدن بشری به برداشت واحدی از کرامت انسانی در مفهوم « آزادی» رسیده است، شاهدیم که دولت ایالات متحده، درست برخلاف دیدگاه بنیانگذاران و اندیشهورزان مفهوم دموکراسی و لیبرالیسم، از توماس جفرسون گرفته تا فرانسیس فوکویاما، آزادی انسانهایی را در سوی دیگر عالم تهدید و تحدید کرده است. خروج از برجام، یک رفتار غیردیپلماتیک و غیراخلاقی است اما اعمال تحریمهای ظالمانه علیه ملتی بزرگ، کنشی متخاصمانه و باورناپذیر است. دولت ایالات متحده مدعی است تحریمها، حاکمیت ایران را نشانه رفته است نه مردم را و دولت ایران معتقد است ما از تحریمها آسیبی نمیبینیم اما ما به عنوان روزنامهنگاران مستقل و آزاداندیش دیدگاهی مستقل از دولتها داریم و معتقدیم برخلاف نظر دولتهای امریکا و ایران، تحریمهای ظالمانه ایالات متحده، بر زندگی و زیست میلیونها شهروند ایرانی که از آزادی حق زیستن در شرایط مطلوب برخوردارند، آثار مخربی گذاشته است. دولت ایالات متحده آشکارا دروغ میگوید وقتی مدعی میشود تحریمهای این کشور، علیه مجموعه حاکمیت ایران اعمال میشود، حال آنکه فشار و محاصره اقتصادی علیه ایران، بر زندگی آحاد مردم و بهویژه اقشار فرودست آثار زیانبار و بعضا هولناکی برجا گذاشته که با هیچ خوانشی از حقوق بشر همسو و همخوان نیست. وقتی دسترسی به دارو، درمان و تجهیزات پزشکی دشوار میشود، نشانه آن است که تحریمهای کور، کودکان و زنان و مردان کشور را نشانه گرفتهاند. وقتی کالاها، فراتر از قدرت خرید اقشار بزرگی از مردم گران میشوند، وقتی هزینه بهداشت، تحصیل و حتی تغذیه مردم نامتناسب با توانشان بالا میرود، وقتی تحریمها بر صنعت و کشاورزی تأثیر میگذارد و فرصتهای شغلی بسیاری از دست میرود، موازی با آن، خانوادهها فقیر میشوند و این خانوادهها، درست همان مردم ایرانند... ما معتقدیم دانش بشری متعلق به ذات بشر است نه ملتی خاص. همانطور که ملتهای غرب و شرق عالم، از فواید بیشمار اندیشه حکیمان و دانش دانشمندان بزرگ ایرانی همچون بوعلی و خوارزمی و خیام و رازی و سعدی و مولانا بهره میبرند، امروز حق بهرهمندی از مواهب دانش بشری و محصولات و مشتقات آن، ازجمله تکنولوژی و صنعت برای مردم ایران، مانند دیگر ملل جهان، محفوظ است و هیچ دولتی حق ندارد به بهانهای واهی این حق را از ملتی بزرگ و تمدنآفرین سلب کند.
همکاران آگاه و آزاداندیش!
آقای ترامپ پا را از تحریم ملت ایران فراتر گذاشته و ملتهای دیگر را درصورت معامله و مبادله با ملت ایران، تهدید به مجازات کرده است و این عملا تحریم دیگر ملتها و سلب “حق آزادی بهرهمندی از معامله و مبادله» برای همه ملتهاست که آشکارا مغایر با اصول منشور بینالمللی حقوق بشر و ذات آزادی نوع بشر است. فاجعهبارتر آنکه، وقتی مردم ایران برای احقاق حق خود به دادگاه بینالمللی لاهه شکایت میبرند، حاکمان کاخ سفید به جای تندادن به حق، قاضیان و مقامات دادگاه را تهدید به تحریم میکنند... تحریمهای یکجانبه امریکا علیه ایران آشکارا در تضاد با مصوبات و قطعنامههای شورای امنیت است. مطابق منشور ملل متحد که در کنفرانس سانفرانسیسکو به تصویب اعضا رسید، بهمنظور پرهیز از یکجانبهگرایی، اختیار هرگونه اقدام قهری ازجمله تحریم به شورای امنیت واگذار شده است و بر همین اساس ماده ۳۹ منشور ملل متحد وظیفه اصلی حفظ صلح و امنیت بینالمللی را بهعهده شورای امنیت گذاشته است تا درصورت تشخیص، توصیه یا تصمیمات مقتضی اتخاذ کند. از اینرو اقدامات یکجانبه کشورها خلاف نص صریح این منشور بینالمللی است. همچنین طبق اعلامیه اصول حقوق بینالملل درخصوص روابط دوستانه و همکاری میان کشورها، قطعنامه شماره ۲۶۲۵ که در سال ۱۹۷۰ به تصویب اعضا رسید، اصل مبنایی «عدممداخله» را تصریح و بیان کرده که هیچ کشوری حق تشویق استفاده از فشار اقتصادی، سیاسی یا هرگونه فشار دیگری برای مجبور کردن کشور دیگر را ندارد. همچنین قطعنامه A/RES/46/210مجمع عمومی سازمان ملل متحد در سال ۱۹۹۱ از کلیه کشورها میخواهد که فشارهای اقتصادی یکجانبه را که با هدف مداخله در تصمیمات اتخاذ میشوند لغو کند. بند ۲ این قطعنامه، فشارهای اقتصادی را که شامل مسدود کردن سرمایه و اموال میشود صراحتا مغایر با منشور ملل متحد میداند. باز قطعنامه A/RES/51/22 که در سال ۱۹۹۶ تحت عنوان «حذف تدابیر فشار اقتصادی به عنوان وسیله اجبار سیاسی و اقتصادی» به تصویب مجمع عمومی سازمان ملل متحد رسید، ضمن غیرقانونی دانستن تحریمهای یکجانبه با ویژگی فراسرزمینی، این قوانین را مغایر با حق دولتها در تعیین سرنوشت اقتصادی خود میداند. بند ۲ این قطعنامه نیز وضعکنندگان این قوانین را ملزم به حذف قوانین یکجانبه فراسرزمینی میکند و بند۳ همین قطعنامه از کلیه کشورها میخواهد که تدابیر اقتصادی یکجانبه با ویژگی فراسرزمینی را به رسمیت نشناسند. اینک بیاعتنایی و حتی وهن قطعنامههای مجمع عمومی و شورای امنیت سازمان ملل متحد که به تصویب نمایندگان کشورهای عضو این سازمان رسیده است، توسط فردی خودرأی که در رأس دولت یکی از کشورهای عضو قرار گرفته، نقطه سیاهی برای تاریخ جهان متمدن و تاریخچه سازمان ملل است. این نخستینبار است که رییسجمهور یک کشور عضو دایم شورای امنیت رسما از کشورهای عضو میخواهد که یک قطعنامه مصوب شورای امنیت را زیر پا بگذارند! (قطعنامه 2231شورای امنیت درباره لغو تحریمهای ایران مصوب 20جولای 2015) . آیا این اتفاق شگفتآور، نشانهای هولانگیز از تلاش برای اضمحلال عالیترین نهاد بینالمللی مبتنی بر عقلانیت جمعی و ارزشهای دمکراتیک نیست؟ آیا قدرت و استیلای اقتصادی، بالذات، حائز مشروعیت سلب اصالت خرد جمعی از تصمیمگیری و سیاستگذاری در عرصه بینالمللی است؟ ما به عنوان روزنامهنگارانی مستقل، از همه همکاران آزاداندیش خود درسراسر جهان- علیالخصوص روزنامهنگاران آزاداندیش جهان غرب- میخواهیم با شجاعت و جسارت و بدون تأثیرپذیری علیالاطلاق از دولتها، در برابر خدشهدار کردن اصول آزادی انسانی، که حاصل مرارتهای نوع بشر در طول هزاران سال است، سکوت نکنند و حقیقت را همچون جان لاک که فریاد زد: “زندگی، آزادی و حق مالکیت، ارزشهای اساسی و مافوق قانون است» با صدای بلند فریاد بزنند و نگذارند محصول اندیشه آزادیخواهانه اندیشمندانی چون توماس جفرسون، جان دیویی، والتر لیپمن، آبراهام لینکلن، مهاتما گاندی، مارتین لوترکینگ، نلسون ماندلا، جان استوارت میل، فردریش هایک، کارل پوپر، آیزایا برلین، هانا آرنت، فرانسیس فوکویاما و دیگر کنشگران و اندیشمندان راه آزادی، به طرز رعبآوری به باد سپرده شود.