انرژی؛ قدرت جدید ایالاتمتحده
نشریه کایرو ریویو در گزارشی با بررسی کتاب «ثروت بادآورده: چگونه وفور انرژی جدید سیاست جهانی را تحت تاثیر قرار داده و قدرت امریکا را تقویت میکند؟» با قلم مگان اوسالیوان، تاثیر ورود انرژی جدید روی قدرت ایالات متحده را بررسی کرده است.
اقتصاد ایرانی به نقل از این نشریه افزود: دولت دونالد ترامپ در دسامبر ۲۰۱۷ استراتژی امنیت ملی خود را منتشر کرد. در این سند ظهور امریکا به عنوان یکی از قدرتهای جهانی در حوزه انرژی جشن گرفته شده است. .
مطابق با این گزارش، امریکا بر خلاف چند دهه قبل شروع به تولید و صادرات نفت و گاز طبیعی خواهد کرد. در گذشته نگرانی نسبت به کمبود انرژی و همچنین وابستگی به واردات خارجی باعث شده بود که دولت امریکا در نواحی آشوب زده به ویژه خاورمیانه مداخله کند. اما وفور منابع انرژی در آینده نزدیک امریکا را در موقعیت ژئوپلتیک برجستهای قرار خواهد داد. این گزارش نگرانیهای امنیتی امریکا را برای کنگره تشریح میکند. در این گزارش به صورت صریح آمده است: «ورود امریکا به عنوان یکی از عرضهکنندههای بزرگ منابع انرژی، فناوری و خدمات در صحنه جهانی میتواند به متحدان و شرکای ما کمک کند تا مقاومت بیشتری در مقابل کشورهایی نشان دهند که از انرژی برای زورگویی استفاده میکنند».
اما مگان اوسالیوان، مشاور سابق امنیت ملی امریکا در امور افغانستان و عراق در دولت بوش معتقد است که نقش محوری انرژی در استراتژی امنیتی امریکا نباید برای ما غافلگیرکننده باشد. او در کتاب جدید خود
شرح میدهد که تولید نفت و گاز در امریکا چگونه در سالهای آینده مدل ژئوپلیتیکی دنیا را تغییر خواهد داد. در دورهای به سر میبریم که در آن ترکیبی از عوامل کوتاه و بلندمدت از جمله رویکرد ترامپ نسبت به دپیلماسی باعث تنزل قدرت امریکا در دنیا شدهاند. اما انرژی هنوز میتواند حوزهای باشد که در آن امریکا به مزایای قابل توجهی نسبت به کشورهای دیگر دست پیدا میکند. همانطور که اوسالیوان شرح داده است، وفور انرژی طیف گستردهای از فرصتها را فراهم میکند. البته دولت امریکا باید به اندازه کافی برای بهرهبرداری از آنها هوشیار باشد.
اما وفور منابع جدید حاصل اکتشاف و تولید نوعی نفت با نام نفت متراکم است. منظور از نفت متراکم همان نفتی است که زیر ترکیبات سنگ شیل مدفون شده است. در طول چند دهه گذشته استخراج این نفت از لحاظ تکنولوژیکی و اقتصادی برای شرکتها دشوار بوده است. در سال ۱۹۷۳ سازمان کشورهای صادرکننده نفت (اوپک) به رهبری اعراب تصمیم گرفت کشورهایی که در مدت جنگ یوم کیپور از اسراییل حمایت کردهاند را تحریم کند. این موضوع کشورهای قربانی تحریم را تحریک کرد تا جایگزینی برای نفت وارداتی از خاورمیانه پیدا کنند. ترکیبی از عوامل شامل محیط خوب سرمایهگذاری، پیشرفتهای تکنولوژیکی و پرداخت حق امتیاز بالا به مالکان زمینهای خصوصی باعث شدند که شرایط مساعدی در اوایل سال ۲۰۱۰ برای بهرهبرداری از نفت متراکم فراهم شود.
ترکیب این عوامل شوک بزرگی در دنیای انرژی ایجاد کرد. شکسته شدن انحصار نفتی اعراب به ظهور امریکا به عنوان یکی از صادرکنندههای نفت و گاز طبیعی منجر شد. این موضوع نه تنها مزایای زیادی را برای امریکا به همراه داشت، بلکه امنیت انرژی برای باقی کشورهای دنیا را نیز افزایش داد. بدینترتیب امریکا میتواند با کشورهای خارجی که از انرژی برای زور گفتن به شرکا و متحدان امریکا استفاده میکنند رقابت کند. این نکته در استراتژی امنیت ملی بطور ویژه برای مقابله با روسیه اشاره شده است، زیرا این کشور در گذشته به دلایل سیاسی صادرات گاز طبیعی به کشورهای اروپای شرقی را قطع کرده بود. اما اوسالیوان به دولت امریکا هشدار میدهد که هشیارانه عمل کند. او معتقد است که کاهش قیمت نفت بطور کامل انگیزه روسیه برای افزایش نفوذ خود در کشورهای نزدیک از جمله اوکراین و کشورهای منطقه بالتیک یا منطقه خاورمیانه را از بین نخواهد بود. با وجود این، امریکا میتواند از منابع انرژی خود به عنوان ابزاری برای مقابله با زورگوییهای قدرتهای رقیب استفاده کند.
وفور منابع جدید چالش بزرگی را در مقابل اعضای سازمان اوپک قرار میدهد، زیرا تولید سطوح بالای نفت امریکا در کنار عوامل دیگر باعث پایین نگه داشته شدن قیمت نفت خام شدهاند. تنها تعدادی از تولیدکنندههای نفتی در خاورمیانه همچون عربستان میتوانند از منابع مازاد در صندوق ذخیره ثروت ملی برای عبور از بحران استفاده کنند. اما کشورهایی همچون نیجریه نیز وجود دارند که بقای رژیم آنها در خطر قرار دارد. همانطور که اوسالیوان اشاره کرده است، کاهش درآمد حاصل از منابع طبیعی میتواند ضربه مهلکی به این کشورها وارد کند.
کشور ونزوئلا یک نمونه قابل توجه است. مدیریت کردن این کشور حتی در زمان بالا بودن قیمت نفت نیز کار دشواری بود. اما افت شدید قیمتها این کشور را در معرض فروپاشی قرار داد. دینامیک بازار انرژی در هیچ کشوری چنین مشکلات اقتصادی و سیاسی را به همراه نداشته است.
حتی کشورهای قدرتمندی همچون عربستان نیز برای مدیریت کردن خود با مشکل روبرو شدهاند. اما برای کشورهای مصرفکننده همچون چین اوضاع فرق میکند. شرایط آنها از لحاظ ژئوپلیتیکی در مقایسه با گذشته بهبود پیدا کرده است.