تصمیم غیر اقتصادی دولت
آیسان تنها|
آنگونه که نوبخت دیروز اعلام کرده برای لایحه بودجه سال 1398 نیز نباید منتظر اصلاح قیمت حاملهای انرژی بود. تا اینجای کار که به نظر میرسد دولت تصمیم گرفته در این مقطع و با توجه به افزایش تورم در اقتصاد ایران و احتمال واکنش ناخوشایند جامعه نسبت به افزایش قیمت انرژی، یک تصمیم سیاسی را جایگزین یک تصمیم اقتصادی کند. بنابراین برای سال آینده نیز انتظار میرود همچنان تنگنای مالی دولت به دلیل پرداخت یارانه از محل بودجه به انرژی، قاچاق سوخت و مصرف بیرویه و... ادامه داشته باشد! البته که این اقدام احتمالا میتواند برای دولت از جانب افکار عمومی حاشیه کمتری نسبت به افزایش قیمت حاملهای انرژی به دنبال داشته باشد.
به گزارش «تعادل»، روز گذشته محمدباقر نوبخت، رییس سازمان برنامه و بودجه در حاشیه برنامه امضای تفاهمنامه با وزارت کشاورزی از یکی از برنامههای مهم بودجهای کشور برای سال آینده پرده برداشت. اینکه دولت برای افزایش قیمت حاملهای انرژی پیشنهادی نخواهد داشت. خبری که نشان میدهد دولت همچنان قصد اصلاح قیمتهای بخش انرژی را ندارد و لذا مشکلاتی که ارزان بودن قیمت حاملهای انرژی بر اقتصاد ایران تحمیل کرده اعم از مصرف بالا انرژی، اتلاف بخشی از منابع مالی دولت، بالا بودن قاچاق سوخت و...
افق پیش روی سناریو ثبات قیمت انرژی
ثبات قیمت انرژی در ایران همواره طرفدارانی دارد از جمله همانهایی که به تورمزا بودن افزایش قیمتهای انرژی اشاره میکنند، به ویژه در شرایط کنونی اقتصاد ایران که در آن نهادهای بینالمللی اقتصادی جهانی برای اقتصاد سال 1397 ایران تورم 30 درصدی و برخی آمارهای غیر رسمی حتی تا 60 درصد تورم را محتمل دانستهاند.
بررسیها نشان میدهد افزایش متناسب قیمت حاملهای انرژی برای اقتصاد ایران تا 2 درصد بروز تورم دارد و البته با توجه به اینکه حساسیتهای اجتماعی روی موضوع قیمت حاملهای انرژی بالا است بنابراین واکنش جامعه نسبت به این افزایش قیمت قابل پیشبینی نیست و لذا با توجه به بحران اقتصادی کنونی بهتر است دولت برای افزایش قیمت حاملهای انرژی فعلا دست نگه دارد. این موضوع با توجه به ابعاد سیاسی آن احتمالا طرفداران قدرتمندی در دولت دارد چرا که اغلب ثابت نگهداشتن قیمت حاملهای انرژی با قبول تحمیل پرداخت یارانه برای آن و ایجاد تنگنالی مالی بیشتر برای دولت این راهکار مورد استفاده دولتها در ایران قرار گرفته و دولت وقت نیز از این قاعده مستثنی نیست.
علاوه بر افزایش تورم مصرفکننده که افزایش قیمت حاملهای انرژی از طریق مستقیم (پرداخت قیمت سوخت) و غیر مستقیم (افزایش قیمتها از طریق گران شدن فرآیند تولید کالا) به دنبال دارد، بسیاری با توجه به تاثیری که افزایش قیمت حاملهای انرژی بر تولید میگذارد از ثبات آن دفاع میکنند. عمدتا با این توضیخ که تحریمها باعث شده نوسازی صنعت به کندی صورت بگیرد و با توجه به اینکه در ایران دسترسی به ماشینآلات روز دنیا که مصرف سوختشان پایین است مناسب نیست، افزایش قیمت حاملهای انرژی میتواند تاثیر مفنی بر ایجاد رکود بیشتر در اقتصاد بگذارد.
نکته اینجاست که تولید بخشی است که در جریان اجرای طرح موسوم به هدفمندی یارانهها در دولت دهم هم سهم آن پرداخت نشد. با توجه به این موارد و از سوی دیگر فشار بیشتر تحریمها که پیشبینی میشود تولید داخلی در آینده با مشکل مواجه شود، بسیاری از این منظر با افزایش قیمت حاملهای انرژی مخالفت میکنند.
راهگریزناپذیر اصلاح
با وجود آنچه گفته شد، اصلاح قیمت حاملهای انرژی با توجه به مضراتی که عدم اصلاح آن دارد، طرفداران بیشتری دارد. یکی از موارد مهمی که طرفداران از آن سخن میگویند بحث بار مالی است که دولت به دلیل پرداخت یارانه به حاملهای انرژی متحمل میشود. اقتصاد ایران در سال 1388 و با تصویب قانون هدفمندی یارانهها به سمت اصلاح قیمتها حرکت کرد. با این حال این قانون درست اجرا نشد و آزادسازی قمیتها به صورت کامل صورت نگرفت و پس از آن نیز با گذشت زمان که قیمت حاملهای انرژی افزایش مییافت دولت از بالا بردن قیمت انرژی خودداری کرده و با پرداخت یارانه سعی میکرد این اختلاف قیمت را خود از محل فروش نفت متحمل شود. طبق اطلاعاتی که محسن دلاویز، مدیرعامل شرکت بهینهسازی مصرف سوخت به تازگی ارایه کرده است اکنون دولت قصد دارد سالانه 37 میلیارد دلار یارانه به بنزین و گازوئیل دهد که از این 37 میلیارد دلار سهم بنزین 15 میلیارد دلار است. این وضعیت در شرایطی بر قرار است که دولت به دلیل تحریمهای امریکا از سال آینده با مشکل فروش نفت روبرو بوده و در تنگنای مالی قرار دارد. لذا به زعم بسیاری از کارشناسان ادامه چنین وضعیتی به نفع اقتصاد ایران نیست.
انرژی ارزان راهی برای پر مصرفی
طبق آمارهای دولت در ایران روزانه 98 میلیون لیتر بنزین مصرف میشود، یعنی ایرانیها در هر ساعت 3 میلیون و 790 هزار لیتر بنزین مصرف میکنند – به ازای هر نفر 1.1 لیتر - که این رقم تقریبا 6 برابر میانگین مصرف بنزین در جهان است. گفتنی است در کشور پرجمعیت چین با جمعیتی بالغ بر یک میلیارد و 386 میلیون نفر (آمار سال 2017) حدود 468 میلیون لیتر بنزین در روز مصرف میشود. به عبارتی در هر شبانهروز به ازای هر نفر، 0.34 لیتر بنزین در چین مصرف میشود. اما این فقط آمار مربوط به بنزین است. ایران در سایر بخشهای انرژی نیز کشوری پر مصرف است و بسیاری از کارشناسان ارزانی قیمت حاملهای انرژی را مهمترین دلیل مصرف بیرویه انرژی در ایران میدانند مصرفی که حتی با وجود افتتاح مداوم پالایشگاه نیز افق روشنی برای تامین روند رو به رشد مصرف در ایران ندارد. همچنانکه طی چهار سال گذشته تولید بنزین در ایران به مرز روزانه 95 تا 100 میلیون لیتر رسید ولی مصرف همچنان در حال بالا رفتن از تولید است و سوال این است که این روند تا کی ادامه خواهد داشت؟
قاچاق سوخت مستدام!
200 میلیارد تومان قاچاق سوخت در روز! یکی از مواردی است که طرفداران افزایش قیمت حاملهای انرژی همواره به آن اشاره کرده و میگویند قیمت ارزان انرژی باعث شده است در مرزهای کشور بعضا در کمتر از یک کیلومتر قیمت بنزین 15 هزار تومان تفاوت قیمت داشته باشد. همین انگیزه خوبی برای قاچاق سازمان یافته سوخت به خارج از مرزهای کشور است که سالانه بیش از 70 هزار میلیارد تومان برای اقتصاد ایران خسارت دارد. این وضعیت یعنی دولت ایران سالانه به کشورهای همسایه هم یارانه انرژی میدهد، صرف نظر از اینکه همین قاچاق سوخت چقدر در بالا رفتن مصرف سوخت در ایران موثر است.
آسیبی که به حملونقل میرود
فارغ از آنچه عدم اصلاح قیمتها بر اقتصاد تحمیل میکند، تاثیر آن بر حملونقل نیز اغلب مورد توجه طرفداران افزایش قیمت حاملهای انرژی است. طبق آمارها 19 میلیون ماشین سبک در کل کشور وجود دارد که 900 هزار تا یک میلیون عدد آن فرسوده برآورد شده در کنار آن، خودروهای سنگین فرسوده هم تقریبا 300 هزار دستگاه برآورد شدهاند که با توجه به قیمت ارزان سوخت و حجم بالایی که این دستگاهها سوخت مصرف میکنند همچنان روند ثبات قیمت حاملهای انرژی بر ادامه روند افزایش بیرویه سوخت و نبود انگیزه برای تعویض دستگاههای فرسوده دامن میزند. در کنار این موارد لازم به ذکر است که به زعم بسیاری از کارشناسان محیط زیست بیمبالاتی در استفاده از خودرو و سایر دستگاههای صنعتی که با سوخت کار میکنند و مواد آلاینده تولید میکنند از جمله تبعات ارزانی قیمت سوخت است که در الودگی هوا تاثیر منفی دارد.
یارانهای برای پر مصرفها
گرچه دفاع از ثبات قیمت حاملهای انرژی عمدتا با این توجیه صورت میگیرد که دولت به دنبال آن است که دهکهای پایین درآمدی به دلیل افزایش قیمت حاملهای انرژی آسیب نبینند ولی موشکافی در این موضوع نشان میدهد که اتفاقا ثبات قیمتها در این بخش بیش از همه به ضرر دهکهای پایین درآمدی است چرا که دهکهای بالا مصرف بسیار بیشتری نسبت به دهکهای پایین دارند.
طبق آمارها، حدود 50 درصد از یارانه انرژی به سه دهک ثروتمند جامعه میرسد. به این ترتیب نصف یارانه انرژی صرف ثروتمندان میشود و باقی آن به هفت دهک کمدرآمدتر جامعه میرسد. در واقع پولی که دولت میتواند صرف اشتغال، آموزش، بهداشت و.... طبقات فرودست جامعه کند، در قالب یارانه صرف ثروتمندان میشود.
راهکار چیست؟
بسیاری ازکارشناسان میگویند، اصلاح قیمت حاملهای انرژی با همه نارضایتیهایی که میتواند به دنبال داشته باشد اکنون برای اقتصاد ایران حیاتی است، چرا که دولت در سالهای آینده برای تامین منابع بودجهای با مشکلات عدیدهای روبرو بوده و دیگر وقت ریختوپاشهای یارانهای پر هزینه نیست. برخی کارشناسان پیشنهاد میکنند که وقت آن است که دولت با یک طراحی مدبرانه قیمت انرژی را اصلاح کرده و در عوض منابع آن را برای پنج دهک پایین جامعه هزینه کنند، به ویژه در شرایطی که تورم بالای سال جاری دولت را مجبور به ارایه بستههای حمایتی برای آنها کرده است. در کنار این موارد دولت میتواند بستههای حمایتی برای بخش تولید هم تدارک ببیند. در قالب انواع یارانه و .... تولیدی که در جریان اصلاح قیمتهای انرژی در سال 1388 هم مغفول واقع شده و اکنون و با توجه به موقعیت دشوار پس از تحریمها بهتر است که اگر دولت منابعی هم در اختیار دارد آن را صرف حمایت از تولید کند به جای آنکه در قالب یارانه بنزین به پر مصرفی ثروتمندان تخصیص دهد.