گمرک در دوران پسا کرباسیان
فراز جبلی|
مشاور سردبیر|
امروز قرار است مراسم تودیع و معارفه رییس کل جدید گمرک برگزار شود. گمرک در طول 4 دهه اخیر مدیران مختلفی را به خود دیده است، بعضی مدیرانی بودند که داعیه سمتهای مهمتری داشتند و زمانی که نام آنها میآید بیشتر سمتهای بعدی آنها در خاطرها میماند مانند مهدی و مسعود کرباسیان و مرتضی محمدخان؛ بعضی جنبه آکادمیک قویتری داشتند مانند محمود صانعی پور و عباس معمار نژاد و بعضی دیگر مانند اردشیر محمدی از بدنه گمرک بودند. اینبار نیز قرعه به نام یکی از مدیران قدیمی گمرک افتاده است که اتفاقا فراز و فرودهای زیادی در کارنامهاش داشته است. دوره دوم ریاست مسعود کرباسیان بر گمرک با انتقادهای زیادی از سوی گمرکیها همراه بود اما کرباسیان به روش و دیدگاه خود اعتقادی راسخ داشت و تغییرات را به روشی که میپسندید اجرایی کرد. پس از پایان دوره چهار ساله و جدی شدن زمزمههای رفتن کرباسیان از گمرک بسیاری انتظار تعدیل تغییرات کرباسیان را داشتند اما با تکیه زدن وی بر صندلی وزارت امور اقتصادی و دارایی مشخص شد که سیاستهای کرباسیان قرار است باز هم ادامه داشته باشد. حال با تغییر وزیر اقتصاد یکی از اولین معاونتهای تغییر یافته، گمرک است. دژپسند به سراغ یک گمرکی قدیمی رفته است که چندین سال قبل سمت مهمی همچون ناظر گمرکات استان هرمزگان را عهدهدار بود اما در سالهای اخیر سمتهای دیگری در گمرک را پذیرفت. بخش خصوصی و فعالان این عرصه از این انتخاب استقبال کردهاند اما سوال این است که آیا میراشرفی جسارت تغییرات فعلی را دارد؟ گمرک در حال حاضر روی ریلی از آمارها میرود که چندان با واقعیتها نمیخواند. آمارهای تجارت خارجی به ویژه در بحث صادرات به صراحت اشتباه است ولی جسارت تغییر این آمارها به صورت یک مرتبه در گمرک وجود ندارد. اشتباه نشان داده شدن آمارها عملا باعث بروز مشکلات جدی در سیاستگذاریهای کلان کشور شده است به گونهای که بانک مرکزی بازگشت ارزی را مطالبه میکند که اصولا وجود ندارد. این بحث را در سایر بخشهای گمرکی نیز میتوان مشاهده کرد. هر فعال اقتصادی که در سالهای گذشته و فعلی با گمرک سر و کار داشته متوجه است که آمار عملکرد گمرک قابل قبول نیست و با واقعیتها نمیخواند. برای مثال گمرک زمانهایی را به عنوان متوسط زمان ترخیص ذکر میکند که کمتر کسی در این مدت میتواند کالا را ترخیص کند. حلقه مفقوده چندان پیچیده نیست، بخشهایی که کار را طولانی میکند مانند استعلامها از عملکرد گمرک حذف شده است و بدیهی است که صحبت از 2 تا 3 روز زمان ترخیص میشود اما هیچ کس حاضر نیست اعلام کند به صورت متوسط از زمان ورود کالا به گمرک تا خروج از آن چقدر به صورت دقیق طول میکشد. از سوی دیگر گمرک از وظیفه اصلی خود دور شده و به جای آن ضعفهای بقیه سازمانها و نهادها را پوشش میدهد. ماده 2 و 3 قانون مقررات گمرکی وظایف این نهاد را روشن کرده است اما به جای آن شاهد این هستیم که بانک طلبهای خود را با گمرک وصول میکند، سازمان امور مالیاتی از طریق ساز و کارهای گمرکی به دنبال کسب مالیات بیشتر است و ضعفهای سیاستگذاری تجارت خارجی از طریق گمرک پوشش داده میشود. این در حالی است که گمرک در درون خود صدها مشکل ریز و درشت دارد که در سالهای گذشته به صورت رسمی انکار میشد. با این تفاسیر نیاز به یک تغییر ساختار جدی در درون گمرک احساس میشود که بسیاری چشم به این دوختهاند که این تغییرات در دستور کار رییس کل جدید قرار دارد یا خیر.