دوام ترامپ در گرو دوام اوپک
شانا|جولیان لی، کارشناس ارشد نفتی، در یادداشتی با اشاره به اینکه رییسجمهوری امریکا تمایل دارد در شبکههای اجتماعی به کشورهای تولیدکننده نفت حمله کند، این پرسش را مطرح کرد که اگر این کشورها بازار را مدیریت نکنند، چه کسی این کار را خواهد کرد؟
به گزارش خبرگزاری بلومبرگ، این کارشناس ارشد نفتی نوشت: وزارت دادگستری امریکا بطور رسمی مقررات ضد انحصاری را بررسی میکند که هدف از آنها محدود کردن قدرت سازمان کشورهای صادرکننده نفت (اوپک) در بازار است و این کار احتمال تصویب مقررات ضد اوپکی را در دوران ریاستجمهوری دونالد ترامپ، رییسجمهوری کنونی امریکا، بیشتر میکند. این اقدام اگرچه برای امریکا وسوسهانگیز است، اما هزینههای بلندمدت پایان دادن به قدرت تأثیر اوپک بر قیمت نفت، بسیار بیشتر از منافع کوتاهمدت این اقدام خواهد بود.
طرحهای ضد اوپکی مورد حمایت هر دو حزب اصلی امریکا در کنگره این کشور مطرح شدهاند، اما هنوز درباره آنها رأیگیری نشده است. کمیته قضایی مجلس نمایندگان امریکا در ماه ژوئن امسال، طرح «قانون ممنوعیت انحصار تولید و صادرات نفت» یا قانون نوپک، را تصویب کرد. این قانون، مقررات پیشین ضد انحصار امریکا را به گونهای اصلاح میکند که به دادستان کل امریکا امکان میدهد به دلیل تلاش برای مهار تولید برای تأثیرگذاری بر قیمت نفت، از اوپک شکایت کند. روسای جمهوری پیشین امریکا اعلام کرده بودند چنین مقرراتی را وتو میکنند، اما پیشبینی واکنش ترامپ به این طرح، غیرممکن است.
عشق ترامپ به بنزین ارزان و حملههای مستمرش به اوپک در شبکههای اجتماعی، نشان میدهد قانونگذاران امریکایی میتوانند روی حمایت او از طرح نوپک حساب کنند. با این همه، حمایت ترامپ از محمد بن سلمان، ولیعهد عربستان، نشان میدهد که شاید حتی ترامپ نیز از امضای قانونی که به عربستان و ولیعهد آن آسیب میزند و معاملات فروش اسلحه امریکا به عربستان را به خطر میاندازد، خودداری کند.
توجیه ارایه شده برای قانون نوپک، روشن است. قیمت نفت خام، حدود ۶۰ درصد از قیمت تمام شده بنزین و گازوئیل در امریکا را تعیین میکند که بسیار بیشتر از اروپاست که مالیاتها، بیشترین نقش را در قیمت تمامشده سوخت دارند. با کاهش قیمت نفت و مهار قدرت اوپک برای افزایش قیمت، امریکاییها به سرعت به نفت ارزانتری دست مییابند. این منافع شامل طیفی گسترده از رأیدهندگان میشود و پیوندی روشن با سیاست دارد و این، همان چیزی است که هر سیاستمداری دنبال آن است.
با این همه، وضعیت اینقدرها هم سر راست نیست. افزایش تولید نفت امریکا به این معناست که صنعت نفت امریکا نسبت به چند سال گذشته، کمک بیشتری به اقتصاد این کشور میکند. بنابراین، نسبت به زمانی که قیمت نفت ۱۰۰ دلار و تولید نفت امریکا نصف سطح کنونی بود، مزیتهای افت قیمت نفت برای این کشور نامشخصتر هستند. طبق اعلام کارشناسان بانک مورگن استنلی، افت کنونی قیمت نفت به احتمال زیاد دورنمای اقتصادی امریکا را تیرهتر میکند. همچنین طبق اعلام موسسه تیدی سکیوریتیز، افت قیمت نفت ممکن است بر ارزش دلار نیز تأثیر منفی داشته باشد.
از سوی دیگر، مساله پیامدهای گستردهتر ناشی از محدود کردن توان اوپک برای مدیریت عرضه جهانی نفت در واکنش به تغییرات تقاضا، مطرح است. پیش از این گفتهام که ناتوان کردن اوپک میتواند توانایی کل صنعت نفت برای واکنش به کاهش ناگهانی عرضه را از بین ببرد. درست است که افزایش تولید نفت شیل در امریکا به ترامپ امکان داده است که تحریمهای ضد ایران را بدون جهش شدید قیمت نفت، بازگرداند. با این همه، این وضع دوام نخواهد داشت. ظرف پنج سال، ما به یک پشتوانه ایمنی جدید احتیاج خواهیم داشت. اگر کشورهای عضو اوپک این پشتوانه را ارایه نکنند، چه کسی این کار را خواهد کرد؟
عربستان بارها اعلام کرده است که به تنهایی عرضه و تقاضای نفت را متوازن نخواهد کرد. دستیابی به توافقی که به افزایش قیمت نفت پس از سقوط آن در سالهای ۲۰۱۴ و ۲۰۱۵ میلادی کمک کرد، به زمان زیادی نیاز داشت، زیرا عربستان اصرار داشت که تولیدکنندگان نفت غیر عضو اوپک نیز با آن همراه شوند.
در دوران اخیر، ما هیچ تجربهای از بازار نفت «آزاد» نداشتهایم. پیش از مدیریت عرضه از سوی اوپک، گروه شرکتهای نفتی معروف به «هفت خواهران» و پیش از آن نیز کمیسیون راهآهن تگزاس این نقش را به عهده داشتند. برای مشاهده یک نمونه تأثیر واقعی بازار آزاد، باید به دوران اولیه صنعت نفت در دهههای ۱۸۶۰ و ۱۸۷۰ میلادی نگاه کنیم که بازار نفت، بیشترین نوسان را در طول تاریخ داشت، البته بدون در نظر گرفتن تأثیر تحریم نفتی اعراب و انقلاب ایران در دهه ۱۹۷۰ میلادی. بیگمان، معاملهگران عاشق نوسان ممکن است خوشحال شوند، اما تولیدکنندگان و مصرفکنندگان خوشحال نخواهند شد.
همچنین این مساله مطرح است که در کدام سطح قیمت، سرمایهگذاری در میدانهای نفتی متوقف خواهد شد. در ماه مارس امسال، موسسه وودمکنزی ارزیابی خود درباره حداقل قیمت برای سوددهی برای پروژههای جدید احتمالی را منتشر کرد. بیگمان، بهترین پروژهها با قیمت ۲۰ دلار برای هر بشکه هم سوددهی خواهند داشت، اما این پروژهها به اندازه کافی در دسترس نیستند تا بتوانند افت تولید میدانهای قدیمی را جبران کنند. با رسیدن قیمت نفت به ۵۰ دلار برای هر بشکه، پروژههای جدید در خلیج مکزیک و بخشهای گستردهای از مناطق تولیدکنندگان نفت شیل در امریکا، غیر اقتصادی خواهند شد.
بنابراین اگر میخواهید از مدیریت اوپک بر عرضه نفت برای حمایت از قیمتها جلوگیری کنید، درباره پیامدهای آرزوی خود فکر کنید. این اقدام اوپک، یک وظیفه بدون قدردانی اما ضروری است.